سیره سیاسی امام حسین(ع) قبل از قیام: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) جز (A.rezapour صفحهٔ فعالیتهای سیاسی امام حسین(ع) قبل از قیام را به سیره سیاسی امام حسین(ع) قبل از قیام منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۲
آیا امام حسین(ع) قبل از قیام در امور سیاسی دخالت نکرد؟
امام حسین(ع) قبل از قیام کربلا هم در فعالیتهای سیاسی شرکت کرده است. در دوران خلافت خلفای اهلسنت و در دوران خلافت امام علی(ع) در جنگهای پدر شرکت میکرد. در ماجرای حکمیت از شاهدان حکمیت بود. در دوران امام حسن مجتبی(ع) او از مشاوران برادرش بود. پس از شهادت امام حسن تا مرگ معاویه، علیه مواضع معاویه اعتراض نموده و انحرافات او را برای مردم بازگو مینمود.
دوران زندگی امام حسین(ع)
امام حسین(ع) شش سال و چند ماه از دوران کودکی خود را در زمان جدّش رسولالله(ص) سپری کرد. پس از رحلت پیامبر، مدت سی سال در کنار پدرش امیر مؤمنان(ع) زندگی نمود و در حوادث سیاسی دوران خلافت ایشان شرکت کرد.[۱] پس از شهادت امام علی(ع) در سال ۴۰ هجری قمری مدت ده سال در صحنه سیاسی و اجتماعی در کنار برادرش امام حسن(ع) قرار داشت.
پس از شهادت امام مجتبی(ع) در سال پنجاه هجری قمری، امامت به آن حضرت رسید و به مدت ده سال در اوج قدرت معاویه بنابیسفیان، بارها با وی مقابله کرد و پس از مرگ او در برابر حکومت پسرش یزید قیام کرد و در محرم سال ۶۱ هجری قمری در کربلا به شهادت رسید.
فعالیت سیاسی امام حسین(ع) قبل از امامت
زمان خلیفه دوم
حسین بن علی(ع) از دوران کودکی شاهد انحراف حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود بود، از موضعگیریهای پدرش پیروی و حمایت میکرد. نقل شده در زمان خلافت عمر بن خطاب وارد مسجد النبی شد و مشاهده کرد که عمر بر منبر پیامبر نشسته و برای مردم سخنرانی میکند، با دیدن این صحنه از منبر بالا رفت و به عمر خطاب کرد و گفت: از منبر پدرم پایین بیا و بالای منبر پدرت برو!
عمر که کاملاً منفعل شده بود، گفت: پدرم منبر نداشت! آنگاه امام حسین(ع) را در کنار خود نشانید و پس از آنکه از منبر پایین آمد، آن حضرت را به منزل خود برد و پرسید: این سخن را چه کسی به تو یاد داده است؟ آن حضرت پاسخ داد: هیچکس![۲]
در زمان خلافت امام علی(ع)
امام حسین(ع) در دوران خلافت کوتاه مدت پدر، در صحنههای سیاسی و نظامی در کنار آن حضرت قرار داشت. ایشان در هر سه جنگ صفین، جمل، نهروان که در این دوران برای امام علی(ع) پیش آمد، شرکت کرد.[۳]
در جنگ جمل، فرماندهی جناح چپ سپاه امیر مؤمنان(ع) به عهده وی بود. در جنگ صفین، چه از راه سخنرانی و تشویق یاران علی(ع) برای شرکت در جنگ و چه از رهگذر پیکار با قاسطین، نقش فعال داشت.[۴] در جریان حکمیت نیز یکی از شاهدان این ماجرا از طرف امام علی(ع) بود.[۵]
در زمان امامت امام حسن(ع)
امام حسین(ع) پس از شهادت امام علی(ع) در کنار برادرش امام مجتبی(ع) قرار گرفت و هنگام حرکت نیروهای امام مجتبی(ع) به سمت شام، همراه آن حضرت در صحنه نظامی و پیشروی به سوی سپاه شام حضور داشت و هنگامیکه معاویه به امام حسن(ع) پیشنهاد صلح کرد، امام حسن(ع)، برادرش حسین بن علی و همچنین عبدالله بن جعفر را فراخواند و درباره این پیشنهاد با آن دو به گفتگو پرداخت.[۶] و بالاخره پس از متارکه جنگ و انعقاد پیمان صلح همراه برادرش به شهر مدینه بازگشت و در همانجا اقامت گزید.[۷]
مبارزات امام حسین(ع) در دوران امامت
در زمان حکومت معاویه
امام حسین(ع) در برابر بدعتها و بیدادگریهای معاویه که کسی جرأت اعتراض نداشت تا آنجا که در توان داشت در برابر وی به مبارزه و مخالفت برخاست:
- سخنرانیها و نامههای اعتراض آمیز: در دوران ده ساله امامت امام حسین(ع) که آن حضرت در صحنه سیاسی با معاویه رو برو بود، نامههای متعددی بین ایشان و معاویه ردّ و بدل شده است که نشانه موضعگیری سخت و انقلابی امام حسین(ع) در برابر معاویه است، امام به دنبال هر جنایت و اقدام ضد اسلامی معاویه، او را بشدت مورد انتقاد و اعتراض قرار میداد. از مهمترین این موارد، موضوع ولیعهدی یزید بود که امام حسین(ع) به تندی در مقابل آن واکنش نشان داد.[۸]
- سخنرانی کوبنده و افشاگرانه در مراسم حج: یک یا دو سال پیش از مرگ معاویه که فشار و تضییقات نسبت به شیعیان از طرف حکومتش به اوج رسیده بود، امام حسین(ع) به حج رفت در حالیکه «عبدالله بن عباس» و «عبدالله بن جعفر» آن حضرت را همراهی میکردند. از «صحابه» و «تابعین» و بزرگان و نیز عموم بنیهاشم خواست در چادر ایشان در «سرزمین منی» اجتماع کنند. بالغ بر هفتصد نفر از تابعین و دویست نفر از صحابه در چادر آن حضرت گرد آمدند و آنگاه امام(ع) بپا خاست و سخنانی علیه معاویه ایراد کرد.[۹]
- ضبط اموال دولتی: در اواخر حکومت معاویه، کاروانی از یمن که حامل مقداری از بیت المال بود، از طریق مدینه، رهسپار دمشق بود. امام حسین(ع) با اطلاع از این موضوع، آن را ضبط کرد و در میان مستمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمود.[۱۰]
پس از مرگ معاویه
معاویه در سال ۶۰ هجری قمری از دنیا رفت و پسرش یزید به حکومت رسید. یزید بلافاصله به حاکم مدینه نوشت: «... بدون درنگ از حسین بن علی بیعت بگیر و به هیچ وجه به او مهلت نده».
امام حسین(ع) با درخواست بیعت مخالفت کرد و در نتیجه مجبور شد مدینه را به سوی مکه ترک کند. در مکه نیز نامههای مردم کوفه به آن بزرگوار رسید که خواهان حرکت به سوی کوفه و تشکیل حکومت اسلامی به امامت امام حسین(ع) بودند.
امام حسین(ع) ابتدا مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع کوفه را بسنجد و جریان را به استحضار امام(ع) برساند. مسلم با استوار در کوفه و مشاهده آمادگی کوفیان برای حمایت از امام حسین(ع) نامه ای به امام حسین(ع) نوشت و آن حضرت را در جریان امور کوفه قرار داد.
متعاقب این جریان، امام حسین(ع) و یاران و خاندانش مکّه را به سوی کوفه ترک کرد. امّا جریانات و حوادث به گونهای پیش رفت که حسین بن علی(ع) در سرزمین کربلا به محاصره لشکریان یزید در آمد و در نتیجه در عاشورای سال ۶۱ هجری قمری با سپاهش به شهادت رسید و زنان و خواهرانش به همراه حضرت سجاد(ع) به اسارت درآمدند.[۱۱]
مطالعه بیشتر
- فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، گروهی از نویسندگان، ترجمه علی مؤیدی.
- حماسه حسینی، سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری.
- نفس المهموم، حاج شیخ عباس قمی.
- سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
- سوگنامه آل محمد(ص)، محمد محمدی اشتهاردی.
منابع
- ↑ ابن حجر، عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۲۸ق، ج۱، ص۳۳۳.
- ↑ ابن حجر، عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۲۸ هـ. ق، جلد اول، ص۳۳۳.
- ↑ همان، ص۳۳۳.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، منشورات مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ دوم ۱۴۰۴ هـ. ق، ۱۱۴، ۲۴۹و ۵۳۰.
- ↑ وقعه صفین، ص۵۰۷.
- ↑ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، چاپ اوّل، ۱۳۸۵ هـ. ق، ج۳، ص۴۰۵.
- ↑ الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۳۳۳.
- ↑ ابن قتیبهٔ دینوری، الامامه و السّیاسه، قاهره، چاپ سوّم، ۱۳۸۲ هـ. ق، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ دوّم، ۱۳۷۴ هـ. ش، ص۱۵۷.
- ↑ باقر شریف القرشی، حیاه الامام الحسین بن علی، قم، نشر داوری، ج۲ ص۲۳۱.
- ↑ محمد محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمّد، قم، نشر ناصر، چاپ اول، بی تا، ص۱۶۲ تا ۳۷۱.