سیر تحول عزاداری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا سبك عزاداري موجود، از دوره‎ي صفويه وارد فرهنگ شيعه شده است؟
آیا سبک عزاداری موجود، از دورهٔ صفویه وارد فرهنگ شیعه شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
سوگواري و مرثيه‎سرايي براي سالار شهيدان(ع) در زمان ائمه معصومين‎(ع) رايج بوده و همچنين بر تداوم آن توصيه شده است. بزرگان دين نيز همواره شيعيان را بر ادامه‎ي اين امر مقدّس توصيه مي‎فرمودند؛ اما اين كه آيا عزاداري مرسوم زمان ما از همان ابتدا و از عصر امامان معصوم(ع) بوده يا پس از آن‎ها رايج شده است، به نظر مي‎رسد كه بعضي از شيوه‎هاي عزاداري، به ويژه تعزيه خواني‎‎ها، بعد از ائمه(ع) به وجود آمده است، چنان‎كه پترچلكووسكي در اين زمينه مي‎گويد: «مراسم محرّم، حمايت و تشويق دربار صفوي را جلب كرد. ياد كرد شهادت امام حسين(ع) به صورت عملي ميهن پرستانه درآمد. گزارشات متعدّدي از اجتماعات مزبور، كه اكثراً توسط فرستادگان سياسي اروپا، مبلّغان، بازرگانان و سياحان به ثبت رسيده، از اشخاصي سخن مي‎گويند كه ملبّس به جامه‎هاي رنگارنگ (بوده)، به طور منظم پياده‎روي مي‎كردند، يا سوار بر اسب‎ها و شترها، آفريننده‎ي وقايعي بودند كه به واقعه‎ي حزن‎انگيز كربلا ختم مي‎شد. نبردهاي ساختگي توسط صدها تن از عزاداران ملبّس به جامه‎هاي همگون و مسلح به تير و كمان و شمشير و سلاح‎هاي ديگر، به طور آهسته بازي مي‎شد. سراسر نمايش با سوگ‎نوا همراهي مي‎شد و تماشاگران كه در امتداد گذرگاه‎ها صف مي‎كشيدند، بر سينه مي‎زدند و در حالي كه دسته عزا از كنارشان رد مي‎شد، فرياد مي‎زدند: حسين، حسين، يا شاه شهيدان حسين.»<ref>تعزيه هنر بومي پيشرو ايران، پترچلكووسكي، ترجمه، داود حاتمي، ص۱۰ تا ۱۱، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ اول، سال ۱۳۶۷.</ref>
سوگواری و مرثیه‌سرایی برای سالار شهیدان(ع) در زمان ائمه معصومین‎(ع) رایج بوده و همچنین بر تداوم آن توصیه شده است. بزرگان دین نیز همواره شیعیان را بر ادامهٔ این امر مقدّس توصیه می‌فرمودند؛ اما این که آیا عزاداری مرسوم زمان ما از همان ابتدا و از عصر امامان معصوم(ع) بوده یا پس از آن‌ها رایج شده است، به نظر می‌رسد که بعضی از شیوه‌های عزاداری، به ویژه تعزیه خوانی‌ها، بعد از ائمه(ع) به وجود آمده است، چنان‌که پترچلکووسکی در این زمینه می‌گوید: «مراسم محرّم، حمایت و تشویق دربار صفوی را جلب کرد. یاد کرد شهادت امام حسین(ع) به صورت عملی میهن پرستانه درآمد. گزارشات متعدّدی از اجتماعات مزبور، که اکثراً توسط فرستادگان سیاسی اروپا، مبلّغان، بازرگانان و سیاحان به ثبت رسیده، از اشخاصی سخن می‌گویند که ملبّس به جامه‌های رنگارنگ (بوده)، به‌طور منظم پیاده‌روی می‌کردند، یا سوار بر اسب‌ها و شترها، آفرینندهٔ وقایعی بودند که به واقعهٔ حزن‌انگیز کربلا ختم می‌شد. نبردهای ساختگی توسط صدها تن از عزاداران ملبّس به جامه‌های همگون و مسلح به تیر و کمان و شمشیر و سلاح‌های دیگر، به‌طور آهسته بازی می‌شد. سراسر نمایش با سوگ‌نوا همراهی می‌شد و تماشاگران که در امتداد گذرگاه‌ها صف می‌کشیدند، بر سینه می‌زدند و در حالی که دسته عزا از کنارشان رد می‌شد، فریاد می‌زدند: حسین، حسین، یا شاه شهیدان حسین.»<ref>تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، پترچلکووسکی، ترجمه، داود حاتمی، ص۱۰ تا ۱۱، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، سال ۱۳۶۷.</ref>


هر چند برخي، تاريخ شروع عزاداري به اين سبك را به دوره‎ي حكومت آل‎بويه نسبت داده‎اند، ولي روضه‎خواني يا قرائت كتاب «روضه الشهداء» و كتاب‎هاي مشابه بر روي منبر، از دوره‎ي صفويه شروع شد.<ref>همان منبع، پاورقي، توضيح مترجم، ص۱۱.</ref> در همان زمان كه مراسم محرم در دوره‎ي صفويه رشد و توسعه مي‎يافت، و شكل مهم و معروف ديگري از نمايش مذهبي پديد آمد كه نقل نمايشي زندگي و اعمال، رنج و مرگ شهيدان شيعه بود. موضوع اين نمايش در اساس ـ هر چند هم اندك ـ، هميشه در ارتباط با واقعه‎ي كربلا بود، اين داستان‎ها از كتابي فارسي به نام «روضه الشهداء»<ref>فتوت نامه سلطاني، مقدمه ص۹۵، تهران، چاپ محجوب، سال ۱۳۵۰.
هر چند برخی، تاریخ شروع عزاداری به این سبک را به دورهٔ حکومت آل‌بویه نسبت داده‌اند، ولی روضه‌خوانی یا قرائت کتاب «روضه الشهداء» و کتاب‌های مشابه بر روی منبر، از دورهٔ صفویه شروع شد.<ref>همان منبع، پاورقی، توضیح مترجم، ص۱۱.</ref> در همان زمان که مراسم محرم در دورهٔ صفویه رشد و توسعه می‌یافت، و شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که نقل نمایشی زندگی و اعمال، رنج و مرگ شهیدان شیعه بود. موضوع این نمایش در اساس ـ هر چند هم اندک ـ، همیشه در ارتباط با واقعهٔ کربلا بود، این داستان‌ها از کتابی فارسی به نام «روضه الشهداء»<ref>فتوت نامه سلطانی، مقدمه ص۹۵، تهران، چاپ محجوب، سال ۱۳۵۰.


- روضه الشهداء، حسين واعظ كاشفي سبزواري، بمبئي، تاجران كتب و مالكان مطيع محمدي، بمبئي، بي‎تا.</ref>يا بهشت شهيدان، گرفته مي‎شد و از اوايل سده‎ي شانزدهم در ميان شيعيان به گونه‎اي گسترده، انتشار يافت. درباره‎ي مراسم تعزيه‎خواني و عزاداري در دوره‎ي صفويه، ژان كالمارنين مي‎نويسد: «تجديد خاطره‎ي فاجعه كربلا به صورتي كه در زمان صفويه جاني تازه گرفت، دنباله‎ي سنتي قديمي از آداب مذهبي است؛ مانند زيارت بُقاع شهيدان كربلا، سينه زني و روضه‎خواني در روز عاشورا و در دهه اول محرم، كه به وسيله‎ي مسلماناني كه گرايش‎هاي عقيدتي گوناگون دارند اجرا مي‎شده است،… موضوع گرفتن انتقام خون امام حسين(ع) كه از دير باز بخش اعظم تجديد خاطره‎ي فاجعه‎ي كربلا حكم‎فرما بوده و شاه اسماعيل ـ بنيان‎گذار سلسله‎ي پادشاهي صفوي ـ از آن براي تبليغ و پيشبرد كارهاي خود استفاده كرد.»<ref>پترچلكووسكي، همان، ص۱۶۳ – ۱۶۴، همچنين در پايان نامه مؤلف و كتاب ديگرش به نام اخلاص كامل به امام حسين(ع) به طور كامل به اين موضوع پرداخته شده است.</ref>  
- روضه الشهداء، حسین واعظ کاشفی سبزواری، بمبئی، تاجران کتب و مالکان مطیع محمدی، بمبئی، بی‌تا.</ref>یا بهشت شهیدان، گرفته می‌شد و از اوایل سدهٔ شانزدهم در میان شیعیان به گونه‌ای گسترده، انتشار یافت. دربارهٔ مراسم تعزیه‌خوانی و عزاداری در دورهٔ صفویه، ژان کالمارنین می‌نویسد: «تجدید خاطرهٔ فاجعه کربلا به صورتی که در زمان صفویه جانی تازه گرفت، دنبالهٔ سنتی قدیمی از آداب مذهبی است؛ مانند زیارت بُقاع شهیدان کربلا، سینه زنی و روضه‌خوانی در روز عاشورا و در دهه اول محرم، که به وسیلهٔ مسلمانانی که گرایش‌های عقیدتی گوناگون دارند اجرا می‌شده است، … موضوع گرفتن انتقام خون امام حسین(ع) که از دیر باز بخش اعظم تجدید خاطرهٔ فاجعهٔ کربلا حکم‌فرما بوده و شاه اسماعیل ـ بنیان‌گذار سلسلهٔ پادشاهی صفوی ـ از آن برای تبلیغ و پیشبرد کارهای خود استفاده کرد.»<ref>پترچلکووسکی، همان، ص۱۶۳ – ۱۶۴، همچنین در پایان‌نامه مؤلف و کتاب دیگرش به نام اخلاص کامل به امام حسین(ع) به‌طور کامل به این موضوع پرداخته شده است.</ref>


ژان كالمار، قسمت بيشتري از تحولات عزاداري را به سنت‎هاي ديرينه‎ي ايران مربوط مي‎داند و چنين مي‎گويد: «به عقيده من قسمت اعظم اين تحول، صرف نظر از جنبه‎ي ايماني و عقيدتي آن، تحت تأثير سنت‎هايي به وجود آمده است كه ريشه‎هاي ژرف نزد ايرانيان دارد و حتّي صورت منقّح‎تر نمايشي مصائب روحاني را موجب گرديده است.<ref>پترچلكووسكي، ص۱۶۴؛ اخلاص كامل به امام حسين(ع)، ژان‎كالمار، پاريس، بي‎تا، ۱۳۵۴ ش، ۱۹۷۵ م.</ref> مطلبي كه قابل توجه است اين كه چون قبل از صفويه عزاداري به اين سبك رايج نبوده و با جلوس شاه اسماعيل بر تخت سلطنت و چند ماه بعد از آن، تأليف كتاب «روضه الشهداء» در تبريز به پايان رسيد ـ كه مجموعه‎ي روايات رثايي و حماسي و ديني تركي و فارسي را درباره‎ي فاجعه‎ي كربلا و يادآوري آن و انتقام گيري، به زبان فارسي درآورد؛ پس در اين جا هم، مانند برخي جاهاي ديگر، خود را در برابر موقعيتي تناقض آميز مي‎بينيم كه در آن ايران شيعي، مصيبت نامه‎ي كربلا را به صوفي‎اي از سلسله‎ي «نقش‎بندي» مديون است كه مسلماً به تقيّه متصفش كرده‎اند و احتمالاً مردي از اهل تسنن بوده كه در محافل صوفي‎گري و فتوت، هر چه بيشتر، اهل‎بيت و شهيدان كربلا را محترم مي‎شمرده است.<ref>پترچلكووسكي، ص۱۶۵، اخلاص كامل به امام حسين(ع)، ژان‎كالمار.</ref>
ژان کالمار، قسمت بیشتری از تحولات عزاداری را به سنت‌های دیرینهٔ ایران مربوط می‌داند و چنین می‌گوید: «به عقیده من قسمت اعظم این تحول، صرف نظر از جنبهٔ ایمانی و عقیدتی آن، تحت تأثیر سنت‌هایی به وجود آمده است که ریشه‌های ژرف نزد ایرانیان دارد و حتّی صورت منقّح‌تر نمایشی مصائب روحانی را موجب گردیده است.<ref>پترچلکووسکی، ص۱۶۴؛ اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ژان‌کالمار، پاریس، بی‌تا، ۱۳۵۴ ش، ۱۹۷۵ م.</ref> مطلبی که قابل توجه است این که چون قبل از صفویه عزاداری به این سبک رایج نبوده و با جلوس شاه اسماعیل بر تخت سلطنت و چند ماه بعد از آن، تألیف کتاب «روضه الشهداء» در تبریز به پایان رسید ـ که مجموعهٔ روایات رثایی و حماسی و دینی ترکی و فارسی را دربارهٔ فاجعهٔ کربلا و یادآوری آن و انتقام‌گیری، به زبان فارسی درآورد؛ پس در این‌جا هم، مانند برخی جاهای دیگر، خود را در برابر موقعیتی تناقض آمیز می‌بینیم که در آن ایران شیعی، مصیبت نامهٔ کربلا را به صوفی‌ای از سلسلهٔ «نقش‌بندی» مدیون است که مسلماً به تقیّه متصفش کرده‌اند و احتمالاً مردی از اهل تسنن بوده که در محافل صوفی‌گری و فتوت، هر چه بیشتر، اهل‌بیت و شهیدان کربلا را محترم می‌شمرده است.<ref>پترچلکووسکی، ص۱۶۵، اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ژان‌کالمار.</ref>


از اين جا روشن مي‎شود كه با توجه به خلأ فرهنگي دوران صفويّه، سرودن شعر در مدح و رثاي ائمه و شهداي كربلا؛ براي شاعران افتخاري بس بزرگ محسوب مي‎شد. حتي مي‎توان گفت كه احتمالا‎ً اگر محركي مانند هفت بند محتشم كاشاني ـ كه در گسترش بعدي ذكر مصائب تأثير به سزايي داشته نمي‎بود، تعزيه‎خواني به جاي مهمي نمي‎رسيد.
از این‌جا روشن می‌شود که با توجه به خلأ فرهنگی دوران صفویّه، سرودن شعر در مدح و رثای ائمه و شهدای کربلا؛ برای شاعران افتخاری بس بزرگ محسوب می‌شد. حتی می‌توان گفت که احتمالاً اگر محرکی مانند هفت بند محتشم کاشانی ـ که در گسترش بعدی ذکر مصائب تأثیر به سزایی داشته نمی‌بود، تعزیه‌خوانی به جای مهمی نمی‌رسید.


در دهه‎هاي آخر قرن دهم، شاهد رواج مراسم عزاداري ماه محرم، بيشتر در مراكز شهري شيعي هستيم، در كنار عزايي عمومي كه مي‎رود تا بيستم و حتي بيست و هشتم صفر نيز به طول انجامد، به موازات اين امر روضه‎خواني گسترش مي‎يابد و از قرن يازدهم موجب افزايش خيرات براي جمع بسياري كه به اين مجالس روي مي‎آورند، موجب افزايش خير است مي‎گردد؛ علاوه بر اين، با اين كه هيچ اطلاعي متكي بر ارقام در دست نيست؛ پس از آن كه در نيمه‎ي دوم قرن يازدهم تدارك چشم‎گيري براي برگزاري عزاي حسيني و تعزيه‎هاي سيّار آغاز مي‎شود، حمايت رسمي از اين مراسم بايد كسب اهميتي كرده باشد.<ref>پترچلكووسكي، همان، ص۱۶۵، ۱۶۶.</ref>
در دهه‌های آخر قرن دهم، شاهد رواج مراسم عزاداری ماه محرم، بیشتر در مراکز شهری شیعی هستیم، در کنار عزایی عمومی که می‌رود تا بیستم و حتی بیست و هشتم صفر نیز به طول انجامد، به موازات این امر روضه‌خوانی گسترش می‌یابد و از قرن یازدهم موجب افزایش خیرات برای جمع بسیاری که به این مجالس روی می‌آورند، موجب افزایش خیر است می‌گردد؛ علاوه بر این، با این که هیچ اطلاعی متکی بر ارقام در دست نیست؛ پس از آن که در نیمهٔ دوم قرن یازدهم تدارک چشم‌گیری برای برگزاری عزای حسینی و تعزیه‌های سیّار آغاز می‌شود، حمایت رسمی از این مراسم باید کسب اهمیتی کرده باشد.<ref>پترچلکووسکی، همان، ص۱۶۵، ۱۶۶.</ref>


با روي كار آمدن دولت صفويّه و در آوردن مملكت به صورت كشوري شيعه و مقتدر تأثيري فراوان بر آينده‎ي آيين سوگواري محرم گذارد، به گونه‎اي كه تظاهرات شكوه‎مند شيعيان در محرم هر سال، در نشر و اشاعه‎ي مذهب تشيّع در فلات قارّه ايران، مساعدت فراواني كرد. در اين زمان كتاب «روضه الشهداء» به رشته‎ي تحرير درآمد و قوه‎ي محركه‎اي شد براي پيدايش مراسم محرم كه از بطن آن، سبك تازه‎اي از فعاليّت به نام روضه‎خواني يا قرائت «روضه الشهداء»، به وجود آمد. دو قرن و نيم بعد، اين سبك به منزله‎ي رشته‎اي كه به وسيله‎ي آن، اشعار غنائي و متون و نمايش‎هاي تعزيه به هم بافته شدند.»<ref>همان، ص۱۶۵، اخلاص كامل به امام حسين(ع)، ص۳۶۶.</ref>  
با روی کار آمدن دولت صفویّه و درآوردن مملکت به صورت کشوری شیعه و مقتدر تأثیری فراوان بر آیندهٔ آیین سوگواری محرم گذارد، به گونه‌ای که تظاهرات شکوه‌مند شیعیان در محرم هر سال، در نشر و اشاعهٔ مذهب تشیّع در فلات قارّه ایران، مساعدت فراوانی کرد. در این زمان کتاب «روضه الشهداء» به رشتهٔ تحریر درآمد و قوهٔ محرکه‌ای شد برای پیدایش مراسم محرم که از بطن آن، سبک تازه‌ای از فعالیّت به نام روضه‌خوانی یا قرائت «روضه الشهداء»، به وجود آمد. دو قرن و نیم بعد، این سبک به منزلهٔ رشته‌ای که به وسیلهٔ آن، اشعار غنائی و متون و نمایش‌های تعزیه به هم بافته شدند.»<ref>همان، ص۱۶۵، اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ص۳۶۶.</ref>


از آن‌چه گذشت چنين برمي‎آيد كه عزاداري به سبك موجود، از صدر اسلام نبوده، بلكه بيشتر از دوران صفويه به وجود آمده است، هر چند عده‎اي بر اين باورند كه منشأ آن از زمان آل‎بويه مي‎باشد؛ رواج سبك عزاداري صفويه مي‎تواند به اين دليل باشد كه اولا:ً دولت روي كار آمده، شيعي بوده، تمام امكانات را در دست داشته است و ثانياً: بيشتر مردم شيعه بودند و ترويج نهضت حسيني و بيان مظلوميت‎هاي آن حضرت و اهل بيت و يارانش را مي‎خواستند، بنابراين، دو عامل ياد شده در شكل گرفتن سبك موجود، نقش اساسي داشتند.
از آنچه گذشت چنین برمی‌آید که عزاداری به سبک موجود، از صدر اسلام نبوده، بلکه بیشتر از دوران صفویه به وجود آمده است، هر چند عده‌ای بر این باورند که منشأ آن از زمان آل‌بویه می‌باشد؛ رواج سبک عزاداری صفویه می‌تواند به این دلیل باشد که اولا:ً دولت روی کار آمده، شیعی بوده، تمام امکانات را در دست داشته است و ثانیاً: بیشتر مردم شیعه بودند و ترویج نهضت حسینی و بیان مظلومیت‌های آن حضرت و اهل بیت و یارانش را می‌خواستند، بنابراین، دو عامل یاد شده در شکل گرفتن سبک موجود، نقش اساسی داشتند.


از سوي ديگر، عزاداري به اين سبك، تازه و نو بوده است و كارشناسان فرهيخته و زبردست و آگاه، بر عمل‎كرد آن‎ها نظارت نداشتند؛ از اين رو در ضمن كارهاي صورت گرفته، مواردي نيز افزوده شد و مورد حمايت دولت صفوي قرار گرفت.  
از سوی دیگر، عزاداری به این سبک، تازه و نو بوده است و کارشناسان فرهیخته و زبردست و آگاه، بر عمل‌کرد آن‌ها نظارت نداشتند؛ از این رو در ضمن کارهای صورت گرفته، مواردی نیز افزوده شد و مورد حمایت دولت صفوی قرار گرفت.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =تاریخ
  | شاخه اصلی =تاریخ
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۵

سؤال

آیا سبک عزاداری موجود، از دورهٔ صفویه وارد فرهنگ شیعه شده است؟

سوگواری و مرثیه‌سرایی برای سالار شهیدان(ع) در زمان ائمه معصومین‎(ع) رایج بوده و همچنین بر تداوم آن توصیه شده است. بزرگان دین نیز همواره شیعیان را بر ادامهٔ این امر مقدّس توصیه می‌فرمودند؛ اما این که آیا عزاداری مرسوم زمان ما از همان ابتدا و از عصر امامان معصوم(ع) بوده یا پس از آن‌ها رایج شده است، به نظر می‌رسد که بعضی از شیوه‌های عزاداری، به ویژه تعزیه خوانی‌ها، بعد از ائمه(ع) به وجود آمده است، چنان‌که پترچلکووسکی در این زمینه می‌گوید: «مراسم محرّم، حمایت و تشویق دربار صفوی را جلب کرد. یاد کرد شهادت امام حسین(ع) به صورت عملی میهن پرستانه درآمد. گزارشات متعدّدی از اجتماعات مزبور، که اکثراً توسط فرستادگان سیاسی اروپا، مبلّغان، بازرگانان و سیاحان به ثبت رسیده، از اشخاصی سخن می‌گویند که ملبّس به جامه‌های رنگارنگ (بوده)، به‌طور منظم پیاده‌روی می‌کردند، یا سوار بر اسب‌ها و شترها، آفرینندهٔ وقایعی بودند که به واقعهٔ حزن‌انگیز کربلا ختم می‌شد. نبردهای ساختگی توسط صدها تن از عزاداران ملبّس به جامه‌های همگون و مسلح به تیر و کمان و شمشیر و سلاح‌های دیگر، به‌طور آهسته بازی می‌شد. سراسر نمایش با سوگ‌نوا همراهی می‌شد و تماشاگران که در امتداد گذرگاه‌ها صف می‌کشیدند، بر سینه می‌زدند و در حالی که دسته عزا از کنارشان رد می‌شد، فریاد می‌زدند: حسین، حسین، یا شاه شهیدان حسین.»[۱]

هر چند برخی، تاریخ شروع عزاداری به این سبک را به دورهٔ حکومت آل‌بویه نسبت داده‌اند، ولی روضه‌خوانی یا قرائت کتاب «روضه الشهداء» و کتاب‌های مشابه بر روی منبر، از دورهٔ صفویه شروع شد.[۲] در همان زمان که مراسم محرم در دورهٔ صفویه رشد و توسعه می‌یافت، و شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که نقل نمایشی زندگی و اعمال، رنج و مرگ شهیدان شیعه بود. موضوع این نمایش در اساس ـ هر چند هم اندک ـ، همیشه در ارتباط با واقعهٔ کربلا بود، این داستان‌ها از کتابی فارسی به نام «روضه الشهداء»[۳]یا بهشت شهیدان، گرفته می‌شد و از اوایل سدهٔ شانزدهم در میان شیعیان به گونه‌ای گسترده، انتشار یافت. دربارهٔ مراسم تعزیه‌خوانی و عزاداری در دورهٔ صفویه، ژان کالمارنین می‌نویسد: «تجدید خاطرهٔ فاجعه کربلا به صورتی که در زمان صفویه جانی تازه گرفت، دنبالهٔ سنتی قدیمی از آداب مذهبی است؛ مانند زیارت بُقاع شهیدان کربلا، سینه زنی و روضه‌خوانی در روز عاشورا و در دهه اول محرم، که به وسیلهٔ مسلمانانی که گرایش‌های عقیدتی گوناگون دارند اجرا می‌شده است، … موضوع گرفتن انتقام خون امام حسین(ع) که از دیر باز بخش اعظم تجدید خاطرهٔ فاجعهٔ کربلا حکم‌فرما بوده و شاه اسماعیل ـ بنیان‌گذار سلسلهٔ پادشاهی صفوی ـ از آن برای تبلیغ و پیشبرد کارهای خود استفاده کرد.»[۴]

ژان کالمار، قسمت بیشتری از تحولات عزاداری را به سنت‌های دیرینهٔ ایران مربوط می‌داند و چنین می‌گوید: «به عقیده من قسمت اعظم این تحول، صرف نظر از جنبهٔ ایمانی و عقیدتی آن، تحت تأثیر سنت‌هایی به وجود آمده است که ریشه‌های ژرف نزد ایرانیان دارد و حتّی صورت منقّح‌تر نمایشی مصائب روحانی را موجب گردیده است.[۵] مطلبی که قابل توجه است این که چون قبل از صفویه عزاداری به این سبک رایج نبوده و با جلوس شاه اسماعیل بر تخت سلطنت و چند ماه بعد از آن، تألیف کتاب «روضه الشهداء» در تبریز به پایان رسید ـ که مجموعهٔ روایات رثایی و حماسی و دینی ترکی و فارسی را دربارهٔ فاجعهٔ کربلا و یادآوری آن و انتقام‌گیری، به زبان فارسی درآورد؛ پس در این‌جا هم، مانند برخی جاهای دیگر، خود را در برابر موقعیتی تناقض آمیز می‌بینیم که در آن ایران شیعی، مصیبت نامهٔ کربلا را به صوفی‌ای از سلسلهٔ «نقش‌بندی» مدیون است که مسلماً به تقیّه متصفش کرده‌اند و احتمالاً مردی از اهل تسنن بوده که در محافل صوفی‌گری و فتوت، هر چه بیشتر، اهل‌بیت و شهیدان کربلا را محترم می‌شمرده است.[۶]

از این‌جا روشن می‌شود که با توجه به خلأ فرهنگی دوران صفویّه، سرودن شعر در مدح و رثای ائمه و شهدای کربلا؛ برای شاعران افتخاری بس بزرگ محسوب می‌شد. حتی می‌توان گفت که احتمالاً اگر محرکی مانند هفت بند محتشم کاشانی ـ که در گسترش بعدی ذکر مصائب تأثیر به سزایی داشته نمی‌بود، تعزیه‌خوانی به جای مهمی نمی‌رسید.

در دهه‌های آخر قرن دهم، شاهد رواج مراسم عزاداری ماه محرم، بیشتر در مراکز شهری شیعی هستیم، در کنار عزایی عمومی که می‌رود تا بیستم و حتی بیست و هشتم صفر نیز به طول انجامد، به موازات این امر روضه‌خوانی گسترش می‌یابد و از قرن یازدهم موجب افزایش خیرات برای جمع بسیاری که به این مجالس روی می‌آورند، موجب افزایش خیر است می‌گردد؛ علاوه بر این، با این که هیچ اطلاعی متکی بر ارقام در دست نیست؛ پس از آن که در نیمهٔ دوم قرن یازدهم تدارک چشم‌گیری برای برگزاری عزای حسینی و تعزیه‌های سیّار آغاز می‌شود، حمایت رسمی از این مراسم باید کسب اهمیتی کرده باشد.[۷]

با روی کار آمدن دولت صفویّه و درآوردن مملکت به صورت کشوری شیعه و مقتدر تأثیری فراوان بر آیندهٔ آیین سوگواری محرم گذارد، به گونه‌ای که تظاهرات شکوه‌مند شیعیان در محرم هر سال، در نشر و اشاعهٔ مذهب تشیّع در فلات قارّه ایران، مساعدت فراوانی کرد. در این زمان کتاب «روضه الشهداء» به رشتهٔ تحریر درآمد و قوهٔ محرکه‌ای شد برای پیدایش مراسم محرم که از بطن آن، سبک تازه‌ای از فعالیّت به نام روضه‌خوانی یا قرائت «روضه الشهداء»، به وجود آمد. دو قرن و نیم بعد، این سبک به منزلهٔ رشته‌ای که به وسیلهٔ آن، اشعار غنائی و متون و نمایش‌های تعزیه به هم بافته شدند.»[۸]

از آنچه گذشت چنین برمی‌آید که عزاداری به سبک موجود، از صدر اسلام نبوده، بلکه بیشتر از دوران صفویه به وجود آمده است، هر چند عده‌ای بر این باورند که منشأ آن از زمان آل‌بویه می‌باشد؛ رواج سبک عزاداری صفویه می‌تواند به این دلیل باشد که اولا:ً دولت روی کار آمده، شیعی بوده، تمام امکانات را در دست داشته است و ثانیاً: بیشتر مردم شیعه بودند و ترویج نهضت حسینی و بیان مظلومیت‌های آن حضرت و اهل بیت و یارانش را می‌خواستند، بنابراین، دو عامل یاد شده در شکل گرفتن سبک موجود، نقش اساسی داشتند.

از سوی دیگر، عزاداری به این سبک، تازه و نو بوده است و کارشناسان فرهیخته و زبردست و آگاه، بر عمل‌کرد آن‌ها نظارت نداشتند؛ از این رو در ضمن کارهای صورت گرفته، مواردی نیز افزوده شد و مورد حمایت دولت صفوی قرار گرفت.

منابع

  1. تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، پترچلکووسکی، ترجمه، داود حاتمی، ص۱۰ تا ۱۱، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، سال ۱۳۶۷.
  2. همان منبع، پاورقی، توضیح مترجم، ص۱۱.
  3. فتوت نامه سلطانی، مقدمه ص۹۵، تهران، چاپ محجوب، سال ۱۳۵۰. - روضه الشهداء، حسین واعظ کاشفی سبزواری، بمبئی، تاجران کتب و مالکان مطیع محمدی، بمبئی، بی‌تا.
  4. پترچلکووسکی، همان، ص۱۶۳ – ۱۶۴، همچنین در پایان‌نامه مؤلف و کتاب دیگرش به نام اخلاص کامل به امام حسین(ع) به‌طور کامل به این موضوع پرداخته شده است.
  5. پترچلکووسکی، ص۱۶۴؛ اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ژان‌کالمار، پاریس، بی‌تا، ۱۳۵۴ ش، ۱۹۷۵ م.
  6. پترچلکووسکی، ص۱۶۵، اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ژان‌کالمار.
  7. پترچلکووسکی، همان، ص۱۶۵، ۱۶۶.
  8. همان، ص۱۶۵، اخلاص کامل به امام حسین(ع)، ص۳۶۶.