و من يتوكل على الله فهو حسبه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
{{جعبه اطلاعات آیه | {{جعبه اطلاعات آیه | ||
| عنوان = آیه ۳ طلاق | | عنوان = آیه ۳ طلاق | ||
| تصویر = | | تصویر =آیه ۳ طلاق.png | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
| آیات مرتبط = آیه ۱۷۳ سوره آلعمران | | آیات مرتبط = آیه ۱۷۳ سوره آلعمران | ||
}} | }} | ||
و | '''وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ''' بخشی از آیه ۳ سوره طلاق، به این معناست که هرکس به خدا توکل کند، خدا برای او کفایت میکند. در تفسیر این جمله گفته شده کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن خود را کنار بکشد و اراده خداوند را بر اراده خود مقدم بدارد چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود؛ آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خداوند هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که مقتضای سعادت بنده باشد. | ||
مفسران گفتهاند اینکه در آیه آمده است خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خداوند آخرین سبب است، که تمامی سببها بدو منتهی میشود، در نتیجه وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل به آنها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده است. | |||
در | |||
به | |||
== متن و ترجمه آیه == | == متن و ترجمه آیه == | ||
خط ۴۱: | خط ۳۱: | ||
}} | }} | ||
== | == بیان آیه == | ||
در پایان آیه ۲ سوره طلاق آمده است: {{قرآن|وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً|ترجمه= و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند.}} در ادامه این سخن، در آیه ۳ سوره میگوید: {{قرآن|و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد؛ و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مىكند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند؛ و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است.}} | |||
مفسران گفتهاند خداوند به زنان و مردان و شهود هشدار مىدهد كه از مشكلات حق نهراسند، مجرى عدالت باشند، گشايش كارهاى بسته را از خدا بخواهند چرا كه خداوند تضمين كرده كه مشكل پرهيزكاران را بگشايد و آنها را از جايى كه خودشان هم انتظار ندارند روزى دهد. خداوند ضمانت كرده كه هر كس توكل كند درنمىماند، و خداوند قادر بر انجام اين ضمانت است. درست است که این آیات در مورد طلاق و احکام مربوط به آن نازل شده، ولی محتوای گستردهای دارد که سایر موارد را نیز شامل میشود و وعده امید بخشی است از سوی خداوند به همه پرهیزکاران و توکلکنندگان که سرانجام لطف الهی آنها را میگیرد. همچنین مشکلاتی که در طول زندگی انسان چه در مسئله زناشویی و چه در غیر آن رخ میدهد هر کدام اندازه و حساب و مصلحت و پایانی دارد، نباید انسان به هنگام بروز این حوادث دستپاچه شوند، و زبان به شکوه بگشایند، یا برای حل مشکلات به بیتقوائیها توسل جویند، بلکه باید با نیروی تقوا و خویشتنداری به جنگ آنها بروند و حل نهایی را از خدا بخواهند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۵.</ref> | |||
</ref> | هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، خداوند برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند و سعادت دنیا و آخرتش را تأمین میکند، از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میدهد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۶.</ref> با توجه به آیه ۲ حشر در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آمده است و هم قهر الهى. يعنى گاهى مهر و قهر الهى غير منتظره و به شكلى كه گمان نمیرود به انسان میرسد.<ref>قرائتی، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۱۰، ص۱۰۳.</ref> آیات ۲ و ۳ طلاق را از امیدبخشترین آیات قرآن مجید دانستهاند که ناامیدی را از بین میبرد و به تمام افراد پرهیزگار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات میدهد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۶.</ref> | ||
== تقوا همراه با تلاش == | |||
مفهوم آیه را این ندانستهاند که انسان تلاش و کوشش برای زندگی را به دست فراموشی بسپارد و بگوید در خانه مینشینم و تقوا پیشه میکنم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی میرسد؛ تقوا همراه با تلاش و کوشش است که خداوند گشودن مشکلات را تضمین کرده است. در حدیثی آمده است که یکی از یاران [[امام صادق(ع)]] «عمر بن مسلم» مدتی خدمتش نیامد، حضرت جویای حال او شد، عرض کردند: او تجارت را ترک کرده و رو به عبادت آورده است، فرمود: {{متن عربی|وای بر او آیا نمیداند کسی که تلاش و طلب روزی را ترک گوید دعایش مستجاب نمیشود.}}<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۸۴.</ref> اثر تقوا فقط در آخرت نيست، اين گشايش روزى، براى تقوا پيشهگان در دنيا نیز است.<ref>قرائتی، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۱۰، ص۱۰۴.</ref> انسان متقى نباید گمان كند كه از زندگى خويش محروم خواهد شد، چون زمام همه امور در دست خداست. بنده چون راه تقوا را در پيش گرفت، خداوند اسباب جهان را طورى تنظيم میكند كه او را از راهى كه گمان نمیكرد روزى بدهد.<ref>قرشى بنابى، علیاكبر، تفسير احسن الحديث، تهرانن، بنياد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۱۱، ص۲۱۰.</ref> | |||
جمعی از یاران پیامبر(ص) وقتی آیه {{قرآن|وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ}} نازل شد، درها را به روی خود بستند، رو به عبادت آوردند و گفتند: خداوند روزی ما را عهدهدار شده! این جریان به گوش [[پیامبر(ص)]] رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کردهاید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر ص فرمود: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۸۴.</ref> | |||
== توکل کردن == | |||
در تفسیر جمله {{قرآن|وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ|سوره= طلاق|آیه=۳}}، گفته شده کسی که بر خدا [[توکل]] کند، از نفس و هواهای آن خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خدای تعالی هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که او به مقتضای فطرتش مایه خوشی زندگی و سعادت خود تشخیص میدهد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۶.</ref> | |||
اینکه در آیه آمده است خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خدای تعالی آخرین سبب است که تمامی سببها بدو منتهی میشود؛ وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل بدانها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند، و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده است و هر صاحب قدرتی آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در مقام فعل آن مقدار میتواند عمل کند که او اجازهاش داده باشد. پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۷.</ref> | |||
منظور از توکل بر خدا، این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد، خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او، رحیم و مهربان است، و خدایی که قدرت به حل هر مشکلی دارد. توکل همیشه توأم با تلاش و کوشش است، نه تنبلی و فرار از مسئولیتها.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۸.</ref> | |||
کسی که دارای روح توکل است، هرگز نومیدی را به خود راه نمیدهد، در برابر مشکلات احساس ضعف و زبونی نمیکند. در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که فرمود: از جبرئیل، پرسیدم: توکل چیست؟ گفت: حقیقت توکل این است که انسان بداند: مخلوق، نه زیان میرساند و نه نفع؛ نه عطا میکند و نه منع؛ چشم امید از خلق برداشتن (و به خالق دوختن). هنگامی که چنین شود، انسان جز برای خدا کار نمیکند، به غیر او امید ندارد، از غیر او نمیترسد، دل به کسی جز او نمیبندد، این روح توکل است.<ref>ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، قم، دفتر انتشاراتاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۲۶۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۸۶: | خط ۶۸: | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| | | ارزیابی کیفی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ب | | اولویت = ب |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۷
و من یتوکل علی الله فهو حسبه کدام آیه است؟
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | طلاق |
شماره آیه | ۳ |
جزء | ۲۸ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | توکل |
آیات مرتبط | آیه ۱۷۳ سوره آلعمران |
وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ بخشی از آیه ۳ سوره طلاق، به این معناست که هرکس به خدا توکل کند، خدا برای او کفایت میکند. در تفسیر این جمله گفته شده کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن خود را کنار بکشد و اراده خداوند را بر اراده خود مقدم بدارد چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود؛ آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خداوند هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که مقتضای سعادت بنده باشد.
مفسران گفتهاند اینکه در آیه آمده است خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خداوند آخرین سبب است، که تمامی سببها بدو منتهی میشود، در نتیجه وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل به آنها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده است.
متن و ترجمه آیه
﴿ | وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجامرساننده است. به راستی خدا برای هر چیزی اندازهای مقرر کرده است. طلاق:۳ |
﴾ |
بیان آیه
در پایان آیه ۲ سوره طلاق آمده است: ﴿وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛ و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند.﴾ در ادامه این سخن، در آیه ۳ سوره میگوید: ﴿و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد؛ و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مىكند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند؛ و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است.﴾ مفسران گفتهاند خداوند به زنان و مردان و شهود هشدار مىدهد كه از مشكلات حق نهراسند، مجرى عدالت باشند، گشايش كارهاى بسته را از خدا بخواهند چرا كه خداوند تضمين كرده كه مشكل پرهيزكاران را بگشايد و آنها را از جايى كه خودشان هم انتظار ندارند روزى دهد. خداوند ضمانت كرده كه هر كس توكل كند درنمىماند، و خداوند قادر بر انجام اين ضمانت است. درست است که این آیات در مورد طلاق و احکام مربوط به آن نازل شده، ولی محتوای گستردهای دارد که سایر موارد را نیز شامل میشود و وعده امید بخشی است از سوی خداوند به همه پرهیزکاران و توکلکنندگان که سرانجام لطف الهی آنها را میگیرد. همچنین مشکلاتی که در طول زندگی انسان چه در مسئله زناشویی و چه در غیر آن رخ میدهد هر کدام اندازه و حساب و مصلحت و پایانی دارد، نباید انسان به هنگام بروز این حوادث دستپاچه شوند، و زبان به شکوه بگشایند، یا برای حل مشکلات به بیتقوائیها توسل جویند، بلکه باید با نیروی تقوا و خویشتنداری به جنگ آنها بروند و حل نهایی را از خدا بخواهند.[۱]
هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، خداوند برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند و سعادت دنیا و آخرتش را تأمین میکند، از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میدهد.[۲] با توجه به آیه ۲ حشر در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آمده است و هم قهر الهى. يعنى گاهى مهر و قهر الهى غير منتظره و به شكلى كه گمان نمیرود به انسان میرسد.[۳] آیات ۲ و ۳ طلاق را از امیدبخشترین آیات قرآن مجید دانستهاند که ناامیدی را از بین میبرد و به تمام افراد پرهیزگار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات میدهد.[۴]
تقوا همراه با تلاش
مفهوم آیه را این ندانستهاند که انسان تلاش و کوشش برای زندگی را به دست فراموشی بسپارد و بگوید در خانه مینشینم و تقوا پیشه میکنم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی میرسد؛ تقوا همراه با تلاش و کوشش است که خداوند گشودن مشکلات را تضمین کرده است. در حدیثی آمده است که یکی از یاران امام صادق(ع) «عمر بن مسلم» مدتی خدمتش نیامد، حضرت جویای حال او شد، عرض کردند: او تجارت را ترک کرده و رو به عبادت آورده است، فرمود: «وای بر او آیا نمیداند کسی که تلاش و طلب روزی را ترک گوید دعایش مستجاب نمیشود.»[۵] اثر تقوا فقط در آخرت نيست، اين گشايش روزى، براى تقوا پيشهگان در دنيا نیز است.[۶] انسان متقى نباید گمان كند كه از زندگى خويش محروم خواهد شد، چون زمام همه امور در دست خداست. بنده چون راه تقوا را در پيش گرفت، خداوند اسباب جهان را طورى تنظيم میكند كه او را از راهى كه گمان نمیكرد روزى بدهد.[۷]
جمعی از یاران پیامبر(ص) وقتی آیه ﴿وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ﴾ نازل شد، درها را به روی خود بستند، رو به عبادت آوردند و گفتند: خداوند روزی ما را عهدهدار شده! این جریان به گوش پیامبر(ص) رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کردهاید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر ص فرمود: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید.[۸]
توکل کردن
در تفسیر جمله ﴿وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾(طلاق:۳)، گفته شده کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خدای تعالی هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که او به مقتضای فطرتش مایه خوشی زندگی و سعادت خود تشخیص میدهد.[۹]
اینکه در آیه آمده است خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خدای تعالی آخرین سبب است که تمامی سببها بدو منتهی میشود؛ وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل بدانها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند، و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده است و هر صاحب قدرتی آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در مقام فعل آن مقدار میتواند عمل کند که او اجازهاش داده باشد. پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست.[۱۰]
منظور از توکل بر خدا، این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد، خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او، رحیم و مهربان است، و خدایی که قدرت به حل هر مشکلی دارد. توکل همیشه توأم با تلاش و کوشش است، نه تنبلی و فرار از مسئولیتها.[۱۱]
کسی که دارای روح توکل است، هرگز نومیدی را به خود راه نمیدهد، در برابر مشکلات احساس ضعف و زبونی نمیکند. در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که فرمود: از جبرئیل، پرسیدم: توکل چیست؟ گفت: حقیقت توکل این است که انسان بداند: مخلوق، نه زیان میرساند و نه نفع؛ نه عطا میکند و نه منع؛ چشم امید از خلق برداشتن (و به خالق دوختن). هنگامی که چنین شود، انسان جز برای خدا کار نمیکند، به غیر او امید ندارد، از غیر او نمیترسد، دل به کسی جز او نمیبندد، این روح توکل است.[۱۲]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۵.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۶.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۱۰، ص۱۰۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۶.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۸۴.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۱۰، ص۱۰۴.
- ↑ قرشى بنابى، علیاكبر، تفسير احسن الحديث، تهرانن، بنياد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۱۱، ص۲۱۰.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۵، ص۸۴.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۶.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۵۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۳۸.
- ↑ ابن بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، قم، دفتر انتشاراتاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۲۶۱.