آزمایش ایمان و صداقت در سختیها
در آیه ۱۰ سوره عنکبوت آمده است: «کسانی هستند که میگویند: به خدا ایمان آوردهایم و چون دچار سختی شوند، آن را مانند عذاب خدا قرار میدهند؛ و اگر از جانب پروردگارت پیروزی رسد خواهند گفت: ما با شما بودیم.» این افراد چه کسانی هستند؟
آیه ۱۰ سوره عنکبوت درباره افرادی سخن میگوید که هرگاه آزاری از سوی مردم ببینند، آن را چون عذاب الهی میپندارند و هرگاه پیروزیای نصیب مؤمنان شود، خود را همراه آن اعلام میکنند. درباره اینکه این افراد چه کسانی هستند میان مفسران اختلاف است. برخی از مفسران، آیه را مربوط به منافقان میدانند. برخی دیگر آیه را درباره افراد سست ایمانی میدانند که ایمان به قلبهای آنان وارد نشده است و در برابر سختیها از خداوند و دینش دست میکشند و از امتحان الهی سربلند بیرون نمیآیند.
متن و ترجمه آیه ۱۰ سوره عنکبوت
﴿ | وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فی صُدُورِ الْعالَمینَ
و از میان مردم کسانیاند که میگویند: «به خدا ایمان آوردهایم» و چون در [راه] خدا آزار کشند، آزمایش مردم را مانند عذاب خدا قرار میدهند؛ و اگر از جانب پروردگارت پیروزی رسد، خواهند گفت: «ما با شما بودیم.» آیا خدا به آنچه در دلهای جهانیان است داناتر نیست؟ عنکبوت:۱۰ |
﴾ |
موضوع آیه ۱۰ سوره عنکبوت در نگاه مفسران
مفسران درباره اینکه منظور این آیه چه کسانی هستند، اختلاف دارند، گروهی آیه را مربوط به منافقین میدانند و گروهی دیگر آیه را مربوط به افراد سست ایمان میدانند.
منافقان
شیخ طوسی (۴۶۰ق)، آیه را درباره منافقان میداند؛ زیرا آیه درباره کسانی سخن میگوید که به زبان خودشان ادعای ایمان میکنند، اما وقتی در راه خداوند دچار شکنجه و اذیت میشوند، از این اذیت همانند عذاب خداوند میترسند. هنگامی هم که یاری و پیروزی از جانب خداوند برای مؤمنین واقعی برسد، دوباره این گروه ادعا میکنند که با مسلمانان هستند. شیخ طوسی این صفات را از ویژگی منافقان میداند که هنگام جهاد با کفار از سختی و آزار پیش آمده، ترک ایمان میکنند اما هنگام پیروزی مسلمین و تقسیم غنائم ادعای مسلمانی و شراکت در غنائم را دارند.[۱]
این آیه یکی از نمونههای فتنههایی را بیان میکندکه افراد بعد از اینکه اقرار به ایمان کردند. این گروه که اقرار زبانی به ایمان میکنند، در پی آزار و اذیت مشرکین، از ایمان خود بازمیگردند و خداوند به وسیله این سختی، مؤمنین را از منافقین مشخص میکند. یکی دیگر از صفات منافقین که در این آیه ذکر شده است، فرصت طلبی آنان است که تا مزیتی به مؤمنین میرسد، دوباره ادعای ایمان میکنند و بر آن اصرار میورزند.[۲]
مکارم شیرازی، فقیه و مفسر معاصر، آیه را در مورد منافقین میداند اما منافق را فقط کسانی نمیداند که در قلب هیچ وقت ایمان ندارند و به زبان ادعای آن را دارند، بلکه کسانی که سست ایمان هستند و تحت فشار از عقیده خود بر میگردند را نیز از جمله منافقان میداند و این آیه را ناظر به چنین منافقانی میداند. از آنجایی که آیات قبلی بحث صریحی درباره مؤمنین و مشرکین داشته است، این آیه پیرامون گروه سوم یعنی منافقین بحث میکند. این گروه که با زبان اظهار ایمان میکنند در برابر فشار مخالفان تحمل و استقامت به خرج نمیدهند و هر زمانی که در مسیر خدا تحت فشار شکنجه قرار بگیرند از ایمان کنار میروند. فشار مردم را همانند عذاب خداوند میدانند و از آن میترسند. اما همین که پیروزی نصیب مسلمین شود، خود را با آنها شریک میدانند.[۳]
سست ایمانها
مغنیه (۱۴۰۰ق)، آیه را مربوط به کسانی میداند که دربین مؤمنین زندگی میکنند. افرادی که شیطان آنان را فریفته است و خود را مؤمن و پرهیزگار میدانند. اما در حقیقت این افراد به هیچ چیز اعتقاد ندارند و فقط منافع و مصالح خودشان را میبینند. واضحترین دلیل بر بیایمانی آنها این است که وقتی درباره کوچکترین چیزی از مردم ترس داشته باشند، حق را انکار میکنند و نادیده میگیرند. این افراد هر وقت که کاری انجام دهند یا سخنی بگویند که موجب کمک به حق شود، از مردم میترسند چنانکه مؤمنان از مخالفت با خداوند میترسند. این گروه هرگاه که دین به سود آنها باشد، با دین هستند اما وقتی دین از آنها کوچکترین بخشش و فداکاری بخواهد، دشمن دین میشوند.[۴]
طباطبایی (۱۳۶۰ش)، این آیه را درباره افرادی میداند که دارای ایمان عاریتی هستند، یعنی ایمانشان مقید به عافیت و سلامتی است و تا آنجا ایمان دارند که ضرر و اذیت نبینند. به همین خاطر قران ایمان آنها را مطلق ایمان نخوانده و نفرمود است که: «بعضی از مردم هستند که به خدا ایمان میآورند»، بلکه فرموده است: «بعضی از مردم میگویند که ما ایمان آوردیم.» این گروه تا بخاطر ایمان به خداوند و نه کارهایی که در راه خدا انجام دادند، بلکه فقط بخاطر صرف ایمان به خدا مورد اذیت کفار قرار میگیرند از ایمان بر میگردند. این گروه وقتی با اذیت کفار مواجه میشوند ایمان به حدی در نظر آنها خوار است که حکم عقل که میگوید باید از آزار و اذیت دوری جست را درباره عذاب خداوند و اذیت کفار مساوی میدانند. به همین خاطر از ایمانی که موجب آزار آنها شده است دست میکشند. در صورتی که عذاب کفار پایان یافتنی است اما عذاب خداوند ابدی است.[۵]
منافقان و افراد سست ایمان
برخی نیز آیه را هم به منافقان و هم به افراد سست ایمان تفسیر کردهاند. افرادی که با زبان خود ایمان آوردند اما در راه خداوند ثبات قدم ندارند و وقتی از سمت مشرکین آزار و اذیتی به آنها برسد، به جهت ضعف ایمانشان از این آزار اذیت مانند عذاب خداوند میترسند و از ایمان خود دست برمیدارند. سست ایمانها و منافقین وقتی که خداوند مؤمنین را یاری کند و بر دشمنان پیروز کند، بخاطر طمع غنیمت به مؤمنین میگویند که در شکست دشمنان ما هم شریک شما هستیم. خداوند هم ادعای آنها را به شدت تکذیب میکند.[۶]
منابع
- ↑ طوسی، محمد بن حسن. التبیان فی تفسیر القرآن. ج۸. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۱۹۰.
- ↑ قرائتی، محسن (۱۳۸۸). تفسیر نور. ج۷. تهران: مرکز درسهایی از قرآن. ص۱۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۱۶. تهران: دار الکتب الاسلامیه. ص۲۲۰.
- ↑ مغنیه، محمدجواد (۱۳۸۶). تفسیر کاشف. ج۶. قم: بوستان کتاب. ص۱۶۶.
- ↑ طباطبائی، محمدحسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۱۶. بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص۱۰۵.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۰۸). مجمعالبیان فی تفسیر القرآن. ج۸. بیروت: دار المعرفة. ص۴۳۱.