و من يتوكل على الله فهو حسبه: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| آیات مرتبط = آیه ۱۷۳ سوره آلعمران | | آیات مرتبط = آیه ۱۷۳ سوره آلعمران | ||
}} | }} | ||
'''وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ''' | '''وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ''' بخشی از آیه ۳ سوره طلاق، به این معناست که هرکس به خدا توکل کند، خدا برای کفایت میکند. | ||
== بیان آیه == | == بیان آیه == | ||
خط ۵۳: | خط ۴۹: | ||
جمعی از یاران رسول خدا ص وقتی آیه وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ" نازل شد درها را به روی خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند:" خداوند روزی ما را عهدهدار شده"! این جریان به گوش پیامبر ص رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کردهاید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر ص فرمود:" هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید"<ref>تفسیر نمونه، ج24، ص: 238.</ref> | جمعی از یاران رسول خدا ص وقتی آیه وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ" نازل شد درها را به روی خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند:" خداوند روزی ما را عهدهدار شده"! این جریان به گوش پیامبر ص رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کردهاید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر ص فرمود:" هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید"<ref>تفسیر نمونه، ج24، ص: 238.</ref> | ||
هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشکند، و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند، چون شریعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت میکند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را برمیآورد، و سعادت دنیایی و آخرتیش را تأمین میکند، و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میفرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تأمین نشود، و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص: 314</ref> | |||
و کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن، و فرمانهایی که میدهد، خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، و به عبارتی دیگر به دین خدا متدین شود و به احکام او عمل کند." فَهُوَ حَسْبُهُ"- چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خدای تعالی هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که او به مقتضای فطرتش مایه خوشی زندگی و سعادت خود تشخیص میدهد، نه آنچه را که واهمه کاذبش سعادت و خوشی میداند.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص: 314</ref> | |||
و اینکه فرمود: خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خدای تعالی آخرین سبب است، که تمامی سببها بدو منتهی میشود، در نتیجه وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل بدانها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند، و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده، و هر صاحب قدرتی آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در نتیجه در مقام فعل آن مقدار میتواند عمل کند که او اجازهاش داده باشد. پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست.<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج19، ص: ۳۱۴.</ref> | |||
== توکل == | == توکل == |
نسخهٔ ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۲۹
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
و من یتوکل علی الله فهو حسبه کدام آیه است؟
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | طلاق |
شماره آیه | ۳ |
جزء | ۲۸ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | توکل |
آیات مرتبط | آیه ۱۷۳ سوره آلعمران |
وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ بخشی از آیه ۳ سوره طلاق، به این معناست که هرکس به خدا توکل کند، خدا برای کفایت میکند.
بیان آیه
در پایان آیه ۲ سوره طلاق میفرماید:" هر کس از خدا بپرهیزد و ترک گناه کند خداوند برای او راه نجاتی قرار میدهد و مشکلات زندگی او را حل میکند.[۱] در ادامه این سخن، در این آیه میگوید:
و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد" " و هر کس بر خداوند توکل کند و کار خود را به او واگذارد خدا کفایت امرش میکند"" چرا که خداوند قادر مطلق، فرمانش در همه چیز نافذ است و هر کاری را اراده کند به انجام میرساند"" ولی خداوند برای هر کار و هر چیز اندازه و حسابی قرار داده است".[۲]
به این ترتیب به زنان و مردان و شهود هشدار میدهد که از مشکلات حق نهراسند، و مجری عدالت باشند، و گشایش کارهای بسته را از خدا بخواهند چرا که خداوند تضمین کرده که مشکل پرهیزکاران را بگشاید و آنها را از جایی که خودشان هم انتظار ندارند روزی دهد. خداوند ضمانت کرده که هر کس توکل کند درنمیماند، و خداوند قادر بر انجام این ضمانت است. درست است که این آیات در مورد طلاق و احکام مربوط به آن نازل شده، ولی محتوای گستردهای دارد که سایر موارد را نیز شامل میشود و وعده امید بخشی است از سوی خداوند به همه پرهیزکاران و توکل کنندگان که سرانجام لطف الهی آنها را میگیرد، و از پیچ و خم مشکلات عبور میدهد، و به افق تابناک سعادت رهنمون میگردد سختیهای معیشت را برطرف میسازد، و ابرهای تیره و تار مشکلات را از آسمان زندگی آنها کنار میزند.[۳]
جمله «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً» اشاره لطیفی است به نظامی که حاکم بر تشریح و تکوین است یعنی این دستورهایی که خداوند در مورد طلاق و غیر آن صادر فرموده همه طبق حساب و اندازهگیری دقیق و حکیمانهای است،[۴] همچنین مشکلاتی که در طول زندگی انسان چه در مسئله زناشویی و چه در غیر آن رخ میدهد هر کدام اندازه و حساب و مصلحت و پایانی دارد، نباید به هنگام بروز این حوادث دستپاچه شوند، و زبان به شکوه بگشایند، یا برای حل مشکلات به بیتقوائیها توسل جویند، بلکه باید با نیروی تقوا و خویشتنداری به جنگ آنها بروند و حل نهایی را از خدا بخواهند.[۵]
آیات فوق از امیدبخشترین آیات قرآن مجید است که تلاوت آن دل را صفا و جان را نور و ضیا میبخشد، پردههای یاس و نومیدی را میدرد، شعاعهای حیاتبخش امید را به قلب میتاباند، و به تمام افراد پرهیزگار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات میدهد.[۶]
متن و ترجمه آیه
﴿ | وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او برای وی بس است. خدا فرمانش را به انجامرساننده است. به راستی خدا برای هر چیزی اندازهای مقرر کرده است. طلاق:۳ |
﴾ |
تیتر
هرگز مفهوم آیه، این نیست که انسان تلاش و کوشش برای زندگی را به دست فراموشی بسپارد، و بگوید در خانه ص۲۳۷.
مینشینم و تقوا پیشه میکنم و ذکر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» میگویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی میرسد، نه هرگز مفهوم آیه چنین نیست، هدف تقوی و پرهیزکاری توأم با تلاش و کوشش است، اگر با این حال درها به روی انسان بسته شد خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده است. و لذا در حدیثی میخوانیم که یکی از یاران امام صادق ع «عمر بن مسلم» مدتی خدمتش نیامد، حضرت جویای حال او شد، عرض کردند: او تجارت را ترک گفته، و رو به عبادت آورده، فرمود: وای بر او «آیا نمیداند کسی که تلاش و طلب روزی را ترک گوید دعایش مستجاب نمیشود».[۷]
جمعی از یاران رسول خدا ص وقتی آیه وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ" نازل شد درها را به روی خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند:" خداوند روزی ما را عهدهدار شده"! این جریان به گوش پیامبر ص رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کردهاید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر ص فرمود:" هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمیشود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید"[۸]
هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشکند، و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند، چون شریعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت میکند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را برمیآورد، و سعادت دنیایی و آخرتیش را تأمین میکند، و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی میفرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تأمین نشود، و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.[۹]
و کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن، و فرمانهایی که میدهد، خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، و به عبارتی دیگر به دین خدا متدین شود و به احکام او عمل کند." فَهُوَ حَسْبُهُ"- چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خدای تعالی هم همان را برایش میخواهد، البته آنچه را که او به مقتضای فطرتش مایه خوشی زندگی و سعادت خود تشخیص میدهد، نه آنچه را که واهمه کاذبش سعادت و خوشی میداند.[۱۰]
و اینکه فرمود: خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خدای تعالی آخرین سبب است، که تمامی سببها بدو منتهی میشود، در نتیجه وقتی او چیزی را اراده کند بجا میآورد و به خواسته خود میرسد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد. اما سایر اسباب که انسانها در رفع حوائج خود متوسل بدانها میشوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالکند، و آن مقدار را مالکند که او به آنها داده، و هر صاحب قدرتی آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در نتیجه در مقام فعل آن مقدار میتواند عمل کند که او اجازهاش داده باشد. پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست.[۱۱]
توکل
منظور از توکل بر خدا، این است که انسان تلاشگر کار خود را به او واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد، خدایی که از تمام نیازهای او آگاه است، خدایی که نسبت به او، رحیم و مهربان است، و خدایی که قدرت. ص۲۳۸. به حل هر مشکلی دارد.
کسی که دارای روح توکل است، هرگز یاس و نومیدی را به خود راه نمیدهد، در برابر مشکلات احساس ضعف و زبونی نمیکند، در برابر حوادث سخت، مقاوم است، و همین فرهنگ و عقیده چنان قدرت روانی به او میدهد که میتواند بر مشکلات پیروز شود، و از سوی دیگر امدادهای غیبی که به متوکلان نوید داده شده است به یاری او میآید، و او را شکست و ناتوانی رهایی میبخشد. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام ص آمده است که فرمود: از پیک وحی خدا، جبرئیل، پرسیدم: توکل چیست؟ گفت: حقیقت توکل این است که انسان بداند: مخلوق، نه زیان میرساند، و نه نفع، و نه عطا میکند و نه منع، چشم امید از خلق برداشتن (و به خالق دوختن) هنگامی که چنین شود، انسان جز برای خدا کار نمیکند، به غیر او امید ندارد، از غیر او نمیترسد، و دل به کسی جز او نمیبندد، این روح توکل است. ص۲۳۹.
" توکل" با این محتوای عمیق، شخصیت تازهای به انسان میبخشد، و در تمام اعمال او اثر میگذارد، لذا در حدیثی میخوانیم که پیغمبر اکرم ص در شب معراج از پیشگاه خداوند سؤال کرد: پروردگارا!" چه عملی از همه اعمال برتر است". خداوند متعال فرمود. ص۲۳۹.
چیزی در نزد من افضل و برتر از توکل بر من، و خشنودی به آنچه قسمت کردهام نیست. ص۲۴۰.
بدیهی است توکل به این معنی همیشه توأم با جهاد و تلاش و کوشش است، نه تنبلی و فرار از مسئولیتها.[۱۲]
تیتر
و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد و هر كس بر خدا توكل كند، او برايش كافى است. همانا خداوند كار خود را محقق مىسازد. همانا خداوند براى هر چيز اندازهاى قرار داده است. در روايات مىخوانيم: هنگامى كه آيه 3 نازل شد، جمعى از ياران پيامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزى ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نيازى نيست. پيامبر صلى الله عليه و آله آنان را احضار و توبيخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعايش مستجاب نمىشود.
با توجه به آیه ۲ حشر در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» آمده است و هم قهر الهى. «فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا» يعنى گاهى مهر و قهر الهى غير منتظره و به شكلى كه گمان نمىرود به انسان مىرسد.[۱۳]
أثر تقوا فقط در آخرت نيست. امام صادق عليه السلام در مورد جمله، «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» فرمود: اين گشايش روزى، براى تقوا پيشهگان در دنياست.[۱۴]
تیتر
انسان متقى گمان نكند كه از زندگى خويش محروم خواهد شد، چون زمام همه امور در دست خداست «ازمة الامور طرا بيده» بنده چون راه تقوا را در پيش گرفت، خداوند اسباب جهان را طورى تنظيم مىكند كه او را از راهى كه گمان نمىكرد روزى بدهد.[۱۵]
منابع
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: ۲۳۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: 235
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: 235
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: 23۵.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۳۶.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۳۶.
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: 238
- ↑ تفسیر نمونه، ج24، ص: 238.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص: 314
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج19، ص: 314
- ↑ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج19، ص: ۳۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۴۰.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج10، ص: 103
- ↑ تفسير نور، ج10، ص: 104
- ↑ قرشى بنابى، علىاكبر، تفسير احسن الحديث، تهرانن، بنياد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج11، ص: 210.