رفتار پیامبر با مخالفان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
در جنگ بدر هفتاد نفر از سپاه دشمن به اسارت نیروهای اسلام درآمدند که بعد از مجازات دو تن از آنها با این که بقیه نیز مستحق مجازات بودند، پیامبر اکرم(ص) به تقاضای مسلمانان از اسرا جریمه گرفت و آنها را آزاد کرد.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.</ref>
در جنگ بدر هفتاد نفر از سپاه دشمن به اسارت نیروهای اسلام درآمدند که بعد از مجازات دو تن از آنها با این که بقیه نیز مستحق مجازات بودند، پیامبر اکرم(ص) به تقاضای مسلمانان از اسرا جریمه گرفت و آنها را آزاد کرد.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.</ref>


رسول اکرم(ص) بعد از فتح [[مکه]] خطاب به اهل مکه فرمودند «بروید که شما آزادید»<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.</ref> و این در حالی است که اهل مکه و مشرکان [[قریش]] در دوران زندگی پیامبر(ص) در مکه و بعد از هجرت از هیچ آزار و اذیتی علیه آن حضرت و مسلمانان کوتاهی نکردند اما آن حضرت در نهایت بزرگواری از آنان در گذشت.و به اصحابش می‌فرمود اسیران را گرامی بدارید؛ و ایشان نیز اسیران را هنگام غذا بر خود مقدم می‌داشتند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیرالدمشقی، ج۴، ص۴۴۵.</ref> پیامبر اکرم(ص) درباره اسرای بنی‌قریظه که محکوم به قتل بودند اجازه نداد در گرمای تابستان زیر آفتاب نگهداری شوند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.</ref>
رسول اکرم(ص) بعد از فتح [[مکه]] خطاب به اهل مکه فرمودند «بروید که شما آزادید»<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.</ref> و این در حالی است که اهل مکه و مشرکان [[قریش]] در دوران زندگی پیامبر(ص) در مکه و بعد از هجرت از هیچ آزار و اذیتی علیه آن حضرت و مسلمانان کوتاهی نکردند اما آن حضرت در نهایت بزرگواری از آنان گذشت کرد.و به اصحابش می‌فرمود اسیران را گرامی بدارید؛ و ایشان نیز اسیران را هنگام غذا بر خود مقدم می‌داشتند<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیرالدمشقی، ج۴، ص۴۴۵.</ref> پیامبر اکرم(ص) درباره اسرای بنی‌قریظه که محکوم به قتل بودند اجازه نداد در گرمای تابستان زیر آفتاب نگهداری شوند.<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.</ref>


== اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ ==
== اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ ==

نسخهٔ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۳

سؤال

آیا مبنای پیامبر در برخورد با مخالفان حذف آنها بوده است؟

پیامبر اسلام(ص) در طول عمرشان بهترین برخورد را با مخالفان و دشمنان داشتند و با ایشان در صلح و مدارا زندگی می‌کردند مگر در مواردی که جلوی گسترش و رسیدن ندای حق گرفته می‌شد. پیامبر اسلام(ص) همواره پیش از آغاز جنگ، دشمن را به صلح دعوت می‌نمود و تا جایی که می‌توانست از نزاع و خونریزی جلوگیری می‌کرد. منش ایشان در برخورد با اسیران، ملاطفت و نرمی بود و گاه آنان را آزاد می‌کرد.

جنبه دفاعی جنگ‌ها

بر رسول اکرم(ص) درطول عمر پربرکتش حدود ۲۸ جنگ بزرگ و کوچک تحمیل شده که ۱۷ جنگ یا به صلح انجامیده یا بدون درگیری به پایان رسیده است، که در تاریخ فرماندهان جنگ بی نظیر است. یکی از نشانه‌های صلح طلب بودن پیامبر اکرم همین که فقط ۱۰ جنگ از ۲۸ جنگ به درگیری انجامید و نکته جالب این که در همه این ۱۰ مورد، موضع پیامبر اعظم(ص) و سپاه اسلام جنبهٔ دفاع از امت اسلامی داشت.[۱]

پیامبر اعظم(ص) هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبودند چنان‌که یکی از دستوراتی که قبل از جنگ بدر خطاب بر سربازان اسلام صادر نمود، این بود که شما آغازگر جنگ نباشید.[۲]

برخورد با اسیران

در جنگ بدر هفتاد نفر از سپاه دشمن به اسارت نیروهای اسلام درآمدند که بعد از مجازات دو تن از آنها با این که بقیه نیز مستحق مجازات بودند، پیامبر اکرم(ص) به تقاضای مسلمانان از اسرا جریمه گرفت و آنها را آزاد کرد.[۳]

رسول اکرم(ص) بعد از فتح مکه خطاب به اهل مکه فرمودند «بروید که شما آزادید»[۴] و این در حالی است که اهل مکه و مشرکان قریش در دوران زندگی پیامبر(ص) در مکه و بعد از هجرت از هیچ آزار و اذیتی علیه آن حضرت و مسلمانان کوتاهی نکردند اما آن حضرت در نهایت بزرگواری از آنان گذشت کرد.و به اصحابش می‌فرمود اسیران را گرامی بدارید؛ و ایشان نیز اسیران را هنگام غذا بر خود مقدم می‌داشتند[۵] پیامبر اکرم(ص) درباره اسرای بنی‌قریظه که محکوم به قتل بودند اجازه نداد در گرمای تابستان زیر آفتاب نگهداری شوند.[۶]

اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ

یکی از نشانه‌های بارز و روشن صلح طلب بودن پیامبر(ص) اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ بود به گواهی تاریخ، ایشان با سرسخت‌ترین دشمنان خود یعنی ابوسفیان روابط سیاسی خود را قطع نکرد، آن حضرت فرستاده‌های او را به حضور می‌پذیرفت، به نامه‌ها یا پیامهایش پاسخ می‌داد و درباره مسائل سیاسی نظامی با او گفتگو می‌کرد حتی در روزهای جنگ نیز همین روش ادامه داشت.[۷]

منع کشتار زنان، کودکان و افراد بی گناه

البته با وجود این همه محبت و اشتیاق به صلح؛ پیامبر تن به ذلت نمی‌داد و زیر بار ظلم نمی‌رفت و تا می‌توانست از طریق گفتگو و صلح با آن‌ها مدارا می‌کرد و اگر از طریق گفتگو و اخلاق نمی‌توانست به اهداف خود برسد و آنها مزاحم پیامبر و اهداف او بودند جنگ را انتخاب می‌کرد.

﴿وَ قاتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين‏؛ و در راه خدا، با کسانی که با شما پیکار می‌کنند بجنگید؛ و (از حد) تجاوز نکنید، چرا که خدا تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد.(بقره:۱۹۰)


منابع

  1. اسلام و آیین نبرد، احمد حسینیان، ص۱۰۷ – ۱۳۳.
  2. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۶۲.
  3. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.
  4. تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.
  5. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیرالدمشقی، ج۴، ص۴۴۵.
  6. تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.
  7. برای مطالعه بیشتر: http://www.rasekhoon.net/article/show-62681.aspx. و رک: ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ۱جلد، مکتبه النینوی الحدیثه - تهران، چاپ: اول، بی تا، ص۷۷.