علت خارجی ناميدن اهل‌بيت(ع) توسط كوفيان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}کوفیان که امام حسین(ع) را می‌شناختند و می‌دانستند که اسیران به شهر آمده، چرا آن‌ها را خارجی نامیدند؟ آیا این به صورت شایعه بوده یا واقعاً با آگاهی کامل و به خاطر دنیا، آن‌ها را خارجی نامسلمان قلمداد می‌کردند.
{{سوال}}کوفیان که امام حسین(ع) و خانواده او را می‌شناختند. پس چرا آن‌ها را خارجی نامیدند؟ آیا این به صورت شایعه بوده یا واقعاً با آگاهی کامل و به خاطر دنیا، آن‌ها را خارجی نامسلمان قلمداد می‌کردند.
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خط ۳۱: خط ۳۰:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]
[[رده:درگاه امام حسین(ع)]]

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۷

سؤال
کوفیان که امام حسین(ع) و خانواده او را می‌شناختند. پس چرا آن‌ها را خارجی نامیدند؟ آیا این به صورت شایعه بوده یا واقعاً با آگاهی کامل و به خاطر دنیا، آن‌ها را خارجی نامسلمان قلمداد می‌کردند.

دلایل معتبری که دلالت کند در کوفه به امام حسین(ع)، خارجی گفته شده، وجود ندارد. کوفه مرکز حکومت امام علی(ع) بود و او سال‌ها در آن حکومت کرد. امام حسین(ع) نیز سال‌ها در آنجا زندگی کرد و به همراه اهل کوفه در سپاه امام علی(ع) حضور داشت. در کوفه از اصحاب پیامبر(ص) و به ویژه شیعیان واقعی، افراد زیادی بودند که اهل‌بیت را به خوبی می‌شناختند و در حد توان و به سهم خود با زبان و بیان و برخورد عملی از آن‌ها دفاع می‌کردند. عبدالله بن عفیف پس از واقعه عاشورا، به سخنان ابن‌زیاد در نکوهش اهل بیت در مسجد کوفه اعتراض کرد و در نتیجه به دستور ابن زیاد، سر از تنش جدا نمودند.[۱] زید بن ارقم که صحابه پیامبر بود در کوفه به ابن‌زیاد گفت: «چوب از لب‌های حسین(ع) بردار، خودم بارها دیدم پیامبر(ص) لب‌هایش را روی این لب‌ها قرار می‌داد».[۲] مرد دیگری نیز در کوفه چنین سخنی را به ابن‌زیاد گفت.[۳]

البته مردم شام، امام حسین(ع) و اهل‌بیت او را نمی‌شناختند. علت اصلی آن نیز تبلیغات بنی‌امیه علیه اهل‌بیت(ع) بود. در میان مردم شام، تعداد کسانی که پیامبر را دیده بودند،‌ اندک بود. شماری از مردم شام نیز امام حسین(ع) و اهل بیت او را می‌شناختند، ولی نمی‌دانستند اسیران همان اهل بیت پیامبر(ص) هستند، مانند پیرمردی که به امام سجاد(ع) خطاب کرد: الحمد لله که خدا شما را کشت و …، امام سجاد(ع) پرسید: آیا قرآن خوانده‌ای؟ گفت: آری؛ سپس امام آیاتی که در شأن اهل بیت(ع) بود؛ قرائت کرد و فرمود آن اهل‌بیت ما هستیم. پیرمرد سرش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! من استغفار و توبه می‌کنم.[۴]

منابع

  1. البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۹۱.
  2. بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۶.
  3. بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۴.
  4. بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۵۵.