اعتبار کتاب کافی
آیا کتاب اصول کافی معتبرترین کتاب حدیثی شیعه است؟
الکافی | |
---|---|
کتاب کافی چاپ دارالحدیث | |
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | محمد بن یعقوب کلینی |
تاریخ نگارش | نیمه دوم قرن سوم تا نیمه اول قرن چهارم قمری |
موضوع | حدیث |
سبک | موضوعی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱۵ جلد |
قطع | وزیری |
ترجمه به دیگر زبانها | فارسی |
اطلاعات نشر | |
ناشر | مؤسسه نشر اسلامی |
محل نشر | قم |
تاریخ نشر | ۱۴۱۳ق |
نوبت چاپ | اول |
اعتبار کتاب کافی، نوشته محمد بن یعقوب کلینی، از سوی بسیاری از عالمان شیعه مورد تأیید قرار گرفته است. این کتاب از معتبرترین کتابهای روایی و مهمترین کتاب از میان کتب اربعه شیعه قلمداد شده است.
عالمان شیعه اعتبار کتاب کافی را در سه محور سلامت، اهمیت و سودمندی آن، اتقان و جامعیتش نسبت به سایر منابع روایی شیعه و پیشگامی و برتری آن بر سایر کتب اربعه دانستهاند. نویسنده کافی، محمد بن یعقوب کلینی، از فقیهان و محدثان برجسته شیعه در دوران غیبت صغری است. اعتبار او نزد بسیاری از عالمان شیعه مورد تأیید قرار گرفته است. آنان کلینی را موثق و عالم به دانش حدیث خواندهاند.
زمان تألیف کتاب کافی دقیقاً مشخص نیست. گفته شده که کلینی کتاب خود را در مدت بیست سال نوشته است. کلینی انگیزه خود در نگارش کافی را رفع اختلاف روایات و در دسترس قرار دادن کتابی جامع در علوم دین دانسته است. تدوین کتاب کافی بر اساس موضوع احادیث و در سه بخش اصول، فروع و روضه انجام گرفته است.
امتیازات کتاب کافی را اموری چون نزدیکبودن زمان تألیف کافی به عصر حضور ائمه(ع)، جامعیت آن، چینش متناسب روایاتش، استحکام و دقت بیشتر در نقل اسناد و متون روایات و ذکر کامل اسناد روایات دانستهاند. نقدهایی چون وجود روایات ضعیف، نقل روایات از افراد ضعیف و متهم به غلو و عدم شرح و توضیح روایات بر کتاب کافی وارد شده است. برخی محققان به این نقدها پاسخ دادهاند و تعداد روایات ضعیف کافی را کمتر از میزانی دانستهاند که منتقدان ادعا کردهاند.
جایگاه
کتاب کافی کلینی از معتبرترین کتابهای روایی و مهمترین کتاب از میان کتب اربعه شیعه قلمداد شده است: شیخ مفید، عالم برجسته شیعه، كافی را از برترین و سودمندترین کتابهای شیعه برشمرده است.[۱] شهید اول،[۲] شهید ثانی[۳] و محقق کرکی،[۴] از عالمان و فقیهان مشهور شیعه، کافی را کتابی بینظیر خواندهاند که مانند آن نگاشته نشده است. فیض کاشانی، عالم برجسته شیعه در دوره صفوی، آن را معتبرترین، کاملترین و جامعترین کتاب از میان کتب اربعه شیعه دانسته است.[۵] علامه مجلسی کتاب کافی کلینی را از دقیقترین، جامعترین، بزرگترین و بهترین تألیفات شیعه قلمداد کرده است.[۶] آقابزرگ تهرانی، کتابشناس برجسته شیعه، کتاب کافی را در رشته خود بیمانند میخواند.[۷] برخی نظرات صاحبنظران درباره کتاب کافی را در سه محور اصلی صورتبندی کردهاند:
- سلامت، اهمیت و سودمندی کتاب کافی مورد تأکید همه صاحبنظران بوده است.
- عموم صاحبنظران بر این نکته تأکید کردهاند که کتاب کافی، در مقایسه با سایر منابع حدیثی، از نظر اتقان و جامعیت از برتر است و کتابی همسان آن در شیعه نوشته نشده است.
- در گفتار صاحبنظران بر پیشگامی و برتری کتاب کافی بر سایر کتب اربعه تأکید شده است.[۸]
اعتبار مؤلف
ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی از فقیهان و محدثان برجسته شیعه در دوران غیبت صغری و یکی از نویسندگان کتب اربعه شیعه بهشمار رفته است.[۹] کلینی را به دلیل جایگاهش در حدیث شیعه شیخ المحدثین، رئیس المحدثین و ثقة الاسلام خواندهاند.[۱۰] کلینی در حدود نیمه قرن سوم هجری در یکی از روستاهای ری به نام کُلَین در خانوادهای اهل علم بهدنیا آمد.[۱۱] او تحصیلات روایی خود را در شهرهایی چون ری، قم، بغداد و کوفه و نزد کسانی چون احمد بن ادریس قمی و علی بن ابراهیم قمی گذراند.[۱۲] کلینی دو سال پایانی عمر خود را در بغداد به تدریس کتاب کافی پرداخت.[۱۳] کلینی در شعبان سال ۳۲۹ق، که همزمان با آغاز غیبت کبری است، در بغداد درگذشت.[۱۴]
دانشمندان شیعه و اهلسنت مقام علمی کلینی را ستودهاند: نجاشی، رجالشناس شیعه، او را پیشوا و چهره برجسته عالمان شیعه و موثق ترین آنان در دانش حدیث و ضبط آن برشمرده است.[۱۵] شیخ طوسی، او را عالمی قابل اعتماد و مسلط بر دانش حدیث دانسته است.[۱۶] حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهائی، کلینی را استاد و سرآمد عالمان زمان خود، موثقترین فرد در نقل حدیث، آگاهترین به حدیث و سرآمدترین در نقد و بررسی حدیث برشمرده است.[۱۷] در میان اهل سنت، مجدالدین ابناثیر، محدث قرن ششم و هفتم قمری، کلینی را عالم بزرگ و مشهور شیعه و مجدد مذهب شیعه در رأس قرن سوم برشمرده است.[۱۸] شمسالدین ذهبی، محدث و رجالی قرن هشتم و نهم قمری، کلینی را شیخ شیعه، عالم امامیه و صاحب تألیفات خوانده است.[۱۹]
ویژگیها
زمان تألیف کتاب کافی دقیقاً مشخص نیست،[۲۰] ولی نجاشی تأکید کرده که کلینی کتاب خود را در مدت بیست سال به نگارش درآورده است.[۲۱] کلینی انگیزه تألیف کتاب کافی را تقاضای یکی از دوستانش برشمرده که از او خواسته تا مشکلاتش را با نگارش کتابی حل کند؛ کتابی که اختلاف روایاتی که موجب پنهانماندن حقیقت میشود را رفع کند و جامع تمام علم دین باشد تا طالبان علم دین از طریق روایات صحیح به علوم دین دسترسی پیدا کنند.[۲۲]
از آنجا که کتاب کافی در زمان غیبت صغری تدوین شده، برخی از عالمان شیعه گفتهاند که، با توجه به جایگاه کافی، این کتاب بر امام زمان(ع) عرضه شده و بنا بر این تمام روایاتش صحیح است.[۲۳] برخی محققان استدلالهای ارائهشده از سوی موافقان عرضه کافی بر امام زمان(ع) را نقد و رد کردهاند.[۲۴]
تدوین کتاب کافی بر اساس موضوع احادیث و در سه بخش انجام شده است:[۲۵]
- اصول کافی: با موضوع اعتقادی و اخلاقی که شامل ۸ کتاب، ۴۹۹ باب و ۳۷۸۶ حدیث است که در چاپ هشتجلدی در دو جلد چاپ شده است.[۲۶]
- فروع کافی: با موضوع فقهی که شامل ۲۶ کتاب، ۱۷۴۴ باب و ۱۰۸۰۰ روایت است که در چاپ هشتجلدی در پنج جلد به چاپ رسیده است.[۲۷]
- روضه کافی: این بخش کافی فقط از یک کتاب در موضوعات گوناگون چون خطبهها، نامههای ائمه(ع)، مواعظ، قصص و مطالب تاریخی است که مجموع احادیث آن بالغ بر ۵۹۷ حدیث است.[۲۸]
بسياری از محققان تعداد احادیث کافی را ۱۶۱۹۹ حدیث دانستهاند.[۲۹] گفته شده که کلینی خود نام کافی را برای کتابش انتخاب نکرده است؛ زیرا او در مقدمه کتاب به این نام اشاره نکرده است. از نظر محققان این نام برگرفته از وصفی است که کلینی برای کتاب خود آورده است.[۳۰]
امتیازات
محققان برای کتاب کافی امتیازاتی نسبت به سایر کتابهای حدیثی برشمردهاند:
- تألیف کافی در عصر غیبت صغری و نزدیکبودن دوران تألیف آن به عصر حضور ائمه(ع).
- جامعیت کافی و اشتمال آن بر روایات اعتقادی، اخلاقی و فقهی، برخلاف سایر کتب اربعه.
- بیشتربودن روایات کافی نسبت به دیگر جوامع روایی متقدم شیعه و صحاح سته اهلسنت.
- چینش متناسب روایات در کافی، که در تاریخ حدیث شیعه بیسابقه دانسته شده، که طی آن روایات هر باب بر اساس اولویت و با عنوانی متناسب، کوتاه و رسا ضبط شده است.
- استحکام و دقت بیشتر در نقل اسناد و متون روایات بهدلیل طولانیتر بودن مدت تألیف کافی نسبت به سایر کتب اربعه.
- وجود ثلاثیات در کافی؛ یعنی روایاتی با سندهای عالی که تنها با سه واسطه از معصوم نقل شدهاند. کافی در میان کتب اربعه تنها کتابی دانسته شده که، بهدلیل نزدیکبودن زمان زندگی مؤلف آن به عصر حضور ائمه(ع)، روایاتی در آن با سه واسطه از معصوم(ع) نقل شده است.
- ذکر کامل اسناد روایات؛ در کتاب کافی غالباً سندها بهصورت کامل نقل شده، برخلاف دیگر کتب اربعه که اسناد حذف شده و در جای دیگر کتاب باید جستوجو شود.
سید بحرالعلوم:
آنچه که ابناثیر و سایر عالمان گفتهاند، که کلینی مجدد مذهب امامیه در سده سوم است، گفتار حقی است که خداوند بر زبان آنان جاری ساخته است. هر کس در کتاب کافی که کلینی نگاشته نظر کند صدق این سخن برای او آشکار میشود که کلینی مصداق این عنوان است؛ زیرا کافی کتابی است شریف، دارای سودی فراوان، بینظیر، برتر از تمام کتابهای حدیثی از جهت حسن ترتیب و دقت در نقل روایات، پیراستگی روایات، گرداوری روایات اصول و فروع و برخورداری از بیشتر روایات واردشده از ائمه اطهار(ع).[۳۱]
- ذکر نص روایات و پرهیز از نقل به معنا کردن آن.
- اشتباهنشدن توضیحات مؤلف کتاب با متن احادیث.[۳۲]
نقدها
بر كتاب كافی نقدهایی وارد شده است؛ از جمله:
- در کافی تنها روایات مطابق با دیدگاه کلامی و فقهی نویسنده منعکس شده و روایات متعارض و مخالف، که لازمه کار فقهی فقیه است، نیامده است.
- در کافی روایاتی از راویان ضعیف یا متهم به غلو آمده است؛ در برخی منابع تعداد راویان ضعیف کافی را تا ۴۱ نفر برشمردهاند.
- برخی از روایات ضعیف، که مخالف حس یا معارض با مبانی شیعه است، در کافی آمده است؛ مانند روایت عُفَیر یا روایاتی که حاوی مطالبی غلوآمیز درباره ائمه(ع) است.
- در فروع کافی بسیاری از احکام نیامده و ابواب فقهی هم به طور کامل ذکر نشده است.
- روایات کافی بدون شرح و توضیح آمدهاند.[۳۳]
بر اساس این نقدها، برخی محققان تعداد روایات صحیح کافی را ۵۰۰۰ حدیث برشمردهاند.[۳۴] این رقم از احادیث صحیح مورد نقد برخی دیگر از محققان قرار گرفته است. آنان، ضمن پاسخگویی به برخی از نقدهای واردشده بر کافی، معتقدند که ناقدان کتاب کافی در معیارهای گزینش خود دچار دوگانگی بودهاند. این منتقدان خود بر وجود روایات ضعیف در کافی اذعان دارند، ولی تعداد آن را بسیار کمتر میدانند.[۳۵]
منابع
- ↑ مفید، محمد بن محمد، تصحیح اعتقادات الامامیه، تحقیق حسین درگاهی، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، ص۷۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۶، ص۱۹۰.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۵، ص۱۴۱.
- ↑ فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، الوافی، تحقیق، ضیاءالدین علامه و کمال فقیه ایمانی، اصفهان، مکتبة الامام أميرالمؤمنين علی(ع) العامة، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن بن علی، الذريعة الى تصانيف الشيعة، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۲۴۵.
- ↑ نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهلسنت، قم، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۸ش، ص۴۹.
- ↑ حجت، هادی، جوامع حدیثی شیعه، تهران، انتشارات سمت و دانشگاه قرآن و حدیث، ۱۳۹۸ش، ص۲۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۲ش، ص۴۷۱.
- ↑ شیخ عباس قمی، عباس بن محمدرضا، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، انتشارات اسوه، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
- ↑ غفار، عبدالرسول، الکلینی و الکافی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق، ص۱۵۹-۱۸۲.
- ↑ غفار، الکلینی و الکافی، ص۲۶۴-۲۶۷.
- ↑ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب، تهران، خیام، ۱۳۶۹ش، ج۸، ص۸۰.
- ↑ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق، ص۳۷۷.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق، ص۴۲۹.
- ↑ حارثی عاملی، حسین بن عبدالصمد، وصول الاخیار الی اصول الاخبار، تحقیق عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، مجمع الذخائر الاسلامية، ص۸۵.
- ↑ ابناثیر، مجدالدين مبارک بن محمد، جامع الأصول فی أحاديث الرسول، تحقیق عبدالقادر الأرنؤوط، بیروت، مكتبة الحلوانی و مطبعة الملاح و مكتبة دارالبيان، ۱۳۹۲ق، ج۱۱، ص۳۱۹.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۳ق، ج۱۵، ص۲۸۰.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۱.
- ↑ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق محمدحسین درایتی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۶.
- ↑ غفار، الکلینی و الکافی، ص۳۹۵.
- ↑ نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهلسنت، ص۵۷-۵۸.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۴؛ نیز: نصیری، علی، حدیثشناسی، قم، انتشارات سنابل، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۴.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۵؛ نیز: نصیری، حدیثشناسی، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۶.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۳۳.
- ↑ نصیری، حدیثشناسی، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ محدث نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۰۷.
- ↑ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۵۷-۵۸؛ نیز: نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهلسنت، ص۴۹-۵۳.
- ↑ نصیری، حدیثشناسی، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ج۱۷، ص۲۴۵.
- ↑ نصیری، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهلسنت، ص۵۹-۶۳؛ حجت، جوامع حدیثی شیعه، ص۶۳-۶۵.