فتح مصر توسط مسلمانان

سؤال

فتح مصر توسط مسلمانان چگونه بود؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


سرزمین مصر در زمان عمربن خطاب توسط عمروعاص و زبیر بن عوام فتح شد. عمروعاص پس از فتح قیساریه بدون اطلاع دادن به خلیفه، عازم مصر شد. عمر پس از توبیخ او زبیر را به همراه لشکری برای کمک به سمت او فرستاد. مصر در آن زمان زیر نظر حکومت بیزانس بود و به علت اختلافات مذهبی در هرج و مرج قرار داشت. والی مصر با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.

مصر در سال ۲۰ هجری قمری به فرماندهی عمرو بن عاص به دست مسلمانان فتح شد.[۱] گفته شده است که فتح مصر توسط عمروعاص، بدون دستور عمر و خودسرانه انجام گرفت که سبب عصبانیت عمر شد و نامه‌ای توبیخ آمیز به او نوشت. طبق پاره‌ای از گزارش‌ها عمر پس از این که عمروعاص را از پیش‌روی نهی کرد، زبیر را به‌جهت فتح مصر گسیل داشت.

برخی گفته‌اند عمرو عاص در سال ۱۹ق به سوی مصر حرکت کرد و عمر، زبیر را به کمک او فرستاد و دو نیروی بزرگ از مسلمانان به فرماندهی عمروعاص و زبیر در فتح آن دخالت داشتند و این منطقه را پس از محاصره، فتح کردند.[۲] عمروعاص قصد داشت آنجا را ملک خودش قرار دهد و زبیر نیز به آن چشم دوخته بود. آنها پس از فتح می‌خواستند این منطقه را بین خود تقسیم کنند؛ همان‌طوری که پیامبر خیبر را تقسیم کرد.[۳]

برخی محققان نوشته‌اند، عمروبن عاص در زمان محاصره قیساریه، به ابتکار شخصی خود عازم مصر شد. این منطقه در آن زمان، تحت فرمان امپراطوری بیزانس بود و اختلافات مذهبی بیزانسی‌ها به آنجا نیز سرایت کرده بود و مردم دچار هرج و مرج بودند. عمرو شهر (باب الیول) بابلیون را محاصره کرد و از خلیفه استمداد نمود و او زبیر را به یاری عمرو فرستاد که پس از آن قسمتی از مصر گشوده شد و زمینه را برای فتح همه مناطق مصر آماده کرد. والی مصر که مقوقس بود با عمروعاص صلح کرد و به موجب آن مسلمانان بدون جنگ وارد اسکندریه شدند.[۴]


مطالعه بیشتر

  • تاریخ سیاسی - اجتماعی مصر پس از اسلام: از فتح اسلام تا پایان حکومت سفیانیان (۲۰–۶۴ ق) نوشته فیروز آزادی


منابع

  1. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  2. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  3. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، قم، منشورات ارومیه، ۱۴۰۴ق، ص۲۱۴۲۱۵.
  4. فیاض، تاریخ اسلام، تهران، دانشگاه، چاپ هفتم، ۱۳۷۴ش، ص۱۵۰–۱۵۱.