دوری کردن امام علی(ع) از ستایش و تعریف مردم

سؤال

مقصود حضرت علی(ع) از جمله «فلا تثنوا علیّ بجمیل ثناء …» در نهج‌البلاغه چیست؟

امام علی(ع) در خطبه‌ ۲۱۶ نهج‌البلاغه، در منطقه صفین در باب حقوق اجتماعی و روابط سالم و حقوق متقابل رهبر و مردم سخن گفته و می‌فرماید: «ای مردم! از پست‌ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند، آن‌ها دوستدار ستایش هستند و کشورداری آنان بر کبر و خودپسندی استوار باشد، و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن آن هستم؛ سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می‌داشتم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان و بزرگواری و بزرگی که تنها خداوند سزاوار آن است آن را رها می‌کردم. گاهی مردم، ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می‌دانند، «فَلَا تُثْنُوا عَلَيَّ بِجَمِيلِ ثَنَاءٍ لِإِخْرَاجِي نَفْسِي إِلَى اللَّهِ»، اما من از شما می‌خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید، تا از عهده وظایفی که نسبت به خدا و شما دارم برآیم و حقوقی که مانده‌ است بپردازم و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنان‌که با پادشاهان سرکش سخن می‌گویند حرف نزنید و …»[۱]

تعبیر «فلا تثنوا» به معنای نهی از مدح و ثنا است؛ «بجمیل ثناء» نیز به معنای با سخنان زیبا و القاب زیبا کسی را مورد مدح و ثنا قرار دادن است. منظور در اینجا این است که از چرب‌زبانی و تملق بی‌جا بپرهیزید. حضرت علی(ع) در سخنان خود تصریح دارد که از او به عنوان یک رهبر، تمجید و حمد و ثنا نشود. او می‌فهماند که یک رهبر باید متواضع، مخلص و خودساخته باشد و باید برای تحقق عدالت و جاری شدن احکام خداوند متعال تلاش نماید و به مقام‌ها و جایگاه‌های زودگذر دنیا دل نبندد.[۲]


منابع

  1. دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، انتشارات زهد، چاپ سوم، ۱۳۸۰، ص۴۴۴–۴۴۵.
  2. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، انتشارات مؤسسه الوفاء، ذیل خطبه ۲۱۶.