حضور پسران امام حسین(ع) در کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شیخ مفید شش فرزند برای امام حسین(ع) نام می‌برد:
شیخ مفید شش فرزند برای امام حسین(ع) نام می‌برد که پنج نفر در کربلا حضور داشته و یک فرزند پیش از واقعه کربلا فوت کرده بود:


* علی بن الحسین الاکبر که امام سجاد(ع) خوانده می‌شود. کنیه‌اش ابومحمد و نام مادرش شهربانو یا شاه زنان بود.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۲۹.
* علی بن الحسین الاکبر که امام سجاد(ع) خوانده می‌شود. کنیه‌اش ابومحمد و نام مادرش شهربانو یا شاه زنان بود.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۲۹.

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۵

سؤال

تعداد فرزندان امام حسین(ع) و حضور آن‌ها در واقعهٔ کربلا چگونه بود؟

شیخ مفید شش فرزند برای امام حسین(ع) نام می‌برد که پنج نفر در کربلا حضور داشته و یک فرزند پیش از واقعه کربلا فوت کرده بود:

  • علی بن الحسین الاکبر که امام سجاد(ع) خوانده می‌شود. کنیه‌اش ابومحمد و نام مادرش شهربانو یا شاه زنان بود.[۱] امام سجاد در کربلا بود و به جهت مریضی به میدان نرفته و زنده ماند.
  • علی بن الحسین الاصغر که امروزه در میان عموم مردم، علی‌اکبر خوانده می‌شود. مادر او لیلا دختر ابی‌مره بن عروه بن مسعود ثقفی است. او اولین فرد از بنی‌هاشم بود که در واقعه کربلا به میدان رفت. او در واقعه کربلا به شهادت رسید.[۲]
  • جعفر، مادر او قضاعیه بود. جعفر در زمان حیات امام حسین(ع) و پیش از واقعه کربلا فوت کرد.
  • عبدالله که امروزه به علی اصغر معروف است، در مدینه متولد شد. مادرش رباب دختر امرء القیس بود. امرء القیس در مدینه سه دخترش را به ازدواج امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد. عبدالله در کربلا تیر خورده و شهید شد.[۲]
  • سکینه، مادر او نیز رباب است. سکینه روز پنجم ماه ربیع الاول سال۱۱۷هـ فوت کرد.[۳] سکینه در واقعه کربلا حضور داشت و گفتگوی میان او و امام حسین(ع) در منابع نقل شده است.[۴]
  • فاطمه؛ مادرش ام‌اسحاق بوده است. فاطمه در کربلا حضور داشت.[۵]

منابع

  1. بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۲۹. - الارشاد، ص۲۵۳. - نفس المهموم، قم، ص۵۲۴، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ص۲۱۴.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ کشف الغمه، ص۲۱۴، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۱.
  3. نفس المهموم، ص۵۳۰.
  4. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰.
  5. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵ و ۱۲۱.