و لاتجسسوا: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
(آدرس دهی به منابع اولیه)
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۲۰: خط ۱۹:
  | سایر =
  | سایر =
  | آیات مرتبط =
  | آیات مرتبط =
}}'''وَ لا تَجَسَّسُوا''' به معنای «پرهیز از تجسس در زندگی دیگران» بخشی از آیه ۱۲ سوره حجرات است.
}}


== بیان آیه ==
'''وَ لا تَجَسَّسُوا''' به معنای «پرهیز از تجسس در زندگی دیگران» بخشی از آیه ۱۲ سوره حجرات است. در این آیه دستور به پرهیز از گمان بد، تجسس در زندگی دیگران و غیبت آمده است. مفسران گفته‌اند گمانِ بد عاملی است برای جستجوگری و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم و سپس غیبت کردن.
آیه ۱۲ سوره حجرات احکام سه‌گانه اجتناب از گمان بد، تجسس و غیبت آمده است. در این آیه نخست می‌فرماید:" ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است‏.<ref>تفسیر نمونه، ج‏22، ص: 181</ref>


منظور از" کَثِیراً مِنَ الظَّنِ‏" گمانهای بد است که نسبت به گمانهای خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه" حسن ظن و گمان خیر" نه تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است، چنان‌که قرآن مجید در آیه ۱۲ سوره نور می‌فرماید.<ref>تفسیر نمونه، ج‏22، ص: 182</ref>
قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه ۱۲ سوره حجرات منع نموده است. از آنجا که هیچگونه قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان می‌دهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است. در روایتی آمده پیامبر(ص) گفته است: من مأمور نیستم که دل‌های مردم را بکاوم و درون‌شان را بشکافم. فقها به استناد به این آیه و احادیث متعدد، تجسس را حرام می‌دانند.  
 
سپس در دستور بعد مساله «نهی از تجسس» را مطرح کرده، می‌فرماید: «و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید» (وَ لا تَجَسَّسُوا).<ref>تفسیر نمونه، ج‏22، ص: ۱۸۳.</ref>
 
در حقیقت گمان بد عاملی است برای جستجوگری، و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم، و اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود. و به تعبیر دیگر اسلام می‌خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگری درباره دیگران برخیزد حیثیت و آبروی مردم بر باد می‌رود، و جهنمی به وجود می‌آید که همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. البته این دستور منافاتی با وجود دستگاه‌های اطلاعاتی در حکومت اسلامی برای مبارزه با توطئه‌ها نخواهد داشت ولی این بدان معنی نیست که این دستگاه‌ها حق دارند در زندگی خصوصی مردم جستجوگری کنند. و بالآخره در سومین و آخرین دستور که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است می‌فرماید: «هیچکدام از شما دیگری را غیبت نکند» (وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً). و به این ترتیب گمان بد سرچشمه تجسس، و تجسس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی، و آگاهی بر این امور سبب غیبت می‌شود که اسلام از معلول و علت همگی نهی کرده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج‏22، ص: 184</ref>


== متن و ترجمه آیه ==
== متن و ترجمه آیه ==
خط ۳۵: خط ۲۹:
| سوره = حجرات
| سوره = حجرات
| آیه = ۱۲
| آیه = ۱۲
| ترجمه = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از گمان فراوان بپرهیزید؛ زیرا پاره‌ای از گمانها در حد گناه است. و در کارهای پنهانی یکدیگر جست و جو مکنید. و از یکدیگر غیبت مکنید. آیا هیچ‌یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهید داشت. و از خدا بترسید، زیرا خدا توبه‌پذیر و مهربان است.
| ترجمه = ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از گمان فراوان بپرهیزید؛ زیرا پاره‌ای از گمان‌ها در حد گناه است. و در کارهای پنهانی یکدیگر جست و جو مکنید. و از یکدیگر غیبت مکنید. آیا هیچ‌یک از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهید داشت. و از خدا بترسید، زیرا خدا توبه‌پذیر و مهربان است.
}}
}}
== بیان آیه ==
آیه ۱۲ سوره حجرات احکام سه‌گانه اجتناب از [[بدبینی|گمان بد]]، تجسس و [[غیبت]] آمده است. در این آیه نخست آمده است: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است‏.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۱.</ref> منظور از {{قرآن|کَثِیراً مِنَ الظَّن}} ‏ گمان‌های بد است که نسبت به گمان‌های خوب در میان مردم بیشتر است: لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه حسن ظن و گمان خیر نه تنها ممنوع نیست بلکه نیکو است، چنان‌که در آیه ۱۲ سوره نور آمده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۲.</ref>
سپس در دستور بعد مسئله «نهی از تجسس» را مطرح کرده و گفته است: «وَ لا تَجَسَّسُوا؛ و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید».<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۳.</ref>در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «وَلاتجسّسوا»، آمده است. مفسران مراد از تجسس را در این آیه ــ که مورد نهی قرار گرفته ــ تفتیش کردنِ اسرار و امور مخفی مؤمنان دانسته‌اند.<ref>رحمان ستایش، محمدکاظم، «تجسّس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ذیل مدخل.</ref>
مفسران گفته‌اند گمانِ بد عاملی است برای جستجوگری و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم. اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود. به تعبیر دیگر اسلام می‌خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگری درباره دیگران برخیزد حیثیت و آبروی مردم بر باد می‌رود و جهنمی به وجود می‌آید که همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. گفته شده این دستور منافاتی با وجود دستگاه‌های اطلاعاتی در حکومت اسلامی برای مبارزه با توطئه‌ها نخواهد داشت ولی این بدان معنی نیست که این دستگاه‌ها حق دارند در زندگی خصوصی مردم جستجوگری کنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۳.</ref>
در سومین و آخرین دستور در این آیه که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است آمده است: {{قرآن|وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ هیچ‌کدام از شما دیگری را غیبت نکند.}} به این ترتیب گمان بد سرچشمه تجسس و تجسس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی و آگاهی بر این امور سبب غیبت می‌شود که اسلام از معلول و علت همگی نهی کرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۴.</ref>


== حرمت تجسس در زندگی دیگران ==
== حرمت تجسس در زندگی دیگران ==
قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه فوق منع نموده، و از آنجا که هیچگونه قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان می‌دهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است، ولی البته قرائنی که در داخل و خارج آیه است نشان می‌دهد که این حکم مربوط به زندگی شخصی و خصوصی افراد است، و در زندگی اجتماعی تا آنجا که تأثیری در سرنوشت جامعه نداشته باشد نیز این حکم صادق است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏22، ص: 187</ref>
فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را [[حرام]] می‌دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آنها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است.<ref>رحمان ستایش، محمدکاظم، «تجسّس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ذیل مدخل.</ref>


اما روشن است آنجا که ارتباطی با سرنوشت دیگران و کیان جامعه پیدا می‌کند مسئله شکل دیگری به خود می‌گیرد، لذا شخص پیغمبر ص مأمورانی برای جمع‌آوری اطلاعات قرار داده بود که از آنها بعنوان «عیون» تعبیر می‌شود، تا آنچه را ارتباط با سرنوشت جامعه اسلامی در داخل و خارج داشت برای او گرد آوری کنند.<ref>تفسیر نمونه، ج‏22، ص: 188</ref>
قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه ۱۲ سوره حجرات منع نموده و از آنجا که هیچگونه قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان می‌دهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است؛ البته قرائنی که در داخل و خارج آیه است نشان می‌دهد که این حکم مربوط به زندگی شخصی و خصوصی افراد است و در زندگی اجتماعی تا آنجا که تأثیری در سرنوشت جامعه نداشته باشد نیز این حکم صادق است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۷.</ref> گفته شده آنجا که ارتباطی با سرنوشت دیگران و کیان جامعه پیدا می‌کند مسئله شکل دیگری به خود می‌گیرد، لذا شخص پیغمبر(ص) مأمورانی برای جمع‌آوری اطلاعات قرار داده بود که از آنها بعنوان «عیون» تعبیر می‌شود، تا آنچه را ارتباط با سرنوشت جامعه اسلامی در داخل و خارج داشت برای او گردآوری کنند.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۱۰، ص۲۸۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۸.</ref>


کلمه" تجسس"- با جیم- به معنای پی‌گیری و تفحص از امور مردم است، اموری که مردم عنایت دارند پنهان بماند و تو آنها را پی‌گیری کنی تا خبردار شوی. کلمه" تحسس"- با حاء بی نقطه- نیز همین معنا را می‌دهد، با این تفاوت که تجسس- با جیم- در شر استعمال می‌شود، و تحسس- با حاء- در خیر به کار می‌رود، و به همین جهت بعضی گفته‌اند: معنای آیه این است که: دنبال عیوب مسلمانان را نگیرید، و در این مقام بر نیایید که اموری را که صاحبانش می‌خواهند پوشیده بماند تو آنها را فاش سازی.<ref>طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج‏18، ص: 323.</ref>
کلمه «تجسس» با جیم به معنای پی‌گیری و تفحص از امور مردم است، اموری که مردم سعی دارند پنهان بماند. کلمه «تحسس» با حاء نیز همین معنا را می‌دهد، با این تفاوت که تجسس در شر استعمال می‌شود، و تحسس در خیر به کار می‌رود. به همین جهت بعضی گفته‌اند: معنای آیه این است که دنبال عیوب مسلمانان را نگیرید و در این مقام بر نیایید که اموری را که صاحبانش می‌خواهند پوشیده بماند تو آنها را فاش سازی.<ref>طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۳.</ref>


تفحص از خلوات و کارهای پنهان مردم است برای اطلاع از آنها که شرعاً حرام است ولی اگر مسئله توطئه بر علیه حکومت اسلامی و مانند آن باشد، تجسس واجب است‏.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۱۰، ص۲۸۱.</ref>
در روایات تجسس در زندگی دیگران ناپسند شمرده شده است. از جمله:
* [[پیامبر(ص) از دیدگاه امام علی(ع)|پیامبر(ص)]]: از گمان دوری کنید؛ زیرا گمان، دروغ‌ترین سخن است. به سخنان مردم گوش فرا ندارید و عیب‌شان را پی‌جویی نکنید.<ref>حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۲۹.</ref>
* پیامبر(ص): من مأمور نیستم که دل‌های مردم را بکاوم و درون‌شان را بشکافم.<ref>پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة(مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) - تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۸.</ref>
* پیامبر(ص): لغزش‌های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش‌های برادرش را پی جوید خداوند لغزش‌های او را پیگیری کند و هر که را که خداوند عیب‌جویی کند رسوایش سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.<ref>كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، المؤمن، قم، موسسه الامام المهدی، ق‏۱۴۰۴، ص۶۹.</ref>
* [[امام صادق(ع) در کتب اهل سنت|امام صادق(ع)]]: از دین و آیین مردم پرس و جو مکن که بی دوست می‌مانی.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، أصول الكافي، ترجمه : جواد مصطفوى، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش، ج۴، ص۴۶۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۱۵

سؤال

وَ لا تَجَسَّسُوا در کدام آیه قرآن آمده و به چه معناست؟

آیه ۱۲ سوره حجرات
و لاتجسسوا
مشخصات آیه
واقع در سورهحجرات
شماره آیه۱۲
جزء۱۰
موضوعاخلاق


وَ لا تَجَسَّسُوا به معنای «پرهیز از تجسس در زندگی دیگران» بخشی از آیه ۱۲ سوره حجرات است. در این آیه دستور به پرهیز از گمان بد، تجسس در زندگی دیگران و غیبت آمده است. مفسران گفته‌اند گمانِ بد عاملی است برای جستجوگری و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم و سپس غیبت کردن.

قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه ۱۲ سوره حجرات منع نموده است. از آنجا که هیچگونه قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان می‌دهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است. در روایتی آمده پیامبر(ص) گفته است: من مأمور نیستم که دل‌های مردم را بکاوم و درون‌شان را بشکافم. فقها به استناد به این آیه و احادیث متعدد، تجسس را حرام می‌دانند.

متن و ترجمه آیه

بیان آیه

آیه ۱۲ سوره حجرات احکام سه‌گانه اجتناب از گمان بد، تجسس و غیبت آمده است. در این آیه نخست آمده است: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است‏.[۱] منظور از ﴿کَثِیراً مِنَ الظَّن ‏ گمان‌های بد است که نسبت به گمان‌های خوب در میان مردم بیشتر است: لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه حسن ظن و گمان خیر نه تنها ممنوع نیست بلکه نیکو است، چنان‌که در آیه ۱۲ سوره نور آمده است.[۲]

سپس در دستور بعد مسئله «نهی از تجسس» را مطرح کرده و گفته است: «وَ لا تَجَسَّسُوا؛ و هرگز در کار دیگران تجسس نکنید».[۳]در قرآن کریم این واژه تنها یک بار، به صورت «وَلاتجسّسوا»، آمده است. مفسران مراد از تجسس را در این آیه ــ که مورد نهی قرار گرفته ــ تفتیش کردنِ اسرار و امور مخفی مؤمنان دانسته‌اند.[۴]

مفسران گفته‌اند گمانِ بد عاملی است برای جستجوگری و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهانی مردم. اسلام هرگز اجازه نمی‌دهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود. به تعبیر دیگر اسلام می‌خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگری درباره دیگران برخیزد حیثیت و آبروی مردم بر باد می‌رود و جهنمی به وجود می‌آید که همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. گفته شده این دستور منافاتی با وجود دستگاه‌های اطلاعاتی در حکومت اسلامی برای مبارزه با توطئه‌ها نخواهد داشت ولی این بدان معنی نیست که این دستگاه‌ها حق دارند در زندگی خصوصی مردم جستجوگری کنند.[۵]

در سومین و آخرین دستور در این آیه که در حقیقت معلول و نتیجه دو برنامه قبل است آمده است: ﴿وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ هیچ‌کدام از شما دیگری را غیبت نکند. به این ترتیب گمان بد سرچشمه تجسس و تجسس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی و آگاهی بر این امور سبب غیبت می‌شود که اسلام از معلول و علت همگی نهی کرده است.[۶]

حرمت تجسس در زندگی دیگران

فقها به استناد آیه دوازدهم سوره حجرات و احادیث متعدد، تجسس را حرام می‌دانند. همچنین تفتیش از عقاید و اسرار و خطاهای مؤمنان و نیز افشا و آشکار کردن آنها، با استناد به آیات قرآن، از جمله آیه نوزدهم سوره نور، حرام است.[۷]

قرآن با صراحت تمام تجسس را در آیه ۱۲ سوره حجرات منع نموده و از آنجا که هیچگونه قید و شرطی برای آن قائل نشده نشان می‌دهد که جستجوگری در کار دیگران و تلاش برای افشای اسرار آنها گناه است؛ البته قرائنی که در داخل و خارج آیه است نشان می‌دهد که این حکم مربوط به زندگی شخصی و خصوصی افراد است و در زندگی اجتماعی تا آنجا که تأثیری در سرنوشت جامعه نداشته باشد نیز این حکم صادق است.[۸] گفته شده آنجا که ارتباطی با سرنوشت دیگران و کیان جامعه پیدا می‌کند مسئله شکل دیگری به خود می‌گیرد، لذا شخص پیغمبر(ص) مأمورانی برای جمع‌آوری اطلاعات قرار داده بود که از آنها بعنوان «عیون» تعبیر می‌شود، تا آنچه را ارتباط با سرنوشت جامعه اسلامی در داخل و خارج داشت برای او گردآوری کنند.[۹]

کلمه «تجسس» با جیم به معنای پی‌گیری و تفحص از امور مردم است، اموری که مردم سعی دارند پنهان بماند. کلمه «تحسس» با حاء نیز همین معنا را می‌دهد، با این تفاوت که تجسس در شر استعمال می‌شود، و تحسس در خیر به کار می‌رود. به همین جهت بعضی گفته‌اند: معنای آیه این است که دنبال عیوب مسلمانان را نگیرید و در این مقام بر نیایید که اموری را که صاحبانش می‌خواهند پوشیده بماند تو آنها را فاش سازی.[۱۰]

در روایات تجسس در زندگی دیگران ناپسند شمرده شده است. از جمله:

  • پیامبر(ص): از گمان دوری کنید؛ زیرا گمان، دروغ‌ترین سخن است. به سخنان مردم گوش فرا ندارید و عیب‌شان را پی‌جویی نکنید.[۱۱]
  • پیامبر(ص): من مأمور نیستم که دل‌های مردم را بکاوم و درون‌شان را بشکافم.[۱۲]
  • پیامبر(ص): لغزش‌های مسلمانان را نجویید که هر کس لغزش‌های برادرش را پی جوید خداوند لغزش‌های او را پیگیری کند و هر که را که خداوند عیب‌جویی کند رسوایش سازد هر چند در اندرون خانه خود باشد.[۱۳]
  • امام صادق(ع): از دین و آیین مردم پرس و جو مکن که بی دوست می‌مانی.[۱۴]

منابع

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۱.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۲.
  3. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۳.
  4. رحمان ستایش، محمدکاظم، «تجسّس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ذیل مدخل.
  5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۳.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۴.
  7. رحمان ستایش، محمدکاظم، «تجسّس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ذیل مدخل.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۷.
  9. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت‏، ۱۳۷۵ش، ج۱۰، ص۲۸۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۸۸.
  10. طباطبایی، محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۳۲۳.
  11. حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۲۹.
  12. پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة(مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) - تهران، دنیای دانش، چاپ چهارم، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۸.
  13. كوفى اهوازى، حسين بن سعيد، المؤمن، قم، موسسه الامام المهدی، ق‏۱۴۰۴، ص۶۹.
  14. كلينى، محمد بن يعقوب، أصول الكافي، ترجمه : جواد مصطفوى، تهران، کتابفروشی علمیه اسلامیه، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش، ج۴، ص۴۶۸.