آیات صلح در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←آیه ۹۰ سوره نساء: ابرابزار، اصلاح نویسههای عربی) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== آیه ۹۴ سوره نساء == | == آیه ۹۴ سوره نساء == | ||
... | در اين آيه يك دستور احتياطى براى حفظ جان افراد بىگناهى كه ممكن است مورد اتهام قرار گيرند بيان مىكند و مىفرمايد:" اى كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه در راه جهاد گام بر ميداريد، تحقيق و جستجو كنيد و به كسانى كه اظهار اسلام مىكنند نگوئيد مسلمان نيستيد".<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۳.</ref> | ||
در این آیه آمده که مبادا به خاطر نعمتهاى ناپايدار اين جهان افرادى را كه اظهار اسلام مىكنند متهم كرده و آنها را به عنوان يك دشمن به قتل برسانيد و اموال آنها را به غنيمت بگيريد.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۴.</ref> ذیل این آیه گفته شده هدف از جهاد اسلامى توسعهطلبى و جمع غنائم نيست.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۴.</ref> | |||
== آیه ۲۵ سوره یونس == | == آیه ۲۵ سوره یونس == |
نسخهٔ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۷
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
چه آیاتی در قرآن به صلح پرداخته است؟
آیات متعدّدی از قرآن مجید در مورد صلح سخن میگوید.[۱]
آیه ۶۱ سوره انفال
آیه ۶۱ سوره انفال در بیان این موضوع است که اگر کافران و کسانی که با مسلمانان جنگ دارند، به صلح گرایش پیدا کردند، مسلمانان نیز باید به صلح درآیند و به خدا توکل کنند.[۲] مفسران در توضیح این آیه گفتهاند از آنجا که به هنگام امضای پیمان صلح غالباً افراد گرفتار تردید میشوند در قرآن به پیامبر(ص) دستور داده شده در قبول پیشنهاد صلح تردیدی به خود راه ندهند و چنانچه شرائط آن عاقلانه و عادلانه باشد آن را بپذیرد و بر خدا توکل کند.[۳] مفاد این آیه را لزوم میل به مسالمت و مصالحه دانستهاند در موردی که مشرکان به مسالمت و صلح قائل گردند.[۴] صاحب المیزان نوشته است اگر دشمن به صلح و روش مسالمتآمیز رغبت کرد پیامبر نیز باید به آن متمایل شود و به خدا توکل کند و نترسد از اینکه مبادا اموری پشت پرده باشد و او را غافلگیر کند چون خدا شنوا و دانا است؛ بلکه خداوند یاری نموده و کفایت میکند.[۵] گفته شده در پذیرش صلح، هم احتمال خطر و توطئه است و هم زخم زبان برخی دوستان، ولی باید بر خدا توکل کرد.[۶]
آیه ۹۰ سوره نساء
در آیه ۹۰ سوره نساء جنگ با دو گروه منع شده است و باید با آنها صلح کرد. گروه اول آنهایی که با یکی از هم پیمانان شما ارتباط دارند و پیمان بستهاند. و دوم کسانی که از نظر موقعیت خاص خود در شرائطی قرار دارند که نه قدرت مبارزه با شما را در خود میبینند، و نه توانایی همکاری با شما و مبارزه با قبیله خود دارند.[۷] در پایان آیه بار دیگر نسبت به دسته اخیر تأکید کرده و با توضیح بیشتری چنین میفرماید: «اگر آنها از پیکار با شما کنارهگیری کنند و پیشنهاد صلح نمایند خداوند به شما اجازه تعرض نسبت به آنها را نمیدهد و موظفید دستی را که به منظور صلح به سوی شما دراز شده بفشارید».[۸]
مفسران ذیل این آیه گفتهاند جهاد در اسلام برای سلطه و تحمیل عقیده نیست، بلکه برای دفع شرّ و موانع است. از این جهت اگر آنان از مسلمانان دست برداشتهاند مسلمانان تعرّض بر آنان نکنند و اگر مسلمانان متعرّض شوند ممکن است خداوند به آنان نیرو دهد.[۹]
نکته قابل توجه اینکه قرآن در این آیه و چندین آیه دیگر پیشنهاد صلح را با تعبیر القاء سلام (افکندن صلح) ذکر کرده است که ممکن است اشاره به این مطلب باشد که طرفین نزاع، پیش از آنکه صلح کنند، معمولاً از هم فاصله میگیرند و حتی پیشنهاد صلح را با احتیاط طرح میکنند، گویی دور از هم ایستادهاند و این پیشنهاد را بسوی هم پرتاب مینمایند.[۱۰] گفته شده باید به پیمانهای نظامی حتّی با کفّار، و انگیزههای صلحطلبانه و تقاضای آتشبس، احترام گذاشت. چون در اسلام، صلح اصل است و جنگ، در صورت ضرورت مجوّز دارد.[۱۱]
آیه ۹۴ سوره نساء
در اين آيه يك دستور احتياطى براى حفظ جان افراد بىگناهى كه ممكن است مورد اتهام قرار گيرند بيان مىكند و مىفرمايد:" اى كسانى كه ايمان آوردهايد هنگامى كه در راه جهاد گام بر ميداريد، تحقيق و جستجو كنيد و به كسانى كه اظهار اسلام مىكنند نگوئيد مسلمان نيستيد".[۱۲]
در این آیه آمده که مبادا به خاطر نعمتهاى ناپايدار اين جهان افرادى را كه اظهار اسلام مىكنند متهم كرده و آنها را به عنوان يك دشمن به قتل برسانيد و اموال آنها را به غنيمت بگيريد.[۱۳] ذیل این آیه گفته شده هدف از جهاد اسلامى توسعهطلبى و جمع غنائم نيست.[۱۴]
آیه ۲۵ سوره یونس
...
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، از تو سؤال میکنند (مجموعه سوالات قرآنی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله)، قم، ناشر: امام علی بن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۷ش، ص۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۳۰.
- ↑ شهابی، محمود، ادوار فقه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۸۹.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۱۷.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۴۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۵۶.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۷۴.