ذات انسان

از ویکی پاسخ
سؤال

آيا انسان ذاتا مادي است يا معنوي يا هر دو؟

در باب حقيقت انسان دو ديدگاه وجود دارد: مادي و الهي. کساني که هستي را با ماده برابر مي دانند انسان را پديده اي کاملا مادي تلقي مي کنند، تمام قوانين حاکم بر حقيقت انسان را مادي مي دانند و معتقدند که با قوانين مادي، که مبتني بر حس و تجربه است، مي‌توان انسان را شناخت و اصولا تمام تحليل هاي آنها در باب انسان، مادي گرايانه است، بر اساس اين تحليل انسان با مردن و متلاشي شدن جسمش، نابود مي گردد.

گروه ديگر علاوه بر بعد مادي انسان، به بعد غير مادي او نيز اعتقاد دارند و براي انسان علاوه بر بدن مادي، حقيقتي به نام روح، قائلند. اديان الهي به ويژه دين اسلام با نظر دوم همراهند.

محور همه تعاليم اديان الهي روح آدمي است و اگر به جسم انسان نيز توجه مي کنند به دليل تأثير آن در روح است. اين روح غير مادي را نمي توان با قوانين برخاسته از علوم حسي و تجربي و يا با ابزارهاي حسي مطالعه و بررسي گذاشت. ابزار شناخت آن غير تجربي و غير حسي است. بر اساس اين تحليل، روح يا بعد غير مادي انسان با بردن و متلاشي شدن جسم از بين نمي رود بلکه حياتي جاودانه را در عالم آخرت پيش مي گيرد.[۱]

بر اساس ديدگاه اول، انسان، فقط و فقط مادي است و بر اساس ديدگاه دوم انسان مادي و معنوي «روحاني» است. و خداوند ذاتا او را مادي معنوي خلق فرموده است.

در تفاسير مباحث اسلامي يکي از دلايل برتري انسان بر ساير موجودات همين بعد او عنوان شده است يعني بعد مادي و معنوي. در حديث معروفي از امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود:

خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حيوانات مجموعه اي از شهوت و غضبند و عقل ندارند اما انسان مجموعه اي است از هر دو تا کدامين غالب آيد. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد از حيوانات پست تر.[۲]

جماعت بسياري از دانشمندان علوم اسلامي شيعه بر اين باورند که هر چند انسان مرکب از دو بعد بدن و نفس مجرد مي باشد لکن حقيقت انسان را همان نفس مجرد و روح او تشکيل مي دهد که نه جسم است و نه جسماني بلکه بالقوه عاقل بوده و تعلق تدبيري به بدن دارد. و اين حقيقت هرگز نمي ميرد لکن بعد از مرگ بدن از او جدا شده و باقي مي ماند.

ملا احمد نراقيمي فرمايند: اگر بخواهي خود را بشناسي بدانکه هر کسي را از دو چيز آفريده اند يکي اين بدن ظاهر که آن را تن گويند و مرکب است از گوشت و پوست و استخوان و رگ و پي و غير اينها و آن از جنس همين مخلوقات عالم محسوس است که عالم مادّيات است و يکي ديگر نفس است که آن را روح و جان و عقل و دل نيز گويند و آن جوهري است مجرد از عالم ملکوت و گوهري است بس عزيز از جنس فرشتگان که خداي تعالي به قدرت کامله خود ربطي ميان آن و اين بدن ظاهري قرار داده پس ذاتا انسان هم مادّي است و هم معنوي، ماديات او وابسته است به تن او و معنويتش وابسته به روح او.[۳]


مطالعه بیشتر

  1. ترجمه تفسير الميزان، سيد محمد باقر موسوي، دفتر انتشارات اسلامي، 1374ش، ج1، ص58.
  2. تفسير نمونه، آيت الله مکارم شيرازي، ج12، ص199.

منابع

  1. محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي (1)، جعفر سبحاني، دفتر نشر معارف، 1380ش، ص28.
  2. عروسي حويزي، عبدعلي بن جمعه، نورالثقلين، انتشارات اسماعيليان، 1415ق، ج3، ص188.
  3. نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، موسسه فرهنگي اوج علم، 1387ش، ص10.