کفر یزید: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} يزيد شارب الخمر و تارك الصلوهَ و فاسق نبود، بلكه شخصي بود ملازم با سنّت ومواظب بر نماز و اعمال خير و معاويه، يزيد را بر مردم تحميل نكرد بلكه فقط در ولايت عهدي او كوشيد و مردم (غير از حسين ابن علي(ع) و عبدالله بن زبير) خودشان با ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
يزيد شارب الخمر و تارك الصلوهَ و فاسق نبود، بلكه شخصي بود ملازم با سنّت ومواظب بر نماز و اعمال خير و معاويه، يزيد را بر مردم تحميل نكرد بلكه فقط در ولايت عهدي او كوشيد و مردم (غير از حسين ابن علي(ع) و عبدالله بن زبير) خودشان با او بيعت نمودند؟
یزید شارب الخمر و تارک الصلوهَ و فاسق نبود، بلکه ملازم با سنّت و مواظب بر نماز و اعمال خیر بود و معاویه، یزید را بر مردم تحمیل نکرد؛ بلکه فقط در ولایت‌عهدی او کوشید و مردم غیر از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن زبیر خودشان با او بیعت نمودند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اين شبهه شامل دو بخش است كه به هر كدام جداگانه پرداخت مي گردد؛ اما پاسخ بخش اول: شراب خواري يزيد و تارك الصلوهَ و فاسق بودنش مطلبي نيست كه تاريخ نويسان و علماء و بزرگان شيعه و سني آن را بيان نكرده باشند؛ اعمال پليد و نامشروع يزيد از واضحات و مسلمات است حتي يزيد خود اعتراف و اقرار به آن دارد چه رسد به كسان ديگر كه بيان كننده آن هستند. يزيد جواني آلوده به گناه و شراب خواري بود كه علناً دستورات اسلام را زير پاي مي گذاشت. رقص، اشتغال به لهو و لعب، شراب خواري، سگ بازي در زندگي يزيد رسوخ كرده و بدون هيچ ترسي مرتكب اين كارهاي خلاف اسلامي مي شد. مسعودي در كتاب مروج الذهب، ج۳، ص۶۱ و سبط ابن الجوزي در كتاب تذكره الخواص، ص۲۶۰ مي نويسند: يزيد هم صحبت بازها، سگ هاي شكاري، بوزينه ها و مجالس شراب بود، بعد از شهادت امام حسين(ع) روزي سر سفره شراب نشست و در حالي كه ابن زياد در طرف راست او نشسته بود، به ساقي گفت:
{{درگاه|امام حسین}}
اعمال خلاف شرع [[یزید]] و آلوده بودن او به [[گناه|گناهان]] مختلف از مسلمات تاریخی دانسته شده است و عالمان [[شیعه]] و [[سنی]] بر آن اتفاق نظر داشته و او را مستحق [[لعن]] دانسته‌اند؛ طبق شواهد تاریخی برخی از [[صحابه پیامبر(ص)]] او را فردی فاسق و اهل گناه دانسته‌اند. برخی از منابع نیز به اقرار یزید پیرامون فسق و فجور و حتی اقرار به [[کفر|کفرش]] اشاره کرده‌اند.


اسقني شربهَ تُرَوّي مُشاسي  ثم مِلْ فَاسِقَ مِثلَها ابن زياد
برخی از [[مسلمان|مسلمانان]] نیز با مشاهده فسق و فجور یزید پیمان خود را با شکسته و او را مورد لعن قرار دادند و حتی استاندارش را از [[مدینه]] اخراج کردند.


صاحب السرِّ والأمانهِ عندي  وَلَشَديد مغنمي و جهادي
تهدیدها و نیرنگ‌های [[معاویه]] برای جانشینی یزید و زیرپا گذاشتن معاهده خود با [[امام حسن(ع)]] در منابع بازتاب داشته است.


قاتلُ الخارجي اعني حُسيناً  ومُبيد الأعداء والحُسادِ
== فسق و فجور یزید ==
اعمال نامشروع [[یزید بن معاویه|یزید]] از واضحات و مسلمات تاریخی دانسته شده و او را جوانی آلوده به [[گناه]] دانسته‌اند که علناً دستورات [[اسلام]] را زیر پای می‌گذاشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود و به صورت آشکار [[شراب]] می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.<ref>«فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای دانسته که آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و سگ‌ها و خروس‌ها را برای لذت‌بردن به جنگ همدیگر وامی‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.</ref> مسعودی در کتاب مروج الذهب<ref>مسعودی در کتاب مروج الذهب، ج۳، ص۶۱</ref> و سبط بن جوزی در کتاب تذکره الخواص،<ref>سبط ابن الجوزی در کتاب تذکره الخواص، ص۲۶۰</ref> یزید را هم‌صحبت بازها، سگ‌های شکاری، بوزینه‌ها و شرکت‌کننده در مجالس شراب معرفی کرده‌اند. ترک نماز، رقص، اشتغال به لهو و لعب از دیگر اعمال خلاف شرع یزید دانسته شده است و بدون هیچ ترسی مرتکب این کارها می‌شد.


يعني: اي ساقي به من شرابي بنوشان كه قلب مرا سيراب گرداند، سپس جام پركن و مانند همان شراب به پسر زياد بده همان كس كه راز‌دار و امين من است، آن كس كه كار خلافت و غنيمت من با دست او محكم گرديد، اين پسر زياد، كشنده حسين ـ آن مردِ خارجي است و كسي است كه وحشت در دل دشمنان و حسد ورزان من انداخت.  
گفته شده است که او میمونی داشت که نامش را «اباقیس» گذاشته بود. یزید به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> وی بوزینه‌اش را در مجالس شراب و لهو و لعب می‌آورد و او را برای مسابقات سوار بر الاغ وحشی می‌کرد.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۴۱.</ref> گفته شده است که در دوران یزید مردم به‌طور رسمی شراب می‌خوردند، و لهو و لعب در مکه و مدینه نیز شیوع پیدا کرده بود.<ref>مسعودی، علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق، ج2، ص67.</ref>


آنگاه به داستان بوزينه يزيد به نام «ابوقيس» پرداخته، مي گويد: در مجالس شراب و لهو حاضرش مي ساخت و برايش متكا مي گذاشت و او را بر الاغ وحشي سوار مي كرد. وي اضافه مي كند در دوران يزيد مردم به طور رسمي شراب مي خوردند، و لهو و لعب در مكه و مدينه هم شيوع پيدا كرده بود.
[[امام حسین(ع)]] و برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خوانده‌اند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> یکی از شواهد بر شراب‌خواری و فاسق بودن یزید سخنان [[امام حسین(ع)]] در مجلس ولید بن عتبه (فرماندار استاندار مدینه از طرف معاویه و یزید) است که حضرت خطاب به ولید بن عتبه فرمود: یزید مردی است شراب‌خوار و کشنده افراد بی‌گناه (و پاک) و مردی است که به‌طور آشکار فسق و فجور و فساد می‌کند.<ref>یزید رجل شارب الخمر و قاتل النفس المحَّرمه مُعلنُ بالفسق؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


يزيد در جمع رفقا و هم پياله هايش مي سرايد:
تاریخ‌نویسان، علماء و بزرگان شیعه و سنی بر فاسق بودنش اتفاق نظر دارند. عالمان اهل‌سنت چون احمد بن حنبل، ذهبی، ابن عماد حنبلی، ابن جوزی و ابن خلدون او را شایسته لعن دانسته‌اند.<ref>عباس‌آبادی، پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، ۱۳۸۶، صص۹۰–۹۱.</ref>


۱ – معشر الندمان قوموا  واسمعوا صوت الاغاني
=== اقرار به فسق و فجور ===
در برخی گزارش‌ها یزید نیز به فسق و فجور خود اشاره کرده است. در گزارشی آمده است که یزید بعد از شهادت [[امام حسین(ع)]] سر سفره شراب نشست و در حالی که [[عبیدالله بن زیاد]] در طرف راست او نشسته بود، شعری سرود که در آن از ساقی شراب درخواست جام شراب کرد و از ابن زیاد بابت به شهادت رساندن امام حسین(ع) تقدیر نمود.


۲ – واشربوا كأس مُدام  واتَركوا ذكر المعاني
یزید در یکی از اشعار دیگرش که در مراسم شراب‌خوری سروده بود از دوستان هم‌پیاله‌اش خواست تا با گوش دادن به موسیقی شراب بنوشند و مسائل معنوی را کنار بگذارند. او در ادامه نغمه‌های تار را به صدای [[اذان]] و شراب را به [[حوریان بهشتی]] ترجیح می‌دهد.<ref>سبط ابن الجوزی، تذکرهَ الخواص، ص۲۶۱.</ref>


۳ – اَشْغَلَتني نغمهَ العيدان  عن صوت الاذان
=== اقرار به کفر ===
برخی منابع جملات کفرآمیزی از یزید به ثبت رسانده‌اند و حتی در برخی مواقع به‌صراحت اظهار کفر کرد و رسالت [[پیامبر(ص)]] و نازل شدن وحی الهی بر او را انکار نمود. وقتی سر امام حسین(ع) را جلوی او گذاشتند، با چوب خیزران به سر مبارک زد و اشعاری را به زبان آورد که در دو بیت آخرش چنین گفت: بنی‌هاشم (محمد) با ملک و حکومت بازی کرد، نه وحی بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبری به او رسید. من از قبیله خود نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم، آنچه که او درباره پدران من انجام داد.<ref>تذکرهَ الخواص، ص۲۳۵ و البلاء والتاریخ، ج۶، ص۱۲.</ref>


۴ – و تعوضت عن الحوُرِ  خموراً من الدنّان<ref>سبط ابن الجوزي، تذكرهَ الخواص، ص۲۶۱.</ref>
== بیعت‌شکنی مسلمانان و لعن یزید ==
تمامی مورخین به خصوص سبط بن جوزی از علماء معروف [[اهل‌سنت]] است در کتاب تذکره الخواص می‌نویسد: در سال ۶۲ق جماعتی از [[مدینه]] به [[شام]] رفتند، وقتی از اعمال و کفریات یزید باخبر شدند به مدینه برگشتند و بیعت با او را شکسته و علناً او را [[لعن]] کردند و استاندارش، عثمان بن محمد بن ابی سفیان را از شهر بیرون نمودند. سپس عبدالله بن حنظله خطاب به اهل مدینه گفت: ای مردم ما از شام بیرون نیامده و خروج بر یزید ننمودیم؛ مگر آن که دیدیم که او مرد بی‌دینی است که با مادرها و دختر و خواهرهایش نزدیکی (زنا) می‌نماید و شراب می‌خورد و نماز نمی‌خواند و اولاد پیغمبران را می‌کشد.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۶۳.</ref>


يعني: ۱ – اي دوستان برخيزيد و صداي موسيقي را بشنويد.
== بیعت اجباری برای یزید ==
بیعت گرفتن برای یزید یکی از بدعت‌هایی دانسته شده که [[معاویه بن ابی‌سفیان|معاویه]] برای اولین بار در حکومت اسلامی انجام داد. او برای این کار به [[حجاز]] رفت و مخالفان را سخت تهدید نمود و با انواع نیرنگ‌ها؛ ولی‌عهدی یزید را در ظاهر تثبیت کرد. حتی گفته شده است که یکی از مخالفان ولایت‌عهدی یزید، [[عایشه]] بود که معاویه با نقشه‌ای در اواخر شب، او را به چاه انداخت و کُشت ولی وانمود کرد که او خودش به چاه افتاده است.<ref>بهایی، کامل بهایی، ص۴۵۶، فصل ۱۶، باب ۲۷.</ref>


۲ – و جام هاي شراب را تهي كنيد و مسايل معنوي را واگذاريد.
شیخ صدوق در کتاب آمالی از امام سجاد(ع) روایت کرده که حضرت فرمود: هنگامی که اجل معاویه فرا رسید، یزید را فراخواند و در مقابل خود نشانید و به او گفت: «ای پسرک من! من گردن گردنکشان را برای تو ذلیل کرده‌ام، شهرها را برای تو مطیع نموده‌ام (و در جای دیگر آمده که گفت: من همه رجال، بزرگسالان و شخصیت‌ها را رام کردم و از آن‌ها برای خلافت تو امضاء گرفته و سلطنت را در اختیار تو قرار دادم) فقط من از سه نفر نسبت به تو بیم دارم که می‌ترسم با کمال قدرت با تو مخالفت نمایند، آنان عبارت‌اند از: عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زبیر و حسین بن علی.»<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۱.</ref>


۳ – نغمه هاي تار، مرا از شنيدن اذان بازداشته است.
[[شهید مطهری]] می‌نویسد: یکی از شرایطی که در [[صلح‌نامه امام حسن(ع)]] با معاویه منعقد شده بود، واگذاری حکومت و عدم اختیار در تعیین جانشین پس از خود بود؛ اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که مانع خروج خلافت از خاندانش شود و به گفته مورخین خلافت را به شکل سلطنت درآورد؛ بنابراین او صریحاً همه صلح‌نامه را زیر پا گذاشت و درنهایت امام حسن(ع) را مسموم کرد و به [[شهادت]] رساند.<ref>مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۶.</ref>{{پایان پاسخ}}


۵ – من (مستي) شراب را با (سر خوشي و همنشيني) حوريان بهشت تعويض كردم.
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
چنان كه ملاحظه مي فرماييد، يزيد علاوه بر اقرار به شراب خواري خويش، اقرار به كفر خود هم دارد و با صراحت اظهار كفر مي كند. وقتي سر مبارك سيد الشهداء(ع) را جلوي او گذاردند، با چوب خيزران به آن سر مبارك مي زد و اشعاري را مي خواند كه دو بيت آخرش آن چنين بود:
 
۱ – لَعِبَتْ هاشمُ بالمُلك فلا خَبَرٌجاءَ وَلا وَحيٌ نَزَلْ
 
۲ – لستُ مِنْ خِندَف اِنْ لم انتقم مِنْ بني احمَدَ ما كانَ فَعَل<ref>تذكرهَ الخواص، ص۲۳۵ و البلاء والتاريخ، ج۶، ص۱۲.</ref>
 
۱ – يعني: بني هاشم (محمد) با ملك و حكومت بازي كرد، نه وحي بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبري به او رسيد. ۲ – من از قبيله خود نيستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگيرم، آن چه كه او در باره پدران من انجام داد. چنان كه مي‌بينيد يزيد به صراحت اعلان كفر مي كند و منكر رسالت پيامبر(ص) و وحي الهي مي‌شود.
 
تمامي مورخين به خصوص سبط ابن جوزي ( كه از علماء معروف اهل سنت است) در صفحه۶۳ تذكره الخواص مي نويسد: جماعتي از اهل مدينه در سال ۶۲ هجري به شام رفتند، وقتي از اعمال و فجيع و كفريات يزيد باخبر شدند به مدينه برگشتند و بيعت با او را شكسته و علناً او را لعن مي نمودند و استاندارش، عثمان بن محمد بن ابي سفيان، را از شهر بيرون كردند. سپس عبدالله بن حنظله خطاب به اهل مدينه گفت: اي مردم ما از شام بيرون نيامده و خروج بر يزيد ننموديم؛ مگر آن كه ديديم كه «او مرد بي ديني است كه نزديكي ( عمل زنا) مي نمايد با مادرها و دختر و خواهرهايش و شراب مي خورد و نماز نمي خواند و اولاد پيغمبران را مي كشد» بالاترين شاهد بر شراب خواري و فاسق بودن يزيد سخنان امام حسين(ع) در مجلس وليد بن عتبه ( فرماندار استاندار مدينه از طرف معاويه و يزيد) است كه حضرت خطاب به وليد بن عتبه مي فرمايد: و يزيد رجل شارب الخمر و قاتل النفس المحَّرمه مُعلنُ بالفسق.<ref>خوارزمي، مقتل الحسين، ج۱، ص۱۸۴.</ref>
 
يزيد مردي است شراب خوار و كشنده افراد بي گناه (و پاك) و مردي است كه بطور آشكار فسق و فجور و فساد مي‌كند.
 
اما در مورد بخش دوم مبني بر اينكه معاويه يزيد را بر مردم تحميل نكرد، فقط در ولايت عهدي او كوشيد و مردم (غير از حسين ابن علي و عبدالله بن زبير) خودشان با او بيعت نمودند، بايد ياد آوري نمود كه بيعت گرفتن براي يزيد يكي از كارهاي زشت معاويه بود كه براي اولين بار در حکومت اسلامی انجام شد. او براي اين كار مسافرتي به حجاز كرد و مخالفان را سخت تهديد نمود و با انواع نيرنگ ها؛ ولي عهدي يزيد را در ظاهر تثبيت كرد. حتي بعضي ها مي نويسند: يكي از مخالفان عايشه بود كه معاويه با نقشه شيطاني عجيبي در اواخر شب، او را به چاه انداخت و كُشت ولي وانمود كرد كه او خودش به چاه افتاده است.<ref>بهايي، كامل بهايي، ص۴۵۶، فصل ۱۶، باب ۲۷.</ref>
 
صدوق (ره) در كتاب امالي از حضرت امام زين العابدين(ع) روايت مي كند كه حضرت فرمود: هنگامي كه اجل معاويه فرا رسيد يزيد را فراخواند و در مقابل خود نشانيد و به او گفت: «اي پسرك من! من گردن گردنكشان را براي تو ذليل كرده ام، شهرها را براي تو مطيع نموده ام ( و در جاي ديگر آمده كه گفت: من همه رجال و بزرگسالان و شخصيت ها را رام كردم و از آن ها براي خلافت تو امضاء گرفته و سلطنت را در اختيار تو قرار دادم) فقط من از سه نفر نسبت به تو بيم دارم كه مي ترسم با كمال قدرت با تو مخالفت نمايند، آنان عبارتند از: عبدالله بن عمر بن خطاب و عبدالله بن زبير و حسين بن علي.» <ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۱.</ref> شهيد مطهري (ره) مي نويسد: يكي از شرايطي كه امام حسن(ع) در صلح نامه اي كه با معاويه منعقد نمود، گنجاند ولي معاويه صريحاً به آن عمل نكرد ( مانند همه شرايط ديگر) و امام حسن(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند تا ديگر موضوعیتي براي اين ادعا باقي نماند، همين بود كه معاويه حق ندارد تصميمي براي مسلمين بعد از خودش بگيرد، خودش هر مصيبتي براي دنياي اسلام هست، هست، بعد ديگر اختيار با مسلمين باشد و به هر حال اختيار با معاويه نباشد. اما تصميم معاويه از همان روزهاي اول اين بود كه نگذارد خلافت از خاندانش خارج شود و به قول مورخين، كاري كند كه خلافت را به شكل سلطنت درآورد. <ref>مطهري، مرتضي، حماسه حسيني، ج۲، ص۱۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
 
۱. درسي كه حسين به انسان ها، آموخت، تاليف شهيد هاشمي نژاد.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = تاریخ
| شاخه اصلی = تاریخ
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۱ = حکومت‌های پس از پیامبر(ص)
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۲ = خلفا
| شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه =
| تیترها =  
| تیترها =
| ویرایش =  
| ویرایش =
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی =
| ناوبری =  
| ناوبری =
| نمایه =  
| نمایه =
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =  
| ارجاعات =
| بازبینی =  
| بازبینی =
| تکمیل =  
| تکمیل =
| اولویت =  
| اولویت =
| کیفیت =  
| کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۹

سؤال

یزید شارب الخمر و تارک الصلوهَ و فاسق نبود، بلکه ملازم با سنّت و مواظب بر نماز و اعمال خیر بود و معاویه، یزید را بر مردم تحمیل نکرد؛ بلکه فقط در ولایت‌عهدی او کوشید و مردم غیر از حسین بن علی(ع) و عبدالله بن زبیر خودشان با او بیعت نمودند؟


درگاه‌ها
امام حسین.png


اعمال خلاف شرع یزید و آلوده بودن او به گناهان مختلف از مسلمات تاریخی دانسته شده است و عالمان شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر داشته و او را مستحق لعن دانسته‌اند؛ طبق شواهد تاریخی برخی از صحابه پیامبر(ص) او را فردی فاسق و اهل گناه دانسته‌اند. برخی از منابع نیز به اقرار یزید پیرامون فسق و فجور و حتی اقرار به کفرش اشاره کرده‌اند.

برخی از مسلمانان نیز با مشاهده فسق و فجور یزید پیمان خود را با شکسته و او را مورد لعن قرار دادند و حتی استاندارش را از مدینه اخراج کردند.

تهدیدها و نیرنگ‌های معاویه برای جانشینی یزید و زیرپا گذاشتن معاهده خود با امام حسن(ع) در منابع بازتاب داشته است.

فسق و فجور یزید

اعمال نامشروع یزید از واضحات و مسلمات تاریخی دانسته شده و او را جوانی آلوده به گناه دانسته‌اند که علناً دستورات اسلام را زیر پای می‌گذاشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود و به صورت آشکار شراب می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.[۱] بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای دانسته که آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و سگ‌ها و خروس‌ها را برای لذت‌بردن به جنگ همدیگر وامی‌داشت.[۲] مسعودی در کتاب مروج الذهب[۳] و سبط بن جوزی در کتاب تذکره الخواص،[۴] یزید را هم‌صحبت بازها، سگ‌های شکاری، بوزینه‌ها و شرکت‌کننده در مجالس شراب معرفی کرده‌اند. ترک نماز، رقص، اشتغال به لهو و لعب از دیگر اعمال خلاف شرع یزید دانسته شده است و بدون هیچ ترسی مرتکب این کارها می‌شد.

گفته شده است که او میمونی داشت که نامش را «اباقیس» گذاشته بود. یزید به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.[۵] وی بوزینه‌اش را در مجالس شراب و لهو و لعب می‌آورد و او را برای مسابقات سوار بر الاغ وحشی می‌کرد.[۶] گفته شده است که در دوران یزید مردم به‌طور رسمی شراب می‌خوردند، و لهو و لعب در مکه و مدینه نیز شیوع پیدا کرده بود.[۷]

امام حسین(ع) و برخی صحابه پیامبر(ص) به صراحت او را فاسق و اهل گناه خوانده‌اند.[۸] یکی از شواهد بر شراب‌خواری و فاسق بودن یزید سخنان امام حسین(ع) در مجلس ولید بن عتبه (فرماندار استاندار مدینه از طرف معاویه و یزید) است که حضرت خطاب به ولید بن عتبه فرمود: یزید مردی است شراب‌خوار و کشنده افراد بی‌گناه (و پاک) و مردی است که به‌طور آشکار فسق و فجور و فساد می‌کند.[۹]

تاریخ‌نویسان، علماء و بزرگان شیعه و سنی بر فاسق بودنش اتفاق نظر دارند. عالمان اهل‌سنت چون احمد بن حنبل، ذهبی، ابن عماد حنبلی، ابن جوزی و ابن خلدون او را شایسته لعن دانسته‌اند.[۱۰]

اقرار به فسق و فجور

در برخی گزارش‌ها یزید نیز به فسق و فجور خود اشاره کرده است. در گزارشی آمده است که یزید بعد از شهادت امام حسین(ع) سر سفره شراب نشست و در حالی که عبیدالله بن زیاد در طرف راست او نشسته بود، شعری سرود که در آن از ساقی شراب درخواست جام شراب کرد و از ابن زیاد بابت به شهادت رساندن امام حسین(ع) تقدیر نمود.

یزید در یکی از اشعار دیگرش که در مراسم شراب‌خوری سروده بود از دوستان هم‌پیاله‌اش خواست تا با گوش دادن به موسیقی شراب بنوشند و مسائل معنوی را کنار بگذارند. او در ادامه نغمه‌های تار را به صدای اذان و شراب را به حوریان بهشتی ترجیح می‌دهد.[۱۱]

اقرار به کفر

برخی منابع جملات کفرآمیزی از یزید به ثبت رسانده‌اند و حتی در برخی مواقع به‌صراحت اظهار کفر کرد و رسالت پیامبر(ص) و نازل شدن وحی الهی بر او را انکار نمود. وقتی سر امام حسین(ع) را جلوی او گذاشتند، با چوب خیزران به سر مبارک زد و اشعاری را به زبان آورد که در دو بیت آخرش چنین گفت: بنی‌هاشم (محمد) با ملک و حکومت بازی کرد، نه وحی بر او نازل شده بود و نه از آسمان خبری به او رسید. من از قبیله خود نیستم اگر از فرزندان احمد انتقام نگیرم، آنچه که او درباره پدران من انجام داد.[۱۲]

بیعت‌شکنی مسلمانان و لعن یزید

تمامی مورخین به خصوص سبط بن جوزی از علماء معروف اهل‌سنت است در کتاب تذکره الخواص می‌نویسد: در سال ۶۲ق جماعتی از مدینه به شام رفتند، وقتی از اعمال و کفریات یزید باخبر شدند به مدینه برگشتند و بیعت با او را شکسته و علناً او را لعن کردند و استاندارش، عثمان بن محمد بن ابی سفیان را از شهر بیرون نمودند. سپس عبدالله بن حنظله خطاب به اهل مدینه گفت: ای مردم ما از شام بیرون نیامده و خروج بر یزید ننمودیم؛ مگر آن که دیدیم که او مرد بی‌دینی است که با مادرها و دختر و خواهرهایش نزدیکی (زنا) می‌نماید و شراب می‌خورد و نماز نمی‌خواند و اولاد پیغمبران را می‌کشد.[۱۳]

بیعت اجباری برای یزید

بیعت گرفتن برای یزید یکی از بدعت‌هایی دانسته شده که معاویه برای اولین بار در حکومت اسلامی انجام داد. او برای این کار به حجاز رفت و مخالفان را سخت تهدید نمود و با انواع نیرنگ‌ها؛ ولی‌عهدی یزید را در ظاهر تثبیت کرد. حتی گفته شده است که یکی از مخالفان ولایت‌عهدی یزید، عایشه بود که معاویه با نقشه‌ای در اواخر شب، او را به چاه انداخت و کُشت ولی وانمود کرد که او خودش به چاه افتاده است.[۱۴]

شیخ صدوق در کتاب آمالی از امام سجاد(ع) روایت کرده که حضرت فرمود: هنگامی که اجل معاویه فرا رسید، یزید را فراخواند و در مقابل خود نشانید و به او گفت: «ای پسرک من! من گردن گردنکشان را برای تو ذلیل کرده‌ام، شهرها را برای تو مطیع نموده‌ام (و در جای دیگر آمده که گفت: من همه رجال، بزرگسالان و شخصیت‌ها را رام کردم و از آن‌ها برای خلافت تو امضاء گرفته و سلطنت را در اختیار تو قرار دادم) فقط من از سه نفر نسبت به تو بیم دارم که می‌ترسم با کمال قدرت با تو مخالفت نمایند، آنان عبارت‌اند از: عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زبیر و حسین بن علی.»[۱۵]

شهید مطهری می‌نویسد: یکی از شرایطی که در صلح‌نامه امام حسن(ع) با معاویه منعقد شده بود، واگذاری حکومت و عدم اختیار در تعیین جانشین پس از خود بود؛ اما تصمیم معاویه از همان روزهای اول این بود که مانع خروج خلافت از خاندانش شود و به گفته مورخین خلافت را به شکل سلطنت درآورد؛ بنابراین او صریحاً همه صلح‌نامه را زیر پا گذاشت و درنهایت امام حسن(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند.[۱۶]


منابع

  1. «فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.
  2. بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.
  3. مسعودی در کتاب مروج الذهب، ج۳، ص۶۱
  4. سبط ابن الجوزی در کتاب تذکره الخواص، ص۲۶۰
  5. فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.
  6. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۱۴۱.
  7. مسعودی، علی بن الحسین بن علی، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجرة، چاپ دوم، 1409ق، ج2، ص67.
  8. یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.
  9. یزید رجل شارب الخمر و قاتل النفس المحَّرمه مُعلنُ بالفسق؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۴.
  10. عباس‌آبادی، پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، ۱۳۸۶، صص۹۰–۹۱.
  11. سبط ابن الجوزی، تذکرهَ الخواص، ص۲۶۱.
  12. تذکرهَ الخواص، ص۲۳۵ و البلاء والتاریخ، ج۶، ص۱۲.
  13. ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۶۳.
  14. بهایی، کامل بهایی، ص۴۵۶، فصل ۱۶، باب ۲۷.
  15. بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۱.
  16. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۲، ص۱۶.