تاریخچه جزء بندی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل و بارگزاری)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
جزء بندی قرآن چگونه بوده است، آیا در زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) این جزء بندی وجود داشته است؟ چرا در برخی از قرآن ها، این جزء بندی ها متفاوت است؟
جزء بندی قرآن چگونه بوده و علت تفاوت در برخی نسخ چیست؟ آیا در زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)جزء بندی وجود داشته است؟  
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در بخش بندی قرآن کریم، تقسیمات مختلفی مانند، سوره، آیه، حزب، بخش و ... وجود دارد و تنها تقسیم قرآن به سوره و آیه منشأ قرآنی دارد. بنابر برخی از روایات، بخش بندی قرآن به زمان خود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) باز می گردد، و جزء های قرآن در آن زمان بین 7 تا 14 جزء دانشته شده است. در مورد چگونگی تقسیم بندی قرآن، به 30 جزء اینطور وارد شده است، که این تقسیم بندی توسط قاریان و معلمین قرآن برای سهولت در آموزش قرآن بوده است و سعی شده است که تمامی اجزاء قرآن به بخش های مساوی تقسیم بشوند. این تقسیم بندی ها به محتوا و متن قرآن آسیبی نمی رساند و برخی اختلافات جزئی در تقسیم بندی ها طبیعی می باشد.
[[قرآن|قرآن کریم]] دارای تقسیمات مختلفی مانند، سوره، آیه، حزب، بخش و دارد و تنها تقسیم قرآن به «سوره» و «آیه» منشأ قرآنی دارد. بنابر برخی از روایات، بخش بندی قرآن به زمان خود [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] بازمی‌گردد و جزءهای قرآن در آن عصر بین ۷ تا ۱۴ جزء دانسته شده است. تقسیم بندی قرآن، به ۳۰ جزء توسط قاریان و معلمین قرآن، برای سهولت در آموزش قرآن بوده است و سعی شده است که تمامی اجزاء قرآن به بخش‌های مساوی تقسیم شوند. این تقسیم‌بندی‌ها به محتوا و متن قرآن آسیبی نمی‌رساند و برخی اختلافات جزئی در تقسیم‌بندی‌ها طبیعی می‌باشد.
== نبود منشأ قرآنی برای جزء بندی قرآن==
در [[قرآن كريم]] تقسیمات مختلفی مانند تقسیم به سوره، آیه، جزب، جزء وجود دارد. تنها تقسيم قرآن به سوره ها و آيه ها منشأ قرآني دارد. برای مثال قرآن در مورد مجموعه اي از آیات، که غير از يك مورد در [[سوره توبه]] با {{قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} آغاز مي شوند، به صورت متعدد واژه سوره را به كار برده است.<ref>رك: محمد فؤاد، عبدالباقي، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم، تهران، انتشارات اسلامي، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۴۷۰.</ref> همچنين قرآن درباره قطعه اي از كلام الهي نيز در موارد فراواني از كلمه «آيه» به شکل مفرد و جمع استفاده کرده است.<ref>رك: همان، ص۱۳۳ ـ ۱۳۸، ‌البته بعضي از آن ها در معناي مذكور است.</ref> در روايات هم اين دو واژه فراوان استفاده شده است، كه بعضي از آنها در روايات مختلف كتاب فضل القرآن [[اصول كافي]] آمده است، اما تقسيم قرآن به جزء، حزب و ... از كارهايي است كه بعدها صورت گرفته است و منشأ قرآني ندارد.


==پيشينه جزء بندی قرآن==
== نبود منشأ قرآنی برای جزء بندی قرآن ==
طبق بعضي از نقل ها سابقه تقسيم قرآن به اجزاء و بخش هاي مختلف به زمان [[رسول اكرم(ص)]] يا نزديك به آن زمان باز مي گردد. چنانكه از نافع بي جبير نقل شده است كه پيامبر(ص) مي فرمودند: «جزئي از قرآن را خواندم»<ref>ابوبكر، عبدالله بن ابي داود، سجستاني، كتاب المصاحف، بيروت، انتشارات دارالكتب العلميه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ص۱۳۱.</ref> و [[امام علي(ع)]] نيز در توصيف پرهيزكاران مي فرمايند: «پرهيزكاران در شب بر پا ايستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفكر و انديشه مي خوانند.» <ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، قم، انتشارات پارسايان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۴۰۲، خطبه ۱۹۳، بند ۸.</ref> و نيز نقل شده است مردي ميان [[مكه]] و [[مدينه]] خدمت رسول خدا(ص) رسيد و عرض كرد: شب گذشته دو جزء از قرآن از من فوت شد كه حاضر نيستم آن را با چيزي عوض كنم.<ref>كتاب المصاحف، ص۱۳۱ .</ref>
در قرآن کریم تقسیمات مختلفی مانند تقسیم به سوره، آیه، حزب، جزء وجود دارد. تنها تقسیم قرآن به سوره‌ها و آیه‌ها منشأ قرآنی دارد. برای مثال قرآن در مورد مجموعه‌ای از آیات، که غیر از یک مورد در [[سوره توبه]] با {{قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ}} آغاز می‌شوند، به صورت متعدد واژه سوره را به کار برده است.<ref>نگاه کنید: محمد فؤاد، عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۴۷۰.</ref> همچنین قرآن درباره قطعه‌ای از کلام الهی نیز در موارد فراوانی از کلمه «آیه» به شکل مفرد و جمع استفاده کرده است.<ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ص۱۳۳–۱۳۸، البته بعضی از آن‌ها در معنای مذکور است.</ref> در روایات هم این دو واژه فراوان استفاده شده است که بعضی از آنها در کتاب فضل القرآن [[اصول کافی]] آمده است. تقسیم قرآن به جزء، حزب و … از کارهایی است که بعدها صورت گرفته است و منشأ قرآنی ندارد.


از آنچه ذكر شد به دست مي آيد كه در صدر [[اسلام]] واژه «جزء» در مورد پاره اي از قرآن به كار مي رفته است. اما درباره اينكه اين تقسيم بندي توسط چه كسي يا چه كساني انجام شده است، آثاري در دست است كه نشان مي دهد تقسيم قرآن به جزءهاي مختلف و به شكل هاي گوناگون توسط [[صحابه رسول خدا(ص)|صحابه]] آغاز شده است؛<ref>فيض كاشاني در کتاب المحجه البيضاء، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، بي تا، ج۲، ص۲۲۳ مي گويد: «فقد حزب الصحابه القرآن احزابا».</ref> و بعدها توسط [[تابعين]] و غير آنها ادامه پيدا كرده تا اينكه به شكل كنوني در آمده است.
== پیشینه جزء بندی قرآن ==
* زركشي به نقل از كتاب هاي احمد حنبل، ابو داود و ابن ماجه از قول اوس بن حذيفه چنين نقل مي كند كه رسول خدا(ص) از اصحاب پرسيدند: «چگونه قرآن را تقسيم (دسته بندي) مي كنيد؟» پاسخ دادند: ما قرآن را به ۳، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ حزب (جزء و بخش) تقسيم مي كنيم و بخش طولاني آن از سوره«ق» تا آخر قرآن است.»<ref>بدرالدين، محمد بن عبدالله، زركشي، البرهان في علوم القرآن، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، انتشارات دارالجيل، ۱۴۰۸، ج۱، ص۲۵۰.</ref> البته مراد پايان همان مقداري از قرآن است كه تا آن زمان نازل شده بود، مي باشد.
طبق بعضی از نقل‌ها سابقه تقسیم قرآن به اجزاء و بخش‌های مختلف به زمان [[رسول اکرم(ص)]] یا نزدیک به آن زمان بازمی‌گردد. چنان‌که از نافع بن جبیر نقل شده است که پیامبر(ص) می‌فرمودند: {{متن عربی|جزئی از قرآن را خواندم}}<ref>ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، سجستانی، کتاب المصاحف، بیروت، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ص۱۳۱.</ref> و [[امام علی(ع)]] نیز در توصیف پرهیزکاران می‌فرمایند: {{متن عربی|پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می‌خوانند.}}<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۴۰۲، خطبه ۱۹۳، بند ۸.</ref> و نیز نقل شده است مردی میان [[مکه]] و [[مدینه]] خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: شب گذشته دو جزء از قرآن از من فوت شد که حاضر نیستم آن را با چیزی عوض کنم.<ref>کتاب المصاحف، ص۱۳۱.</ref>


* تقسيم ديگري كه در زمان صحابه رايج بوده است، تقسيم قرآن به هفت جزء بوده است كه نزد همه صحابه يكسان نبوده است. چنانكه تقسيم عبدالله بن مسعود با تقسيم ديگر صحابه از جهت شكل متفاوت بوده است.<ref>فيض كاشاني، المحجه البيضاء،  ج۲، ص۲۲۳.</ref> اين تقسيم در زمان هاي بعد نيز با شكل هاي مختلف رايج بوده است؛ چنانكه از قتاده دو گزارش متفاوت در اين باره نقل شده است،<ref>رك:ابوبكر، عبدالله بن ابي داود، المصاحف، ص۱۳۱ ـ ۱۳۲.</ref> از يحيي بن آدم هم دو گزارش متفاوت ديگري از تقسيم قرآن به هفت جزء ذكر شده است.<ref>رك: ابوبكر، عبدالله بن ابي داود، المصاحف، ص۱۳۴ ـ ۱۳۵.</ref>
از آنچه ذکر شد به دست می‌آید که در صدر [[اسلام]] واژه «جزء» در مورد پاره‌ای از قرآن به کار می‌رفته است. اما درباره اینکه این تقسیم بندی توسط چه کسی یا چه کسانی انجام شده است، آثاری در دست است که نشان می‌دهد تقسیم قرآن به جزءهای مختلف و به شکل‌های گوناگون توسط [[صحابه رسول خدا(ص)|صحابه]] آغاز شده است.<ref>فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، بی تا، ج۲، ص۲۲۳ .</ref> بعدها توسط [[تابعین]] و غیر آنها ادامه پیدا کرده تا اینکه به شکل کنونی درآمده است.


* تقسيم ديگري كه توسط مجاشعي از قول ابي محمد حماني گزارش شده است، تقسيم قرآن به چهار بخش و جزء مي باشد.<ref>ابوبكر، عبدالله بن ابي داود، المصاحف، ص۱۳۳.</ref>  
* زرکشی به نقل از کتاب‌های احمد بن حنبل، ابو داود و ابن ماجه از قول اوس بن حذیفه چنین نقل می‌کند که رسول خدا(ص) از اصحاب پرسیدند: «چگونه قرآن را تقسیم (دسته‌بندی) می‌کنید؟» پاسخ دادند: ما قرآن را به۳، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ حزب (جزء و بخش) تقسیم می‌کنیم و بخش طولانی آن از سوره «ق» تا آخر قرآن است.»<ref>بدرالدین، محمد بن عبدالله، زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، انتشارات دارالجیل، ۱۴۰۸، ج۱، ص۲۵۰.</ref> البته مراد پایان همان مقداری از قرآن است که تا آن زمان نازل شده بود.


*تقسيمات ديگري هم براي قرآن ذكر شده است. چنانكه سجستاني در كتاب المصاحف خود، از قول«هلال وراق» و «عاصم مجدري» از تقسيم قرآن به ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ جزء خبر داده است؛ و تفصيل اين تقسيمات را هم ذكر كرده است. البته تفصيل تقسيم به ۹ جزء را نياورده و متذكر شده است كه راوي آن را حفظ نكرده است.<ref>ابوبكر، عبدالله بن ابي داود، المصاحف، ص۱۳۳ ـ ۱۳۴.</ref>  
* تقسیم دیگری که در زمان صحابه رایج بوده است، تقسیم قرآن به هفت جزء بوده است که نزد همه صحابه یکسان نبوده است. چنان‌که تقسیم عبدالله بن مسعود با تقسیم دیگر صحابه از جهت شکل متفاوت بوده است.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج۲، ص۲۲۳.</ref> این تقسیم در زمان‌های بعد نیز با شکل‌های مختلف رایج بوده است؛ چنان‌که از قتاده دو گزارش متفاوت در این باره نقل شده است،<ref>رک:ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۱–۱۳۲.</ref> از یحیی بن آدم هم دو گزارش متفاوت دیگری از تقسیم قرآن به هفت جزء ذکر شده است.<ref>رک: ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۴–۱۳۵.</ref>


* تقسيم ديگر قرآن تقسيم آن به چهارده جزء مي باشد چنانكه [[امام صادق(ع)]] به حسين بن خالد فرمودند: «.... در نزد من قرآني است كه چهارده جزء است».<ref>كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، بي تا، ج۴، ص۴۲۳.</ref>
* تقسیم دیگری که توسط مجاشعی از قول ابی محمد حمانی گزارش شده است، تقسیم قرآن به چهار بخش و جزء می‌باشد.<ref>ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۳.</ref>


==تاریخچه تقسیم بندی کنونی قرآن==
* تقسیمات دیگری هم برای قرآن ذکر شده است. سجستانی در کتاب المصاحف خود، از قول «هلال وراق» و «عاصم مجدری» از تقسیم قرآن به۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ جزء خبر داده است؛ و تفصیل این تقسیمات را هم ذکر کرده است. البته تفصیل تقسیم به۹ جزء را نیاورده و متذکر شده است که راوی آن را حفظ نکرده است.<ref>سجستانی، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۳–۱۳۴.</ref>
در اينكه تقسيم قرآن به سي جزء از كي و چگونه مطرح شده است، احتمالات و اقوالي ذكر شده است، از جمله:


* فيض كاشاني مي فرمايد: گفته شده است كه [[حجاج بن يوسف]]، قاریان و حافظین قرآن، را حاضر كرد و دستور داد تا كلمات حروف قرآن را بشمارند و اجزاء آن را مساوي كنند و آنها هم قرآن را به سي جزء و ... تقسيم كردند. <ref>فیض کاشانی، المحجه البيضاء، ص۲۲۴.</ref>
* تقسیم دیگر قرآن تقسیم آن به چهارده جزء می‌باشد چنان‌که [[امام صادق(ع)]] به حسین بن خالد فرمودند: «.... در نزد من قرآنی است که چهارده جزء است».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج۴، ص۴۲۳.</ref>
* آیت الله معرفت هم در اين باره مي فرمايد: گفته شده است [[مأمون عباسي]] امر كرد تا قرآن را چنين تقسيم كنند، و نيز گفته شده است كه حجاج چنين دستوري را داده است. <ref>معرفت، محمد هادي، التمهيد، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۲، ج۱، ص۳۶۴.</ref>
* زركشي، مشهور شدن تقسيم قرآن به سي جزء را مربوط به مدارس و به جهت آسانی در قرائت مي داند.<ref>بدرالدين، محمد بن عبدالله، زركشي، البرهان في علوم القرآن،  ج۱، ص۲۵۰.</ref>
* زرقاني هم در مورد اين مسأله مي گويد: مصاحف عثماني همانطور كه خالي از نقطه و شكل بود مجرد از تجزيه نيز بود و در طول زمان مردم به اعتبارات مختلف قرآن را جزء جزء كردند، بعضي از آنها قرآن را به سي قسمت تقسيم كردند و هر قسمت را جزء ناميدند ....<ref>محمد عبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان في علوم القرآن، بيروت، دارالكتب العلميه، ۱۴۱۶، ص۴۰۷ ـ ۴۰۸.</ref>  


بنابر این جزء بندی قرآن، توسط قاریان و قرآن پژوهان طبق نظر خود و با هدف آسان شدن قرائت، تعليم و تعلم و حفظ قرآن بوده است. اين تقسيمات غالبا با توجه به مقدار آيات بوده است و سعي شده است كه اجزاء مختلف حجمي يكسان داشته باشند. بنابراين وجود اختلافات در آن تقسيم بندي ها امري كاملاً طبيعي است، چنانكه قرآني كه در پاكستان چاپ شده و در بين مردم آنجا شهرت دارد از جهت شروع بعضي از جزء ها با قرآني كه با خط عثمان طه منتشر شده تفاوت هاي مختصري دارند و هیچ یک از این اختلافات در متن و محتوای قرآن لطمه ای ایجاد نمی کند.
== تاریخچه تقسیم بندی کنونی قرآن ==
{{پایان پاسخ}}
در اینکه تقسیم قرآن به سی جزء از کی و چگونه مطرح شده است، چند قول وجود دارد:
{{مطالعه بیشتر}}
* فیض کاشانی می‌نویسد: گفته شده است که [[حجاج بن یوسف]]، قاریان و حافظین قرآن، را حاضر کرد و دستور داد تا کلمات حروف قرآن را بشمارند و اجزاء آن را مساوی کنند و آنها هم قرآن را به سی جزء و … تقسیم کردند.<ref>فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ص۲۲۴.</ref>
==مطالعه بيشتر==
* آیت الله معرفت می‌نویسد: گفته شده است [[مأمون عباسی]] امر کرد تا قرآن را چنین تقسیم کنند. و نیز گفته شده است که حجاج چنین دستوری را داده است.<ref>معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲، ج۱، ص۳۶۴.</ref>
* زرکشی، مشهور شدن تقسیم قرآن به سی جزء را مربوط به مدارس و به جهت آسانی در قرائت می‌داند.<ref>بدرالدین، محمد بن عبدالله، زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۵۰.</ref>
* زرقانی می‌گوید: مصاحف عثمانی همان‌طور که خالی از نقطه و شکل بود، مجرد از تجزیه نیز بود و در طول زمان مردم به اعتبارات مختلف قرآن را جزء جزء کردند، بعضی از آنها قرآن را به سی قسمت تقسیم کردند و هر قسمت را جزء نامیدند …<ref>محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص۴۰۷–۴۰۸.</ref>


۱. دكتر محمود، راميار، تاريخ قرآن، (تهران: امير كبير، چاپ سوم، ۱۳۶۹)، ص۵۴۳ ـ ۵۴۴.
جزء بندی قرآن، توسط قاریان و قرآن پژوهان طبق نظر خود و با هدف آسان شدن قرائت، تعلیم و تعلم و حفظ قرآن بوده است. این تقسیمات غالباً با توجه به مقدار آیات بوده است و سعی شده است که اجزاء مختلف حجمی یکسان داشته باشند؛ بنابراین وجود اختلافات در آن تقسیم‌بندی‌ها امری کاملا طبیعی است، چنان‌که قرآنی که در پاکستان چاپ شده و در بین مردم آنجا شهرت دارد از جهت شروع بعضی از جزءها با قرآنی که با خط عثمان طه منتشر شده تفاوت‌های مختصری دارند و هیچ‌یک از این اختلافات در متن و محتوای قرآن لطمه‌ای ایجاد نمی‌کند.


۲. بهاء الدين، خرمشاهي، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشي، (بي جا: انتشارات دوستان و انتشارات ناهيد، چاپ دوم، ۱۳۸۱)، ج۱، ص۹۲۷.
{{مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== مطالعه بیشتر ==
<references />
* دکتر محمود، رامیار، تاریخ قرآن، (تهران: امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹)، ص۵۴۳–۵۴۴.
* بهاء الدین، خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، (بی جا: انتشارات دوستان و انتشارات ناهید، چاپ دوم، ۱۳۸۱)، ج۱، ص۹۲۷.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{تدوین قرآن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = تدوین قرآن
| شاخه فرعی۱ = تدوین قرآن
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۵۳: خط ۵۲:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =شد
  | نمایه =  
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:علوم قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۶

سؤال

جزء بندی قرآن چگونه بوده و علت تفاوت در برخی نسخ چیست؟ آیا در زمان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)جزء بندی وجود داشته است؟

قرآن کریم دارای تقسیمات مختلفی مانند، سوره، آیه، حزب، بخش و … دارد و تنها تقسیم قرآن به «سوره» و «آیه» منشأ قرآنی دارد. بنابر برخی از روایات، بخش بندی قرآن به زمان خود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بازمی‌گردد و جزءهای قرآن در آن عصر بین ۷ تا ۱۴ جزء دانسته شده است. تقسیم بندی قرآن، به ۳۰ جزء توسط قاریان و معلمین قرآن، برای سهولت در آموزش قرآن بوده است و سعی شده است که تمامی اجزاء قرآن به بخش‌های مساوی تقسیم شوند. این تقسیم‌بندی‌ها به محتوا و متن قرآن آسیبی نمی‌رساند و برخی اختلافات جزئی در تقسیم‌بندی‌ها طبیعی می‌باشد.

نبود منشأ قرآنی برای جزء بندی قرآن

در قرآن کریم تقسیمات مختلفی مانند تقسیم به سوره، آیه، حزب، جزء وجود دارد. تنها تقسیم قرآن به سوره‌ها و آیه‌ها منشأ قرآنی دارد. برای مثال قرآن در مورد مجموعه‌ای از آیات، که غیر از یک مورد در سوره توبه با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ آغاز می‌شوند، به صورت متعدد واژه سوره را به کار برده است.[۱] همچنین قرآن درباره قطعه‌ای از کلام الهی نیز در موارد فراوانی از کلمه «آیه» به شکل مفرد و جمع استفاده کرده است.[۲] در روایات هم این دو واژه فراوان استفاده شده است که بعضی از آنها در کتاب فضل القرآن اصول کافی آمده است. تقسیم قرآن به جزء، حزب و … از کارهایی است که بعدها صورت گرفته است و منشأ قرآنی ندارد.

پیشینه جزء بندی قرآن

طبق بعضی از نقل‌ها سابقه تقسیم قرآن به اجزاء و بخش‌های مختلف به زمان رسول اکرم(ص) یا نزدیک به آن زمان بازمی‌گردد. چنان‌که از نافع بن جبیر نقل شده است که پیامبر(ص) می‌فرمودند: «جزئی از قرآن را خواندم»[۳] و امام علی(ع) نیز در توصیف پرهیزکاران می‌فرمایند: «پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه می‌خوانند.»[۴] و نیز نقل شده است مردی میان مکه و مدینه خدمت رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: شب گذشته دو جزء از قرآن از من فوت شد که حاضر نیستم آن را با چیزی عوض کنم.[۵]

از آنچه ذکر شد به دست می‌آید که در صدر اسلام واژه «جزء» در مورد پاره‌ای از قرآن به کار می‌رفته است. اما درباره اینکه این تقسیم بندی توسط چه کسی یا چه کسانی انجام شده است، آثاری در دست است که نشان می‌دهد تقسیم قرآن به جزءهای مختلف و به شکل‌های گوناگون توسط صحابه آغاز شده است.[۶] بعدها توسط تابعین و غیر آنها ادامه پیدا کرده تا اینکه به شکل کنونی درآمده است.

  • زرکشی به نقل از کتاب‌های احمد بن حنبل، ابو داود و ابن ماجه از قول اوس بن حذیفه چنین نقل می‌کند که رسول خدا(ص) از اصحاب پرسیدند: «چگونه قرآن را تقسیم (دسته‌بندی) می‌کنید؟» پاسخ دادند: ما قرآن را به۳، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ حزب (جزء و بخش) تقسیم می‌کنیم و بخش طولانی آن از سوره «ق» تا آخر قرآن است.»[۷] البته مراد پایان همان مقداری از قرآن است که تا آن زمان نازل شده بود.
  • تقسیم دیگری که در زمان صحابه رایج بوده است، تقسیم قرآن به هفت جزء بوده است که نزد همه صحابه یکسان نبوده است. چنان‌که تقسیم عبدالله بن مسعود با تقسیم دیگر صحابه از جهت شکل متفاوت بوده است.[۸] این تقسیم در زمان‌های بعد نیز با شکل‌های مختلف رایج بوده است؛ چنان‌که از قتاده دو گزارش متفاوت در این باره نقل شده است،[۹] از یحیی بن آدم هم دو گزارش متفاوت دیگری از تقسیم قرآن به هفت جزء ذکر شده است.[۱۰]
  • تقسیم دیگری که توسط مجاشعی از قول ابی محمد حمانی گزارش شده است، تقسیم قرآن به چهار بخش و جزء می‌باشد.[۱۱]
  • تقسیمات دیگری هم برای قرآن ذکر شده است. سجستانی در کتاب المصاحف خود، از قول «هلال وراق» و «عاصم مجدری» از تقسیم قرآن به۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ جزء خبر داده است؛ و تفصیل این تقسیمات را هم ذکر کرده است. البته تفصیل تقسیم به۹ جزء را نیاورده و متذکر شده است که راوی آن را حفظ نکرده است.[۱۲]
  • تقسیم دیگر قرآن تقسیم آن به چهارده جزء می‌باشد چنان‌که امام صادق(ع) به حسین بن خالد فرمودند: «.... در نزد من قرآنی است که چهارده جزء است».[۱۳]

تاریخچه تقسیم بندی کنونی قرآن

در اینکه تقسیم قرآن به سی جزء از کی و چگونه مطرح شده است، چند قول وجود دارد:

  • فیض کاشانی می‌نویسد: گفته شده است که حجاج بن یوسف، قاریان و حافظین قرآن، را حاضر کرد و دستور داد تا کلمات حروف قرآن را بشمارند و اجزاء آن را مساوی کنند و آنها هم قرآن را به سی جزء و … تقسیم کردند.[۱۴]
  • آیت الله معرفت می‌نویسد: گفته شده است مأمون عباسی امر کرد تا قرآن را چنین تقسیم کنند. و نیز گفته شده است که حجاج چنین دستوری را داده است.[۱۵]
  • زرکشی، مشهور شدن تقسیم قرآن به سی جزء را مربوط به مدارس و به جهت آسانی در قرائت می‌داند.[۱۶]
  • زرقانی می‌گوید: مصاحف عثمانی همان‌طور که خالی از نقطه و شکل بود، مجرد از تجزیه نیز بود و در طول زمان مردم به اعتبارات مختلف قرآن را جزء جزء کردند، بعضی از آنها قرآن را به سی قسمت تقسیم کردند و هر قسمت را جزء نامیدند …[۱۷]

جزء بندی قرآن، توسط قاریان و قرآن پژوهان طبق نظر خود و با هدف آسان شدن قرائت، تعلیم و تعلم و حفظ قرآن بوده است. این تقسیمات غالباً با توجه به مقدار آیات بوده است و سعی شده است که اجزاء مختلف حجمی یکسان داشته باشند؛ بنابراین وجود اختلافات در آن تقسیم‌بندی‌ها امری کاملا طبیعی است، چنان‌که قرآنی که در پاکستان چاپ شده و در بین مردم آنجا شهرت دارد از جهت شروع بعضی از جزءها با قرآنی که با خط عثمان طه منتشر شده تفاوت‌های مختصری دارند و هیچ‌یک از این اختلافات در متن و محتوای قرآن لطمه‌ای ایجاد نمی‌کند.


مطالعه بیشتر

  • دکتر محمود، رامیار، تاریخ قرآن، (تهران: امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹)، ص۵۴۳–۵۴۴.
  • بهاء الدین، خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، (بی جا: انتشارات دوستان و انتشارات ناهید، چاپ دوم، ۱۳۸۱)، ج۱، ص۹۲۷.

منابع

  1. نگاه کنید: محمد فؤاد، عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۴۷۰.
  2. المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ص۱۳۳–۱۳۸، البته بعضی از آن‌ها در معنای مذکور است.
  3. ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، سجستانی، کتاب المصاحف، بیروت، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ص۱۳۱.
  4. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، ص۴۰۲، خطبه ۱۹۳، بند ۸.
  5. کتاب المصاحف، ص۱۳۱.
  6. فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، بی تا، ج۲، ص۲۲۳ .
  7. بدرالدین، محمد بن عبدالله، زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، انتشارات دارالجیل، ۱۴۰۸، ج۱، ص۲۵۰.
  8. فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج۲، ص۲۲۳.
  9. رک:ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۱–۱۳۲.
  10. رک: ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۴–۱۳۵.
  11. ابوبکر، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۳.
  12. سجستانی، عبدالله بن ابی داود، المصاحف، ص۱۳۳–۱۳۴.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ترجمه: هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج۴، ص۴۲۳.
  14. فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ص۲۲۴.
  15. معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲، ج۱، ص۳۶۴.
  16. بدرالدین، محمد بن عبدالله، زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۵۰.
  17. محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۶، ص۴۰۷–۴۰۸.