حدیث پوشاندن امام حسن(ع) با پارچه زرد پس از تولد

از ویکی پاسخ
سؤال
بر اساس روایتی، امام حسن(ع) پس از تولد پیچیده شده در پارچه‌ای زرد به پیامبر(ص) داده شد و او از پیچیدن نوزاد با پارچه زرد نهی کرد. آیا این روایت صحیح است؟ آیا با عصمت حضرت فاطمه(س) سازگار است؟


پوشاندن امام حسن(ع) با پارچه زرد پس از تولد، مضمون دسته‌ای از روایات است که بر اساس آنها امام حسن(ع) پس از تولد، پیچیده به پارچه‌ای زرد تحویل پیامبر(ص) داده شد و او از این کار نهی کرد. این روایات از نظر سند ضعیف است و برخی از آنها از نظر محتوا نیز دارای اشکال است.

گذشته از ضعیف بودن سند روایات،‌ در هیچ کدام از آنها تصریح نشده که حضرت فاطمه(س) پارچه را به دور امام حسن(ع) پیچید؛ بنابراین با عصمت وی ناسازگاری ندارد.

حدیث در امالی صدوق

«لَمَّا وَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحَسَنَ قَالَتْ لِعَلِيٍّ(ع) سَمِّهِ فَقَالَ مَا كُنْتُ لِأَسْبِقَ بِاسْمِهِ رَسُولَ اللَّهِ(ص). فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ فَأُخْرِجَ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ. فَقَالَ: أَ لَمْ أَنْهَكُمْ أَنْ تَلُفُّوهُ فِي صَفْرَاءَ ثُمَّ رَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا...»[۱]

ضعف سند

این روایت را شیخ صدوق در کتاب الامالی از امام سجاد(ع) نقل کرده است. [۱] مذهب أحمد بن حسن قَطّان راوی نخست این حدیث، مشخص نبوده و نامش در کتاب‌های اولیه رجال شیعه نیامده است.[۲] حسن بن علی سُکَّری،[۳] عباس بن بکار[۴] و حرب بن میمون[۵] نیز مجهول و ناشناخته هستند. حدیث از نظر سند ضعیف است.

این حدیث در کتاب علل الشرائع نیز با سه سند ذکر شده که سند یکی از آنها با سند کتاب الامالی صدوق یکی است.[۶] سند دو روایت دیگر نیز به دلیل وجود راویانی ناشناخته یا مهملی (توثیق یا تضعیف نشده)، مانند علی بن حکیم جحدری، ربیع بن عبدالله، اسحاق بن جعفر بن محمد و شعیب بن واقد ضعیف است.[۷]

حدیث پیچیده شدن امام حسن(ع) با پارچه زرد در کتاب معانی الاخبار با دو سند ذکر شده است.[۸] وجود راویانی ناشناخته مانند عباس بن بکار در این دو سند، باعث ضعیف بودن آن شده است.[۹]

این حدیث همچنین در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) با سه سند آمده است.[۱۰] این روایات نیز، به دلیل وجود محمد بن علی بن شاه فقیه مروزی (مجهول)،[۱۱] ابومنصور احمد بن ابراهیم بن بکر خوری (مهمل)[۱۲] و داود بن سلیمان فرا (مهمل)[۱۳] قابل استناد نیستند.

حدیث در امالی طوسی

متن حدیث

«ِ...ِعَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع)، قَالَ: حَدَّثَتْنِي أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَيْسٍ الْخَثْعَمِيَّةُّ... قَالَتْ: فَلَمَّا وَلَدَتِ الْحَسَنَ(ع) جَاءَ النَّبِيُّ(ص) فَقَالَ: يَا أَسْمَاءُ هَاتِي ابْنِي... فَدَفَعْتُهُ إِلَيْهِ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، فَرَمَى بِهَا وَ قَالَ: أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُنَّ أَلَّا تَلُفُّوا الْمَوْلُودَ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ، وَ دَعَا بِخِرْقَةٍ بَيْضَاءَ فَلَفَّهُ فِيهَا...‏»[۱۴]

ضعف سند و اشکال در محتوا

شیخ طوسی این حدیث را در کتاب الامالی ذکر کرده است.[۱۴] این روایت به خاطر قابل اعتماد نبودن اسماعیل بن علی بن علی[۱۵] و پدرش[۱۶] از نظر سند ضعیف است. از نظر محتوا نیز دارای اشکال است؛ زیرا اسماء بنت عمیس در زمان ولادت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با شوهرش جعفر بن طیار در حبشه بود.[۱۷]

حدیث در کفایة الاثر

متن حدیث

«...عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) عَنْ عَمَّتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ(ع‏) عَنْ فَاطِمَةَ(س) قَالَتْ: كَانَ دَخَلَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عِنْدَ وِلَادَتِي الْحُسَيْنَ(ع)، فَنَاوَلْتُهُ إِيَّاهُ فِي خِرْقَةٍ صَفْرَاءَ فَرَمَى بِهَا وَ أَخَذَ خِرْقَةً بَيْضَاءَ وَ لَفَّهُ فِيهَا...»[۱۸]

ضعف سند و تفاوت در محتوا

این روایت را علی بن محمد بن علی خزاز قمی از فقیهان و راویان شیعه (درگذشت حدود ۴۰۰ق)، در کتاب کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر با دو سند آورده است.[۱۸] هر دو سند به دلیل وجود راویان مجهول در سلسله‌ سند مثل محمد بن مسعود نیلی[۱۹] و حسین بن عقیل انصاری[۲۰] در سند اول و علی بن قابوس قمی[۲۱] در سند دوم، ضعیف بوده و قابل اعتماد نیست.

در این روایت بر خلاف دیگر روایات مشابه به جای امام حسن(ع)، امام حسین(ع) ذکر شده است. همچنین به نهی پیامبر(ص) از پیچیدن پارچه زرد اشاره نشده است.[۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابن بابویه، محمد، الامالی، مجلس ۲۸، ص۱۳۴، حدیث۳.
  2. خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، ج۲، ص۸۶.
  3. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج6، ص10.
  4. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج2، القسم الاول، ص125
  5. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج18، ص186.
  6. ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۷، باب ۱۱۶ باب العله آلتی من أجلها سمی الأکرمون علی الله تعالی محمدا و علیا و فاطمه و الحسن و الحسین صلوات الله علیهم، حدیث۵.
  7. اعرجى كاظمى، محسن بن حسن، عدة الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ اول، 1415ق،ج2، ص140. خويى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، بی‌جا، بى‌نا، چاپ پنجم، 1413ق، ج10، ص38
  8. ابن بابویه، محمد، معانی الاخبار، باب معانی أسماء محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه، ص۵۷، حدیث۶.
  9. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج2، القسم الاول، ص125
  10. ابن بابویه، محمد، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵، باب ۳۱ باب فیما جاء عن الرضا ع من الأخبار المجموعه، حدیث۵.
  11. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج7، ص231
  12. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج4، ص344. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج1ٍ، ص240
  13. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت، چاپ اول، 1431 ه.ق، ج26، ص2026. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج3، ص357
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۳۶۷.
  15. حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، 1402 ه.ق، ص199. نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ ششم، 1365ش، ص32.
  16. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، 3بی‌جا،[بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج‏2القسم‏الاول، ص300.
  17. رک: ابن‌عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق، ج45، ص430. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۵. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۱، ص۴۹۴.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ خزاز رازی، علی، کفایه الأثر فی النصّ علی الأئمه الإثنی عشر، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق، باب ما جاء عن فاطمه صعن النبی صفی النصوص علی الأئمه الاثنی عشر، ص۱۹۳ و ص۱۹۷.
  19. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414 ه.ق، ج7، ص323.
  20. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(ط الحديثة)، قم، موسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، 1431ق، ج22، ص253.
  21. نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج5، ص426.