پاکدامنی حضرت فاطمه(س) و حرام‌شدن آتش بر ذریه او: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
پيامبر اکرم(ص) در حديثي فرموده است: «فاطمه عفت و پاک دامني خويش را حفظ کرد و خداوند (به همين دليل) آتش را بر ذريه فاطمه(س) حرام و آنان را از عذاب آتش مصون داشت. >>آيا اين حديث صحيح است؟
پیامبر(ص) در حدیثی فرموده است: «فاطمه عفت و پاک‌دامنی خویش را حفظ کرد و خداوند آتش را بر ذریه فاطمه(س) حرام و آنان را از عذاب آتش مصون داشت.» معنای این حدیث چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
سؤال فوق در دو قسمت قابل ارائه است که با دقت و تأمل اعتبار اين حديث از نظر آحاد سلسله سند و نيز اعتبار مضمون روشن خواهد شد.
{{درگاه|فاطمی}}
'''پاکدامنی حضرت فاطمه(س) و حرام‌شدن آتش بر ذریه او''' محتوای روایتی از [[«اول المسلمین» بودن پیامبر اسلام(ص)|پیامبر اسلام]] است که در منابع روایی نقل شده است. عالمان دینی گفته‌اند که نسبت داشتن با [[فاطمه(س)|حضرت فاطمه(س)]] دلیل بر خلاصی از آتش نبوده و از روش عملی امامان نیز چنین چیزی دیده نمی‌شود. دوزخ تنها بر افرادی از سادات حرام است که اهل طاعت، عبادت و بندگی باشند.


الف) اين روايت در اصل از وجود پيامبر اکرم صادر شده و احيانا در مورد صدور و نيز معناي آن از ائمه(ع) کساني سوال کرده و جواب شنيده اند لذا روايت داراي سندهاي متعددي مي باشد و بررسي همه اسناد اين حديث در يک مقاله نمي گنجد روي همين جهت فقط به بررسي اشخاصي که در سلسله سند اين روايت مطابق نقل حماد بن عثمان از امام صادق(ع) قرار گرفته اکتفاء مي شود که مطابق اين سند ابن وليد از محمد بن الحسن الصفار از عباس بن معروف از علي بن مهزيار اهوازي از حسن بن علي الوشا از محمد بن قاسم بن فضيل از حماد بن عثمان از امام صادق(ع) ، از معناي کلام پيامبر سوال نموده و امام صادق(ع) فرمود:(( مقصود از کلام رسول الله(ص) آن عده از فرزندان زهرا مي باشد که از عذاب آتش الهي آزاد هستند و آنان حسن و حسين و زينب و ام کلثوم هستند.))}}<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلاميه، بي تا، ج۴۳، ص۲۳۱.</ref>
همچنین روایتی دیگر وجود دارد که مصداق کامل ذریه در این روایت را فرزندان حضرت زهرا؛ «حسن(ع) و حسین(ع) و زینب(س) و ام‌کلثوم(س)» تفسیر کرده است.


هم چنان که ملاحظه مي شود هفت نفر در سلسله سند اين حديث قرار گرفته که اعتبار و عدم اعتبار آنان مربوط به تشخيص علماء رجال مي باشد که به اجمال بيان مي شود:
== متن روایت ==
در روایتی از پیامبر(ص) نقل است: «فاطمه عفت و پاک‌دامنی خویش را حفظ کرد و خداوند آتش را بر ذریه فاطمه(س) حرام و آنان را از عذاب آتش مصون داشت.» از امام صادق(ع)، از معنای کلام پیامبر سؤال شد و امام فرمود: «مقصود از کلام رسول‌الله(ص) آن عده از فرزندان زهرا است که از عذاب آتش الهی آزاد هستند و آنان حسن و حسین و زینب و ام کلثوم می‌باشند.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۱.</ref>


حماد بن عثمان که اولين راوي در اين سند مي باشد کسي است که شيخ طوسي در «فهرست» خود از ايشان به عنوان ثقه و جليل القدر ياد کرده و گفته ايشان داراي کتاب نيز مي باشد.<ref>شيخ طوسي، محمد. الفهرست، موسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۱۱۵.</ref>
== سلسه راویان روایت ==
هفت نفر در سلسله سند این حدیث قرار گرفته است:
* حماد بن عثمان که اولین راوی در این سند بوده کسی است که [[شیخ طوسی]] در کتاب «فهرست» از ایشان به عنوان ثقه و جلیل القدر یاد کرده و گفته ایشان دارای کتاب است.<ref>شیخ طوسی، محمد. الفهرست، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۱۱۵.</ref>
* [[محمد بن قاسم]] که نجاشی از علماء رجال ایشان را توثیق نموده و فرموده محمد بن قاسم امامی مذهب و ثقه است.<ref>نجاشی الکوفی، شیخ احمد بن علی، رجال نجاشی، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۳۶۲.</ref>
* حسن بن علی الوشّاء را [[نجاشی]] از افراد برجسته شیعه شمرده است.<ref>تفرشی، السید المصطفی، نقد الرجال، آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۱ و طرائف المقال، ج۱، ص۲۱۷.</ref>
* علی بن مهزیار چهارمین نفر در سلسله سند است که از امام رضا(ع) روایت نقل کرده، وکیل [[امام جواد(ع)]] بوده و در وثاقت و اعتبارش از نظر اهل تشخیص تردیدی نیست.<ref>رجال نجاشی، تحقیق، شبیری زنجانی، ص۲۵۳، همان.</ref>
* [[عباس بن معروف]] نیز مورد تأیید علماء رجال قرار گرفته است.<ref>رجالی نجاشی، همان، ص۲۸۱.</ref>
* [[محمد بن حسن صفار]] یکی دیگر از راویان این روایت است. نجاشی در رجال خود به وثاقت، عظمت و منزلت یاد کرده و توثیق نموده است.<ref>رجال نجاشی، ص۲۵۴.</ref>
* [[محمد بن الحسن بن احمد بن الولید]]، با عناوینی چون [[شیخ القمیین]]، مورد توثیق قرار گرفته است.<ref>التفرشی، السید المصطفی، نقد الرجال، آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص ۱۷۰.</ref>


دومين نفر و راوي محمد بن قاسم مي باشد که نجاشي از علماء رجال ايشان را توثيق نموده و فرموده محمد بن قاسم امامي مذهب و ثقه مي باشد.<ref>نجاشي الکوفي، شيخ احمد بن علي، رجال نجاشي، جامعه مدرسين، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۳۶۲.</ref>
بر این اساس روایات این روایت توثیق شده‌اند.


و نيز حسن بن علي الوشّاء را نجاشي از افراد برجسته شيعه شمرده او را به عنوان «عين من اعيان الطائفه» معتبر دانسته است.<ref>تفرشي، السيد المصطفي، نقد الرجال، آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۱ و طرائف المقال، ج۱، ص۲۱۷.</ref>
== معنا و مفهوم روایت ==
روایات فراوانی در منابع روائی از معصومان(ع) رسیده که نجات‌بخش بودن ارتباط نسَبی را امری اشتباه دانسته‌اند. بر همین اساس در رابطه با روایت نجات نسل حضرت فاطمه از معصومان سؤال شده و آنان مسئله اطاعت از خدا و معصومان را یک امر ضروری و غیرقابل انکار دانسته‌اند. [[امام رضا(ع)]] این فکر که مجرد ارتباط نسَبی با فاطمه و اهل بیت(ع) عامل نجات است را منع کرده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۲.</ref> به این ادعا که همه ذریه حضرت زهرا(س) تنها به جهت انتساب به حضرت فاطمه اهل نجات باشند را مخالف عقل و نقل دانسته‌اند؛ زیرا در این صورت تمام تکالیف دینی برای نسل فاطمه(س) لغو می‌شود.{{مدرک|date=دسامبر ۲۰۲۳}}


علي بن مهزيار چهارمين نفر در سلسله سند مي باشد که از امام رضا(ع) روايت نقل کرده و از افراد ويژه امام جواد و وکيل آن حضرت بوده و در وثاقت و اعتبارش از نظر اهل تشخيص ترديدي نمي باشد.<ref>رجال نجاشي، تحقيق، شبيري زنجاني، ص۲۵۳، همان.</ref>
مطابق این روایت و روایات تاییدکننده آن آتش فقط بر آن عده از سادات حرام است که اهل طاعت، عبادت و بندگی باشند و لذا برای روایت مورد سؤال در برخی روایات امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، زینب و ام کلثوم را به عنوان مصداق کامل روایت ذکر شده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۱.</ref>


عباس بن معروف نيز مورد تأييد علماء رجال قرار گرفته<ref>رجالي نجاشي، همان، ص۲۸۱.</ref> و شکي در وثاقت ايشان نيست.
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
از محمد بن حسن صفار که يکي ديگر از راويان اين روايت مي باشد، مرحوم نجاشي در رجال خويش به وثاقت، عظمت قدر و منزلت و قلّت اسقاط در روايت، ياد کرده و توثيق نموده<ref>رجال نجاشي، همان، ص۲۵۴.</ref> آخرين نفر که محمد بن الحسن بن احمد بن الوليد مي باشد، با عناويني شيخ القميين فقيه آنان و ثقه و عين من اعيان الطائفه، مورد توثيق قرار گرفته است.<ref>التفرشي، السيد المصطفي، نقد الرجال، آل البيت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۴،ص ۱۷۰.</ref>
 
با توجه به معتبر بودن آحاد سلسله سند اين روايت ترديدي در صدور آن از معصوم(ع) باقي نمي ماند علاوه بر اين که روايت مستفيضه نيز مي باشد.
 
ب) امّا معنايي که اين روايت به ما ارائه مي دهد، اين مطلب است که آتش بر ذريه و نسل حضرت زهرا(س) که نسل پيامبر اکرم(ص) مي باشد، حرام است و سوال اين است که آيا همه ذريه فاطمه(س) مقصود است يا عده خاصي مورد نظر پيامبر اکرم(ص) بوده است؟
 
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت: اين که مقصود همه ذريه حضرت زهرا(س) بوده باشد و آنان به صرف انتساب به آن حضرت اهل نجات باشند، با عقل و نقل سازگار نمي باشد: زيرا بر اين مبنا از نظر عقلي بايد تکاليف ديني نسبت به آنان لغو باشد زيرا فرض اين است که آنان به مجرد انتساب اهل نجات اند در حالي که چنين نيست.
 
به علاوه روايات فراواني در منابع روائي از معصومين(ع) به ما رسيده که مي گويد اين طرز فکر که صرف ارتباط نسَبي نجات بخش است، اشتباه است و بر همين اساس در رابطه با روايت مورد سوال از معصومين(ع) سوال شده و آنان جواب منطقي و عقلايي داده اند و مسأله اطاعت از خدا و معصومين(ع) را يک امر ضروري و غير قابل انکار دانسته اند از جمله در زمان امام هشتم(ع) اين فکر که مجرد ارتباط نسَبي با فاطمه و اهل بيت(ع) عامل نجات است از سوي برخي ها تبليغ مي شده که امام علي بن موسي الرضا(ع) مانع از ترويج اين طرز تفکر غلط شده است:
 
زيد النار برادر امام هشتم(ع) در مجلسي دم از مقامات خاندان پيامبر اکرم(ص) مي زد و به طور غرور آميزي مرتب مي گفت ما چنين هستيم و ما چنان هستيم، راوي روايت مي گويد امام(ع) به زيد النار فرمود: «اگر سخن تو درست باشد و فرزندان رسول خدا(ص) وضع استثنائي داشته باشند و خداوند بدکاران آنها را معذب نکند و عمل نکرده به آن ها پاداش دهد، پس تو از پدرت موسي بن جعفر(ع) در نزد خدا گرامي تري زيرا وي خدا را بندگي کرد تا به درجات قرب نايل آمد و تو مي پنداري که بي آنکه بندگي خدا کني مي تواني در درجه موسي بن جعفر قرار گيري! سوگند به خدا هيچ کس به مقام قرب خدا نمي رسد مگر به اطاعت از او و تو گمان کردي که به معصيت خدا به مقام قرب الهي ميرسي و اين گماني است زشت.
 
زيد گفت: من برادر تو و فرزند پدر تو هستم، حضرت فرمود: آري تا وقتي که معصيت نکني زيرا حضرت نوح(ع) به خداوند عرضه داشت:
 
{{قرآن|وَنَادَي نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابُنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَک الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْکمُ الْحَاکمِينَ<ref>هود/ ۴۵.</ref> پروردگار من همانان پسرم از اهل من مي باشد و وعده تو حق است. فقال الله عزوجل {{قرآن|قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِک إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ...}}<ref>هود/ ۴۶.</ref> فاخرجه الله عزوجل من أن يکون من اهله بمعصيته، خداوند به حضرت نوح(ع) فرمودند: فرزندت از اهل تو نيست او خود ناصالح است پس خداي عزوجل پسر نوح را از اين که از جمله خاندان نوح باشد نفي کرد به دليل معصيت و گناهش.))<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلاميه، بي تا، ج۴۳، ص۲۳۲.</ref>
 
از اين روايت و استدلال امام(ع) به آيه شريفه مربوط به جريان پسر نوح، فهميده مي شود که صرف فرزندي و انتساب به پيامبر اکرم(ص) و فاطمه زهرا(س) سودي ندارد و عمل صالح لازم است زيرا فرزند نوح حقيقتا فرزند او بود ولي به دليل اين که ناصالح بود از درگاه خدا رانده و غرق شد. بنابراين آتش فقط بر آن عده از سادات حرام است که اهل طاعت عبادت و بندگي باشند و لذا براي روايت مورد سوال در برخي روايات امام حسن و امام حسين، زينب و ام کلثوم(ع) را به عنوان مصداق کامل روايت ذکر کرده است.<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلاميه، بي تا، ج۴۳، ص۲۳۱.</ref>
 
طاووس يماني مي گويند امام چهارم(ع) را در تاريکي شب مشغول مناجات و عبادت ديدم که زار زار گريه مي کرد، عرض کردم اين زاري و بي تابي چرا در حالي که شما فرزند رسول خدا(ص) و فاطمه و علي و حسين(ع) هستي، فرمود: «اي طاووس سخن نسَب را کنار بگذار که خدا بهشت را براي کسي خلق کرده که مطيع و نيکوکار باشد هر چند غلامي سياه چهره باشد و آتش را آفريده است براي کسي که نافرماني کند هر چند آقا زاده اي از قريش باشد. مگر نشنيده اي سخن خدا را که فرموده است:
 
«وقتي که در صور دميده شود نسب ها منتفي است و از يک ديگر پرسش نمي کنند».<ref>مؤمنون / ۱۰۱.</ref>
 
به خدا قسم فردا تو را سود نمي دهد مگر عملي صالحي که امروز پيش مي فرستي.))<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلاميه، بي تا، ج۴۶، ص۸۱ به بعد.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
 
۱ـ شهيد مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج۱، ص۳۳۱.
 
۲ـ گناهان مسلمان، صدار، چاپ يازدهم، ۱۳۸۱.
 
۳ـ فيروز آبادي، سيد مرتضي، فضايل الخمسه من الصحاح السته، اسلاميه، بي تا، ج۳، ص۱۶۵.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = علم رجال
| شاخه فرعی۱ = علم رجال
| شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۴ =  
  | شاخه فرعی۴ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:حجاب]]
[[رده:سیره حضرت فاطمه(س)]]
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۳

سؤال

پیامبر(ص) در حدیثی فرموده است: «فاطمه عفت و پاک‌دامنی خویش را حفظ کرد و خداوند آتش را بر ذریه فاطمه(س) حرام و آنان را از عذاب آتش مصون داشت.» معنای این حدیث چیست؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png


پاکدامنی حضرت فاطمه(س) و حرام‌شدن آتش بر ذریه او محتوای روایتی از پیامبر اسلام است که در منابع روایی نقل شده است. عالمان دینی گفته‌اند که نسبت داشتن با حضرت فاطمه(س) دلیل بر خلاصی از آتش نبوده و از روش عملی امامان نیز چنین چیزی دیده نمی‌شود. دوزخ تنها بر افرادی از سادات حرام است که اهل طاعت، عبادت و بندگی باشند.

همچنین روایتی دیگر وجود دارد که مصداق کامل ذریه در این روایت را فرزندان حضرت زهرا؛ «حسن(ع) و حسین(ع) و زینب(س) و ام‌کلثوم(س)» تفسیر کرده است.

متن روایت

در روایتی از پیامبر(ص) نقل است: «فاطمه عفت و پاک‌دامنی خویش را حفظ کرد و خداوند آتش را بر ذریه فاطمه(س) حرام و آنان را از عذاب آتش مصون داشت.» از امام صادق(ع)، از معنای کلام پیامبر سؤال شد و امام فرمود: «مقصود از کلام رسول‌الله(ص) آن عده از فرزندان زهرا است که از عذاب آتش الهی آزاد هستند و آنان حسن و حسین و زینب و ام کلثوم می‌باشند.»[۱]

سلسه راویان روایت

هفت نفر در سلسله سند این حدیث قرار گرفته است:

  • حماد بن عثمان که اولین راوی در این سند بوده کسی است که شیخ طوسی در کتاب «فهرست» از ایشان به عنوان ثقه و جلیل القدر یاد کرده و گفته ایشان دارای کتاب است.[۲]
  • محمد بن قاسم که نجاشی از علماء رجال ایشان را توثیق نموده و فرموده محمد بن قاسم امامی مذهب و ثقه است.[۳]
  • حسن بن علی الوشّاء را نجاشی از افراد برجسته شیعه شمرده است.[۴]
  • علی بن مهزیار چهارمین نفر در سلسله سند است که از امام رضا(ع) روایت نقل کرده، وکیل امام جواد(ع) بوده و در وثاقت و اعتبارش از نظر اهل تشخیص تردیدی نیست.[۵]
  • عباس بن معروف نیز مورد تأیید علماء رجال قرار گرفته است.[۶]
  • محمد بن حسن صفار یکی دیگر از راویان این روایت است. نجاشی در رجال خود به وثاقت، عظمت و منزلت یاد کرده و توثیق نموده است.[۷]
  • محمد بن الحسن بن احمد بن الولید، با عناوینی چون شیخ القمیین، مورد توثیق قرار گرفته است.[۸]

بر این اساس روایات این روایت توثیق شده‌اند.

معنا و مفهوم روایت

روایات فراوانی در منابع روائی از معصومان(ع) رسیده که نجات‌بخش بودن ارتباط نسَبی را امری اشتباه دانسته‌اند. بر همین اساس در رابطه با روایت نجات نسل حضرت فاطمه از معصومان سؤال شده و آنان مسئله اطاعت از خدا و معصومان را یک امر ضروری و غیرقابل انکار دانسته‌اند. امام رضا(ع) این فکر که مجرد ارتباط نسَبی با فاطمه و اهل بیت(ع) عامل نجات است را منع کرده است.[۹] به این ادعا که همه ذریه حضرت زهرا(س) تنها به جهت انتساب به حضرت فاطمه اهل نجات باشند را مخالف عقل و نقل دانسته‌اند؛ زیرا در این صورت تمام تکالیف دینی برای نسل فاطمه(س) لغو می‌شود.[نیازمند منبع]

مطابق این روایت و روایات تاییدکننده آن آتش فقط بر آن عده از سادات حرام است که اهل طاعت، عبادت و بندگی باشند و لذا برای روایت مورد سؤال در برخی روایات امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، زینب و ام کلثوم را به عنوان مصداق کامل روایت ذکر شده است.[۱۰]

منابع

  1. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۱.
  2. شیخ طوسی، محمد. الفهرست، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۱۱۵.
  3. نجاشی الکوفی، شیخ احمد بن علی، رجال نجاشی، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۳۶۲.
  4. تفرشی، السید المصطفی، نقد الرجال، آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۱ و طرائف المقال، ج۱، ص۲۱۷.
  5. رجال نجاشی، تحقیق، شبیری زنجانی، ص۲۵۳، همان.
  6. رجالی نجاشی، همان، ص۲۸۱.
  7. رجال نجاشی، ص۲۵۴.
  8. التفرشی، السید المصطفی، نقد الرجال، آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص ۱۷۰.
  9. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۲.
  10. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، اسلامیه، بی تا، ج۴۳، ص۲۳۱.