نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همّه لنا عبادة

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (پاورقی ها درست نیستند به خصوص دیدگاه مورد انتساب به مرحوم خوئی در باره راویان حدیث صحیح نیست و وی برخی از روات را به صراحت توثیق یا حتی مدح هم نکرده است اما در این مدخل به وثاقت راوی از قول مرحوم خوئی تصریح شده است از این رو متن و پاورقی ها اصلاح شد و روایت از معتبر بودن به مجهول بدن تغییر یافت.)
سؤال

حدیث شریف: «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همّه لنا عباده» به چه معنی و مفهوم است؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَةٌ، روایتی از امام صادق(ع) و به این معنا است: «نَفَس شخص اندوهگین به خاطر ظلمی که بر ما رفته، به منزله تسبیح است و اندوه او به خاطر ما عبادت است.» سند حدیث به خاطر مجهول بودن برخی از راویان معتبر نیست اما متن و دلالت این روایت با دیگر احادیث در این مضمون همخوانی دارد.

متن روایت

سندشناسی

این روایت اولین بار در أمالی شیخ مفید آمده است. در سلسله سند این روایت ابن قولویه و پدرش ثقه هستند. .[۲] سعد بن عبدالله نیز ثقه است.[۳] احمد بن ابی عبدالله برقی نیز ثقه است.[۴] سلیمان بن سلمه کندی، از اصحاب امام صادق(ع) است.[۵] برخی از کتب رجال نوشته‌اند مطلبی که بر حسن حال وی دلالت کند پیدا نکردیم. .[۶] برخی نیز وی را مجهول می‌دانند.[۷]محمد بن سعید بن غزوان از اصحاب امام باقر(ع)[۸]و مجهول است.[۹] عیسی بن ابی منصور از اصحاب امام صادق(ع) می‌باشد و مورد اعتماد است.[۱۰] ابان بن تغلب عظیم المنزله و ثقه است.[۱۱]

دلالت‌شناسی

دلالت و متن روایت نیز روان است و با مبانی و منابع دینی همراه و هم صدا است. مشکل خاصی در دلالت آن وجود ندارد. شبیه خطبه شعبانیه پیامبر(ص) است که فرموده است: نفس کشیدن انسان روزه‌دار تسبیح است. خواب انسان روزه‌دار عبادت است؛ یا روایتی که در مورد گریه بر اهل بیت(ع) آمده است: اگر برای گریه بر اهل بیت(ع) آمادگی نداشتید، خود را به تباکی و گریه بزنید که این کار خود نیز از پاداش زیادی برخوردار است. چون «چشم گریان چشمه فیض خداست» و گریستن بر اهل بیت(ع) بسیار ثواب دارد.[۱۲] امام حسین(ع) در منابع معتبر به عنوان «قتیل العبره» یعنی کشته اشک معرفی شده است.[۱۳]


مطالعه بیشتر

  • فرهنگ عاشورا، استاد جواد محدثی.


منابع

  1. شیخ مفید، محمد بن محمد، الامالی، بیروت، دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۳۳۸، مجلس۴۰، حدیث۳.
  2. حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۳۲.
  3. اردبیلی غروی حائری، محمد، جامع الرواه، بی جا، مکتبه المحمدی، بی تا، ج۱، ص۳۵۶.
  4. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال في معرفة الرجال، مؤسسة نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۶۳.
  5. طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۲۱۷.
  6. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(ط الحديثة)، قم، موسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۳۳، ص۱۵۶.
  7. جواهری، محمد، المفيد من معجم رجال الحديث، قم، مكتبة المحلاتي، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۲۵۸.
  8. طوسی، محمد بن الحسن، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ص۱۴۵.
  9. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج۳، ص۱۲۰. جواهری، محمد، المفيد من معجم رجال الحديث، قم، مكتبة المحلاتي، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۵۳۱.
  10. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ، ج۱۴، ص۱۹۳.
  11. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۱۰.
  12. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۷۹–۲۹۶.
  13. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۷۹.