درخت زقوم

(تغییرمسیر از الشجرة الزقوم)
سؤال

درخت زقوم چه نوع درختی و میوه آن چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


درخت زَقُّوم در قرآن، به معنای درختی است که در قعر جهنم می‌روید. نام این درخت، سه مرتبه در قرآن تکرار شده و غذای گروهی از دوزخیان،‌ از آن است. وعده درخت زقوم در قرآن، به گناه دوستان داده شده که عذاب سختی در خوردن آن وجود دارد. میوه درخت زقوم از جهت زشتی و بدمنظر بودن به سرهای شیاطین تشبیه گردیده است.

معنای لغوی و اصطلاحی

واژه زقوم از ماده «زقم» به معنای بلعیدن و خوردن است.‏[۱] برخی معتقدند این واژه از حبشه به محیط اعراب آمده است.[۲] زقوم نام گیاهی تلخ، بدبو و بدطعم است که وقتی به بدن اصابت کند، متورم می‌شود و دارای برگ‌های کوچکی است.[۳]

زقوم در اصطلاح قرآنی نام درختی است که در قعر جهنم می‌روید و خوراک گروهی از دوزخیان است. راغب در کتاب مفردات معتقد است که زقوم به معنای هرگونه غذای تنفرآمیز دوزخیان است.[۴]

اطعام از درخت زقوم

نام درخت زقوم، سه مرتبه در قرآن تکرار شده است:

  1. ﴿إِنَّ شَجَرَه الزَّقُّومِ۝۴۳طَعامُ الْأَثِیمِ۝۴۴؛ همانا درخت زقوم غذای گنهکاران است(دخان:۴۳ و ۴۴)
  2. ﴿أَ ذلِکَ خَیْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَه الزَّقُّومِ؛ آیا این پذیرایی (و مقام عالی) بهتر است یا درخت زقّوم جهنم؟(صافات:۶۲)
  3. ﴿لآکِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ؛ از درخت زقّوم تلخ دوزخ البته خواهید خورد.(واقعه:۵۲)

یکی از عذاب‌های جهنم، اطعام از درخت زقوم است. این درخت بنابر آنچه در آیات آمده است دارای ۳ ویژگی است:

  1. طعام گناه دوستان است.
  2. مانند سرب و مس گداخته که از غذای دوزخیان است.
  3. در درون شکم‌ها چون آب جوش، می‌جوشد.[۵]

میوه‌های درخت زقوم، به سرهای شیاطین تشبیه شده است. ﴿طَلْعُهَا کَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ؛ میوه‌اش گویی سرهای شیاطین است.(صافات:۶۵). علت تشبیه میوه درخت زقوم به سرهای شیاطین را در این دانسته‌اند که این درخت، علاوه بر ویژگی‌ها و اثرات ضرربخش آن، دارای ظاهری بسیار بدمنظر و زشت است.[۶]

زقوم به معنای کره و خرما

براساس نقل برخی تفاسیر قرآن، هنگامی که این واژه نازل شد، جمعی از کفّار قریش گفتند ما گیاهی به نام زقوم سراغ نداریم؛ مردی از آفریقا بر آنها وارد شد، از او سؤال کردند آیا زقوم را می‌شناسی؟ او گفت این لغت نزد ما به معنای کره و خرما است! هنگامی که این معنا به ابوجهل رسید از روی استهزاء به کنیز خود گفت: «زقّوم ما را بياور» و منظورش کره و خرما بود. بعد به یارانش گفت: شما هم زقوم بخورید، این همان چیزی است که محمد(ص) ما را به آن تهدید می‌کند، گمان می‌برد آتش، درخت می‌رویاند در حالی که آتش سوزاننده درخت است.[۷] این معنا سبب شده که برخی از اهل لغت و مفسران این معنا را یکی از معانی زقوم دانستند، چنان‌که در کتاب لسان‌العرب از جوهری نقل شده که: زقّوم اسم غذایی است برای عرب‌ها که در آن خرما و کره باشد.[۸]

منابع

  1. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم، مكتب الاعلام الاسلامي‏، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۶.
  2. مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۲۷.
  3. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ق، ج۵، ص۲۲۰.
  4. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب، مادّه زقّوم.
  5. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ گلشن، ۱۳۶۳ ش، ج۱۸، ص۲۳۸.
  6. مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۲۷.
  7. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، قم، مکتب العلوم الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.
  8. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.