سند روایت عزاداری جغد

سؤال

آیا روایاتی که درباره عزاداری جغد برای امام حسین(ع) آمده، صحیح و معتبر است؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


روایات عزاداری جغد در مصیب امام حسین(ع) در کتاب کامل الزیارات نوشته ابن قولویه قمی (درگذشت ۳۶۷ق) ذکر شده، و هیچ کدام از نظر سند صحیح نیست. ضعیف بودن و ناشناخته بودن برخی راویان، و نیز مرفوعه بودن یکی از احادیث، دلیل معتبر نبودن این روایات دانسته شده است.

حدیث اول

ابن قولویه قمی (درگذشت ۳۶۷ق) در کتاب کامل الزیارات چهار روایت درباره عزاداری جغد برای امام حسین(ع) آورده است. روایت نخستی که وی آورده چنین است:

محمّد بن الحسین بن احمد بن ولید و جماعتی از اساتیدم، از سعد بن عبدالله، از محمد بن عیسی بن عبید، از صفوان بن یحیی، از حسین بن ابی غندر روایت کرده‌اند که گفت: امام صادق(ع) درباره جغد فرمود: «آیا جغد را در روز دیده‌اید؟» عرض شد: «خیر.» امام(ع) فرمود: «دلیلش آن است که وقتی امام حسین(ع) شهید شد، این حیوان قسم خورد که در آبادی سکونت نکند و منزلش تنها در خرابه‌ها باشد. پس از آن، پیوسته در روز روزه‌دار و اندوهگین است تا شب فرا برسد. وقتی شب رسید از ابتداء آن تا صبح بر مصیبت امام حسین(ع) زمزمه و نوحه‌سرائی و مرثیه‌خوانی می‌کند.»[۱]

بررسی سند

در سند این روایت محمد بن عیسی بن عبید آمده است. محمد بن عیسی بن عبید از نظر نَجاشی، رجال‌شناس شیعه قرن پنجم قمری، ثقه و مورد اطمینان است؛ ولی شیخ طوسی و حسن بن داوود حلی، از عالمان شیعه، محمد بن عیسی را ضعیف و غالی و احادیثش را غیرقابل استناد دانسته‌اند.[۲]

در سند این روایت، حسین بن ابی غندر نیز وجود دارد که به صراحت توثیق نشده (مورد اطمینان بودن او ذکر نشده است) و فقط نامش آمده است.[۳]

حدیث دوم

دومین حدیثی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده چنین است:

حکیم بن داود بن حکیم، از سلمه بن ابی الخطّاب، از حسین بن علی بن صاعد بربری که متصدی قبر امام رضا(ع) بود، نقل کرده که وی گفت: پدرم برای من نقل نمود که امام رضا(ع) فرمود: «این جغد را می‌بینی؟ مردم چه می‌گویند؟» گفتم: «فدایت شوم، آمده‌ایم که از شما بپرسیم.» امام(ع) فرمود: «این جغد در عصر جدّم رسول خدا(ص) در قصرها و خانه‌ها سکونت داشت و هر وقت مردم مشغول خوردن غذا بودند این حیوان پر می‌زد و خود را به مقابل آنها می‌رساند و مردم غذا جلویش می‌ریختند و این حیوان طعام خورده و از آب خود را سیراب می‌کرد و سپس به منزلش برمی‌گشت؛ ولی هنگامی که حسین بن علی(ع) شهید شد، از شهر و آبادی خارج شد و در خرابه‌ها، کوه‌ها و بیابان‌ها مکان گرفت و گفت: شما بد امّتی هستید! پسر دختر پیامبر خود را کشتید و من نسبت به جان خود از شما در امان نیستم.»[۴]

بررسی سند

در سند این روایت حکیم بن داود آمده است. حکیم بن داود در کتاب‌های رجالی مجهول است (شناخته شده نیست). سلمه بن ابی الخطاب نیز که در سند روایت ذکر شده، تضعیف شده است[۵] حسین بن علی بن صاعد و پدرش (علی بن صاعد) نیز که در سند روایت وجود دارند مجهول هستند.

حدیث سوم

حدیث سومی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:

محمّد بن جعفر رزّاز، از دایی خود محمّد بن الحسین بن ابی الخطّاب، از حسن بن علیّ بن فضّال، از شخصی، از امام صادق(ع) نقل کرد که امام(ع) فرمود: «جغد در روز روزه‌دار است و وقتی افطار کرد قلبش در مصیت‌های حسین بن علی(ع) اندوهگین می‌شود تا صبح فرا برسد.»[۶]

بررسی سند

در سند این روایت حسن بن علی بن فضال آمده که فطحی مذهب است. او روایت را از شخصی نقل می‌کند که معلوم نیست کیست و ثقه بودن یا نبودن او مشخص نیست؛ بنابراین این روایت مرفوعه است.

حدیث چهارم

حدیث سومی که در کتاب کامل الزیارات درباره عزاداری جغد آمده عبارت است از:

علی بن الحسین بن موسی، از سعد بن عبد الله، از موسی بن عمر، از حسن بن علی میثمی نقل کرده که امام صادق(ع) به شخصی به نام یعقوب فرمود: «آیا تا به حال دیده‌ای که جغدی در روز آواز بخواند؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «می‌دانی چرا؟» گفت: «خیر.» امام(ع) فرمود: «برای اینکه در طول روز این حیوان روزه‌دار بوده و وقتی شب فرا رسد افطار کرده و از آنچه خدا روزی او کرده استفاده نموده، سپس پیوسته تا صبح بر مصیبت‌های حسین بن علی(ع) زمزمه نموده و نوحه‌سرائی می‌کند.»[۷]

بررسی سند

در سند این روایت حسن بن علی میثمی آمده که در کتاب‌های رجالیِ اولیه نیامده است[۸] و در کتاب‌های معتبر حدیثی نیز، غیر از این حدیث، هیچ روایتی از او نقل نشده است.

منابع

  1. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  2. نگاه کنید به فهرست شیخ طوسی، ص۴۰۳؛ رجال ابن داوود، ص۵۰۹.
  3. نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۵۵؛ فهرست شیخ طوسی، ص۱۵۳.
  4. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  5. نگاه کنید به رجال نجاشی، ص۱۸۸. رجال ابن داود، ص۴۵۹.
  6. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  7. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، ترجمه ذهنی تهرانی، تهران، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸، باب۳۱.
  8. نگاه کنید به نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۴؛ جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۵۰.