سیره سیاسی امام حسین(ع) قبل از قیام

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۰ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)


سؤال

امام حسین درامور سیاسی دخالت نکرد قبل از قیام؟

امام حسین(ع) در روز پنج شنبه، سوّم شعبان سال چهارم هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشود.[۱] هنگامیکه خبر ولادت آن حضرت به پیامبر(ص) رسید، به خانه امیر المؤمنین تشریف آورد و به اسماء فرمود تا مولود را بیاورد، اسماء حضرت را در پارچه ای سفید پیچید و به خدمت رسول اکرم(ص) آورد. پیامبر(ص) در گوش راست آن حضرت اذان و در گوش چپ اقامه فرمودند.[۲]

روز اوّل یا هفتم ولادت، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: «سلام خداوند بر تو باد ای پیامبر، این نوزاد به نام پسر کوچک هارون، شبیر نام بگذار که به عربی حسین گفته می‌شود. چون علی(ع) برای شما مثال هارون برای موسی بن عمران است، جز آنکه شما خاتم پیامبرانی»[۳] به این ترتیب نام پر عظمت «حسین» از جانب پروردگار برای دوّمین فرزند فاطمه ـ علیها السلام ـ انتخاب شد.

دوران زندگی امام حسین(ع)

امام حسین(ع) شش سال و چند ماه از دوران کودکی خود را در زمان جدّ بزرگوارش سپری کرد و پس از رحلت آن حضرت، مدت سی سال در کنار پدرش امیر مؤمنان(ع) زندگی نمود و در حوادث مهم دوران خلافت ایشان به صورت فعال شرکت داشت.[۴] پس از شهادت امیر مؤمنان(ع) (در سال ۴۰ هجری قمری) مدّت ده سال در صحنهٔ سیاسی و اجتماعی در کنار برادر بزرگ خود امام حسن(ع) قرار داشت و شریک رنجهای برادرش بود و شاهد بود که معاویه و دیگر منافقین و کافران چگونه دهان آلوده خود را به بدگویی پدر بزرگوارش امیر المؤمنین(ع) و برادرش امام حسن(ع) می گشانید.

پس از آنکه امام مجتبی را در سال پنجاه هجری قمری، مظلومانه شهید کردند، امامت به آن وجود سراپا جود رسید و به مدّت ده سال در اوج قدرت معاویه بن ابی سفیان، بارها با وی پنجه درافکنده و پس از مرگ وی نیز در برابر حکومت پسرش یزید قیام کرد و در محرم ۶۱هـ. ق در سرزمین کربلا شربت شهادت نوشید.

مبارزات امام حسین(ع) در دوران قبل از امامت

حسین بن علی(ع) که از دوران کودکی شاهد انحراف دستگاه حکومت اسلامی از مسیر اصلی خود بود، از موضعگیری‌های پدر بزرگوار خود پیروی و حمایت می‌کرد؛ چنان‌که در زمان خلافت غاصبانهٔ عمر بن خطّاب وارد مسجد النبی شد و مشاهده کرد که عمر بر فراز منبر پیامبر نشسته و برای مردم سخن سرایی می‌کند، با دیدن این صحنه از منبر بالا رفت و عمر را مورد خطاب قرار داد و گفت: از منبر پدرم پایین بیا و بالای منبر پدرت برو!

عمر که کاملاً منفعل شده بود، گفت: پدرم منبر نداشت! آنگاه امام حسین(ع) را در کنار خود نشانید و پس از آنکه از منبر پایین آمد، آن حضرت را به منزل خود برد و پرسید: این سخن را چه کسی به تو یاد داده است؟ آن حضرت پاسخ داد: هیچ‌کس![۵]

در جبهه‌های نبرد با ناکثین، قاسطین، و مارقین

امام حسین(ع) در دوران خلافت کوتاه مدّت پدر ارجمندش علی(ع) در صحنه‌های سیاسی و نظامی در کنار آن حضرت قرار داشت. ایشان در هر سه جنگ (صفین، جمل، نهروان) در این دوران برای علی(ع) پیش آمد، شرکت فعّال داشت.[۶]

در جنگ جمل، فرماندهی جناح چپ سپاه امیر مؤمنان(ع) به عهدهٔ وی بود و در جنگ صفین، چه از راه سخنرانیهای پرشور و تشویق یاران علی(ع) جهت شرکت در جنگ و چه از رهگذر پیکار با قاسطین، نقش فعّال داشت.[۷] در جریان حکمیت نیز یکی از شهود این ماجرا از طرف علی(ع) بود.[۸]

امام حسین(ع) پس از شهادت علی(ع) در کنار برادر خویش امام مجتبی(ع) قرار گرفت و هنگام حرکت نیروهای امام مجتبی(ع) به سمت شام، همراه آن حضرت در صحنهٔ نظامی و پیشروی به سوی سپاه شام حضور داشت و هنگامیکه معاویه به امام حسن(ع) پیشنهاد صلح کرد، امام حسن(ع)، برادرش حسین بن علی و همچنین عبد الله بن جعفر را فراخواند و دربارهٔ این پیشنهاد با آن دو به گفتگو پرداخت.[۹] و بالأخره پس از متارکهٔ جنگ و انعقاد پیمان صلح همراه برادرش به شهر مدینه بازگشت و در همان‌جا اقامت گزید.[۱۰]

مبارزات امام حسین(ع) با حکومت معاویه

امام حسین(ع) در برابر بدعتها و بیدادگری‌های بی شمار معاویه که کسی جرأت اعتراض نداشت تا آنجا که در توان داشت در برابر مظالم وی به مبارزه و مخالفت برخاست. در اینجا سه مورد از مبارزات آن حضرت با حکومت معاویه را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار می‌دهیم:

۱. سخنرانیها و نامه‌های اعتراض آمیز

در دوران ده سالهٔ امامت امام حسین(ع) که آن حضرت در صحنهٔ سیاسی با معاویه رو برو بود، نامه‌های متعددی بین ایشان و معاویه ردّ و بدل شده است. که نشانهٔ موضعگیری سخت و انقلابی امام حسین(ع) در برابر معاویه است، امام به دنبال هر جنایت و اقدام ضدّ اسلامی معاویه، او را بشدّت مورد انتقاد و اعتراض قرار می‌داد. یکی از مهمترین این موارد، موضوع ولیعهدی یزید بود که امام حسین(ع) به تندی در مقابل آن واکنش نشان داد.[۱۱]

۲. سخنرانی کوبنده و افشاگرانه در مراسم عظیم حجّ

یک یا دو سال پیش از مرگ معاویه که فشار و تضییقات نسبت به شیعیان از طرف حکومت وی به اوج رسیده بود، امام حسین(ع) به حج مشرّف شد و در حالیکه «عبد الله بن عباس» و «عبد الله بن جعفر» آن حضرت را همراهی می‌کردند، از «صحابه» و «تابعین» و بزرگان آن روز جامعهٔ اسلامی که به پاکی و صلاح، شهرت داشتند و نیز عموم بنی هاشم خواست در چادر ایشان در «منی» اجتماع کنند. بالغ بر هفتصد نفر از تابعین و دویست نفر از صحابه در چادر آن حضرت گرد آمدند و آنگاه امام(ع) بپا خاست و سخنان مهمی را علیه معاویه ایراد کرد.[۱۲]

۳. ضبط اموال دولتی

در اواخر حکومت معاویه، کاروانی از یمن که حامل مقداری از بیت المال بود، از طریق مدینه، رهسپار دمشق بود. امام حسین(ع) با اطلاع از این موضوع، آن را ضبط کرد و در میان مستمندان بنی هاشم و دیگران تقسیم نمود.[۱۳]

۴. قیام بر ضد یزید

معاویه در سال ۶۰ هجری قمری از دنیا رفت و پسرش یزید به حکومت رسید. یزید بلافاصله به حاکم مدینه نوشت: «... بدون درنگ از حسین بن علی بیعت بگیر و به هیچ وجه به او مهلت نده».

امام حسین(ع) با درخواست بیعت مخالفت کرد و در نتیجه مجبور شد مدینه را به سوی مکّه ترک کند. در مکّه نیز نامه‌های مردم کوفه به آن بزرگوار رسید که خواهان حرکت به سوی کوفه و تشکیل حکومت اسلامی به امامت امام حسین(ع) بودند.

امام حسین(ع) ابتدا حضرت مسلم(ع) را به کوفه فرستاد تا اوضاع کوفه را بسنجد و جریان را به استحضار امام(ع) برساند. حضرت مسلم(ع) با استوار در کوفه و مشاهدهٔ آمادگی کوفیان برای حمایت از امام حسین(ع) نامه ای به امام حسین(ع) نوشت و آن حضرت را در جریان امور کوفه قرار داد.

متعاقب این جریان، امام حسین(ع) و یاران با وفایش و خاندانش مکّه را به سوی کوفه ترک کرد. امّا جریانات و حوادث به گونه ای پیش رفت که حسین بن علی(ع) در سرزمین کربلا به محاصرهٔ لشکریان یزید درآمد و در نتیجه در عاشورای سال ۶۱ هجری قمری با سپاهیان اندکش شربت شهادت نوشید و زنان و خواهرانش به همراه حضرت سجّاد(ع) به اسارت یزیدیان درآمدند.[۱۴]


مطالعه بیشتر

  • فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، گروهی از نویسندگان، ترجمه علی مؤیدی.
  • حماسه حسینی، سخنرانیهای استاد شهید مرتضی مطهری.
  • نفس المهموم، حاج شیخ عباس قمی.
  • سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی.
  • سوگنامه آل محمد(ص)، محمد محمدی اشتهاردی.

منابع

  1. عماد الدین، حسین اصفهانی (عماد زاده)، زندگانی حضرت ابی عبد الله الحسین علیه السلام سید الشهداء، شرکت سهامی طبع کتاب، چاپ اول، ۱۳۳۷ هـ. ش، جلد اوّل، ص۲۰.
  2. شیخ طوسی، آمالی، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ اوّل، ۱۴۰۱ هـ. ق، جلد اوّل، ص۳۷۷.
  3. شیخ صدوق، معانی الاخبار، انتشارات اسلامی، چاپ اوّل، ۱۳۶۱ ص۵۷.
  4. ابن حجر، عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۲۸ق، ج۱، ص۳۳۳.
  5. ابن حجر، عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۲۸ هـ. ق، جلد اول، ص۳۳۳.
  6. همان، ص۳۳۳.
  7. نصر بن مزاحم، وقعه صفین، قم، منشورات مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، چاپ دوم ۱۴۰۴ هـ. ق، ۱۱۴، ۲۴۹و ۵۳۰.
  8. وقعه صفین، ص۵۰۷.
  9. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، چاپ اوّل، ۱۳۸۵ هـ. ق، ج۳، ص۴۰۵.
  10. الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۳۳۳.
  11. ابن قتیبهٔ دینوری، الامامه و السّیاسه، قاهره، چاپ سوّم، ۱۳۸۲ هـ. ق، ج۱، ص۱۸۴.
  12. مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ دوّم، ۱۳۷۴ هـ. ش، ص۱۵۷.
  13. باقر شریف القرشی، حیاه الامام الحسین بن علی، قم، نشر داوری، ج۲ ص۲۳۱.
  14. محمد محمدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمّد، قم، نشر ناصر، چاپ اول، بی تا، ص۱۶۲ تا ۳۷۱.