عزاداری امامان شیعه بر امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اقامهٔ عزا و گریه بر عزیزان از دست رفته، از جانب معصومین(ع) رایج بوده است؛ چنان‌که حضرت فاطمه زهرا(س) به خاطر گریه شبانه‌روزی برای پدر بزرگوارش، مورد اعتراض قرار گرفت و به ناچار بیت الاحزان را به وجود آورده، دست حسن و حسین(ع) را می‌گرفت، و برای عزاداری و گریه به آن‌جا می‌رفت. ائمهٔ اطهار(ع) نیز برای امام حسین(ع) سوگواری می‌کردند.
مناع تاریخی و روایی شیعه برخی عزاداری‌های ائمه بر امام حسین(ع) را ذکر کرده‌اند:


اما دربارهٔ چگونگی عزاداری آن‌ها و این‌که آیا این عزاداری در ایام محرم بوده است یا خیر، لازم است در سیرهٔ ائمه معصومین(ع) و چگونگی سوگواری آن‌ها تحقیق و بررسی لازم انجام شود. در این زمینه، سیرهٔ امام سجاد(ع) و امامان پس از او را به اجمال بررسی خواهیم کرد:
'''عزاداری امام سجاد(ع)'''


۱. عزاداری امام سجاد(ع): از آن‌جایی که حضرت امام زین‌العابدین(ع) هنگام شهادت پدر بزرگوارش، در کربلا حضور داشت و از عمق فاجعه آگاه و چگونگی شهادت آن عزیزان را مشاهده کرده بود؛ بنابراین، بر اساس روایات معتبر، آن حضرت تمام عمر باقی ماندهٔ خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می‌کرد، چنان‌که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار می‌دادند، اشک از چشمان مبارک‌شان جاری می‌شد، تا جایی که گاه غلامی از او می‌پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی‌شود؟ حضرت می‌فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، یکی از آن‌ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟<ref>تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.</ref>
امام زین‌العابدین(ع) هنگام شهادت پدرش امام حسین(ع)، در کربلا حضور داشت. امام سجاد(ع) باقی مانده عمر خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می‌کرد، چنان‌که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار می‌دادند، اشک از چشمان مبارک‌شان جاری می‌شد، تا جایی که گاه غلامی از او می‌پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی‌شود؟ حضرت می‌فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، یکی از آن‌ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟<ref>تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.</ref>


در «المجالس‌السنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی‌که روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها شب‌زنده‌داری می‌کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می‌رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می‌آورد و عرض می‌کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین‌طور این کلام را تکرار و گریه می‌کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می‌شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این‌که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.<ref>المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref>
در «المجالس‌السنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی‌که روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها شب‌زنده‌داری می‌کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می‌رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می‌آورد و عرض می‌کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین‌طور این کلام را تکرار و گریه می‌کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می‌شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این‌که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.<ref>المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۴

سؤال

آیا در دورهٔ معصومین(ع) عزاداری امام حسین(ع) در ایام محرم برگزار می‌شده و اگر چنین است، به چه صورت بوده است؟

مناع تاریخی و روایی شیعه برخی عزاداری‌های ائمه بر امام حسین(ع) را ذکر کرده‌اند:

عزاداری امام سجاد(ع)

امام زین‌العابدین(ع) هنگام شهادت پدرش امام حسین(ع)، در کربلا حضور داشت. امام سجاد(ع) باقی مانده عمر خویش را عزادار بود و بر شهدای کربلا گریه می‌کرد، چنان‌که اگرغذایی را خدمت حضرت سجاد(ع) قرار می‌دادند، اشک از چشمان مبارک‌شان جاری می‌شد، تا جایی که گاه غلامی از او می‌پرسد: آیا حزن و اندوه شما تمام نمی‌شود؟ حضرت می‌فرماید: وای بر تو! همانا یعقوب(ع) دوازده فرزند داشت، یکی از آن‌ها ناپدید شد و یعقوب از شدّت اندوه چشمانش سفید (ونابینا) گردید، در حالی که فرزندش یوسف زنده بود! ولی من پدر و برادر و عمو و هفده نفر از اهل بیتم و تعدادی از یاران پدرم را دیدم که ذبح شده و به خون آغشته بودند؛ پس چگونه حزن و اندوهم تمام شود؟[۱]

در «المجالس‌السنیّه» آمده است که امام صادق(ع) دربارهٔ جدش ـ امام سجاد(ع) ـ فرمود: او چهل سال بر پدرش گریه کرد، در حالی‌که روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها شب‌زنده‌داری می‌کرد و هنگامی که زمان افطار فرا می‌رسید و یکی از غلامانش برای او غذا می‌آورد و عرض می‌کرد: ای مولای من! میل کنید؛ حضرت می‌فرمود: فرزند رسول خدا گرسنه شهید شد، فرزند رسول خدا تشنه شهید شد، و همین‌طور این کلام را تکرار و گریه می‌کرد تا این که غذا و آب با اشک چشمش مخلوط می‌شد و این وضعیت همچنان ادامه داشت تا این‌که خدای خویش را ملاقات کرد و به دیدار حق شتافت.[۲]

۲. عزاداری امام باقر(ع): در کتاب «نهضه الحسین» (ص ۱۵۲) آمده است: با آمدن ماه محرم، حزن و اندوه در اهل‌بیت نبوی(ع) ظاهر می‌گشت و آنان از شعرا می‌خواستند تا برای جدشان ـ امام حسین(ع) ـ مرثیه‌سرایی کنند.[۳] همچنین در کامل‌الزیارات ابن قولویه آمده است که امام باقر(ع) در روز عاشورا به سوگواری برای امام حسین(ع) امر فرموده، و در خانهٔ خویش مجلس عزا اقامه می‌کرد و…[۴]

۳. عزاداری امام صادق(ع): دربارهٔ عزاداری امام صادق‎(ع) نیز روایات زیادی وارد شده است که از شاعران درخواست می‌نمود برای جدّش مرثیه‌سرایی کنند و آنان را بر این امر مقدّس تشویق می‌کرد و اهل‌بیت او از پس پرده به مرثیه‌سرایی شاعران گوش می‌دادند و گریه و ناله می‌کردند.[۵]

۴. عزاداری امام موسی کاظم(ع): در این باره، امام رضا(ع) می‌فرماید: هنگامی که محرم فرا می‌رسید، پدرم هرگز با حالت خنده و تبسم دیده نمی‌شد و ده روز اول محرم به همین شکل بود تا این که روز دهم و روز عاشورا فرا می‌رسید و این روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و می‌فرمود: عاشورا روزی است که جدّم حسین(ع) را شهید کردند.[۶]

۵. عزاداری امام رضا(ع): دعبل خزاعی می‌گوید: در ایام دههٔ محرم به محضر آقا و مولای خود، علی بن موسی(ع)، در مرو شرفیاب شدم و آن حضرت را در حالی که اصحابش دور او نشسته بودند، محزون یافتم. وقتی حضرت مرا دید فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر کسی که با دست و زبانش ما را یاری می‌کند؛ سپس حضرت مرا در کنار خودش جای داد و فرمود: ای دعبل! دوست داری شعر بخوانی؛ زیرا این روزها ایام غم و اندوه بر ما اهل بیت و روز شادی دشمنان ما، به ویژه بنی‌امیه، است؛ سپس برخاست و پرده‌ای بین ما و اهل‌بیتش زد و آنان را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدّش حسین(ع) گریه کنند؛ آن‌گاه رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! مرثیه بخوان! تو یاور ما و مرثیه‌سرای ما هستی، تا زمانی که زنده‌ای.[۷] در این هنگام دعبل مرثیه‌سرایی را آغاز کرد.[۸]

۶. عزاداری در زمان چهار امام دیگر: در آن زمان‌ها، عزاداری گاه سیر صعودی و گاه نزولی داشته است؛ مثلاً در زمان امام جواد(ع)، تا حدی امکان عزاداری برای شیعیان فراهم بود و این حالت تا زمان معتصم ادامه داشت؛ اما پس از آن، سیر نزولی یافت و شیعه برای عزاداری و احیای شعائر حسینی در فشار بود.[۹] در این دوران نیز عزاداری در ایام محرم نسبت به ماه‌ها و ایام دیگر بیشتر بود.

با توجه به بررسی سیره امامان معصوم(ع)، عزاداری سیدالشهدا در طول سال در مناسبت‌های ویژه برپا بود، ولی در ایام محرم، مجالس سوگواری هر روز بر پا می‌شد و برخی از آن‌ها، مانند امام سجاد(ع)، در ایام محرم سیاه‌پوش نیز بودند.[۱۰]

منابع

  1. تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، السید صالح الشهرستانی، تحقیق و اعداد، الشیخ نبیل رضا علوان، ص۱۱۸بیروت، دارالزهراء، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، و مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶.
  2. المجالس السنیّه، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف، چاپ ششم ۱۳۹۸ ق، ج۱، ص۱۵۵.
  3. کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص۱۱۱ تا ۱۱۴، تهران، چاپ صدوق، چاپ اول، سال۱۳۷۵.
  4. تاریخ النیاحه علی الامام الشهید الحسین بن علی(ع)، ص۱۲۰، المجالس السنیه، ج۵، ص۱۲۳.
  5. تاریخ سیدالشهدا، عباس صفائی حائری، ص۵۶۶، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، سال ۱۳۷۹، آمالی صدوق، مجلسی، ج۶، ص۲۰۵.
  6. أمالی صدوق، ج۲، ص۱۱۱.
  7. بحارالانوار، ج۴۰، ص۲۵۷.
  8. بحارالانوار، ص۱۵۷.
  9. بحارالانوار، ص۱۳۶ و ۱۳۷.
  10. سیاه‌پوش در سوگ ائمه نور، علی ابوالحسنی، منذر، ص۱۲۷ و ۱۲۸، قم، مؤلف، چاپ اول، سال ۱۳۷۵. برای آگاهی بیشتر ر.ک. مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۶۶، آمالی صدوق، مجلسی ۲۹، ج۶، ص۲۰۵.