تشنگی امام حسین(ع) و همراهانش در کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:


== تشنگی در کربلا در زبان معصومان(ع) ==
== تشنگی در کربلا در زبان معصومان(ع) ==
در روایات معصومان(ع) به تشنگی امام حسین(ع)، خاندان و یارانش در جریان واقعه عاشورا اشاره شده است؛ از جمله:
* از پیامبر(ص) نقل شده که به حضرت فاطمه(س) گفت: جبرئیل بر من وارد شد و من را به دو فرزند از تو بشارت داد؛ سپس به من تعزیت گفت درباره یکی از آن دو و من دانستم که او تشنه و غریب کشته می‌شود.<ref>طبری صغیر، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، قم، مؤسسة البعثة،‌ ج۱، ص۱۰۲.</ref>
* در جریان نبرد صفین، پس از اینکه امام حسین (ع) به دستور پدرش برای سپاهیان کوفه آب مهیا کرد، امام علی(ع) گریست. او دلیل گریه خود را چنین برشمرد: به یاد آوردم که فرزندم حسین (ع) در سرزمین کربلا تشنه‌لب کشته می‌شود.


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۲

سؤال

پس از هفتم محرم، وضعیت آب در خیمه‌های امام حسین(ع) چگونه بوده است؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


جایگاه و سابقه

در منابع تاریخی، تشنگی کاروان امام حسین(ع) و منع آب از سوی دشمنان آنها از مسائل جدی آن رخداد برشمرده شده است.[۱] از نظر محققان، در واقعه کربلا، نبود آب و تشنگى از اهمیتی ویژه‌اى برخوردار بوده، چنان که تا حدى دیگر وقایع این رخداد را تحت تأثیر خود قرار داده و بخش قابل توجهى از گفت‌وگوهای میان دو سپاه بر سر آب بوده است. اهمیت آب در کربلا چنان بوده که حتى نزاع بر سر آن، چند روزى قبل از عاشورا آغاز شده و تا پایان جنگ در روز عاشورا ادامه داشته است.[۲]

در واقعه کربلا، از آب به‌عنوان حربه‌ای نظامی از سوی لشکریان کوفه علیه کاروان امام حسین(ع) استفاده شد.[۳] استفاده از آب به عنوان حربه نظامی در برخی درگیری‌های تاریخ اسلام، از جمله در جریان جنگ بدر[۴]، در رخداد محاصره خانه خلیفه سوم[۵] و در جریان جنگ صفین[۶]، سابقه داشته است. در جریان واقعه کربلا عمر بن‌سعد، به دستور ابن‌زیاد، آب را بر امام حسین(ع)، یاران و خانواده‌اش بست.[۷] این در حالی بود که پیش از آن امام حسین(ع)، در جریان روبه‌رویی با سپاه حر بن یزید ریاحی به سپاهیان تشنه او با دست خود آب نوشانده بود.[۸]

روند تاریخی منع آب در کربلا

بنا بر منابع تاریخی، منع آب از سوی عبیدالله بن زیاد به‌عنوان یک استراتژی نظامی از همان ابتدای ماجرای کربلا در دستورکار قرار گرفته بود. ابن زیاد در نامه ای به حر بن یزید ریاحی، به عنوان فرمانده اولین سپاهی که با کاروان امام حسین(ع) رو به رو شد، به دستور می دهد تا کار را بر امام حسین(ع) تنگ بگیرد و کاروان امام(ع) را در بیابان بی‌ آب و آبادی فرود آورد.[۹]

همچنین، شمر بن ذی‌الجوشن، نامه‌ای به ابن زیاد را به عمر بن‌ سعد رساند که در آن ابن زیاد دستور داده بود که‏ سپاه ابن سعد، با رسیدن نامه، از دسترسی امام حسین(ع) به فرات مانع شوند.[۱۰] براساس این دستور، عمر بن سعد، عمرو بن حجاج زبیدی را با پانصد سوار مأمور کرد تا آب فرات را بر امام حسین(ع) و همراهانش ببندد و از شریعه مراقبت کند.[۱۱] دستور این نامه از سه روز قبل از واقعه عاشورا از سوی سپاه عمر بن سعد به اجرا درآمد.[۱۲]

در نقلی دیگر آمده که عمر بن سعد طی نامه‌ای سپاه عمرو بن حجاج را مأمور کرد تا از بهره‌برداری آب از چاه‌هایی که امام(ع) و یارانش برای برداشت از آب فرات حفر کرده بودند جلوگیری کند. ابن سعد در این نامه دستور می‌دهد تا نگذارند حتی قطره‌ای از آب فرات به کاروان امام حسین(ع) برسد.[۱۳]

تلاش امام حسین(ع) و یارانش برای دستیابی به آب

پس از منع آب از سوی سپاه کوفه امام حسین(ع) و یارانش از راه‌های گوناگون تلاش کردند تا به آب دسترسی پیدا کنند؛ از جمله در روایتی کرامت‌آمیز آمده امام حسین(ع) به پشت خیمه‌های زنان رفت و به فاصله نوزده قدم از آن خیمه‌ها زمین را کند. در اثر آن آب گوارا و شیرینی پیدا شد که همگی از آن نوشیدند و مشک‌ها را پر کردند. سپس آب فرو رفت و دیگر اثری از آن دیده نشد.[۱۴] همچنین، در نقلی دیگر آمده که امام(ع) و یارانش برای دسترسی به آبْ چاه‌هایی حفر کردند.[۱۵]

از دیگر راه‌هایی که امام(ع) و یارانش برای دسترسی به آب از آن استفاده کردند رفتن به شریعه فرات و درگیرشدن با محافظان آن و غلبه بر آنان و آوردن آب بود؛ از جمله یک بار حضرت علی اکبر(ع) با تعدادی از یارانش به شریعه دست یافت و آب آورد.[۱۶] همچنین، به دستور امام حسین‌(ع) در عصر تاسوعا حضرت عباس(ع) با نافع بن هلال جملی، به همراه ۳۰ نفر سواره و ۲۰ نفر پیاده، بیست مشک آب را شبانه از شریعه فرات پس از درگیری با محافظان شریعه پر کردند و به خیمه‌ها رساندند.[۱۷] نوبت دیگری که حضرت عباس(ع) برای آوردن آب از شریعه حرکت کرد منجر به شهادت او شد.[۱۸]

آثار کمبود آب در سپاه امام حسین(ع)

با آغاز منع آب از سوی سپاه کوفه، کوفیان سعی می‌کردند در محاورات خود با یاران امام حسین(ع) بر این موضوع تأکید کنند و آب را دور از دسترس امام(ع) و یارانش قلمداد کنند.[۱۹] در میان گفت‌و‌گوهای یاران امام حسین(ع) با سپاهیان کوفه برای اتمام حجت، بر وضعیت زنان و کودکان کاروان امام حسین(ع) در اثر بی آبی اشاره شده و منع آب از سوی کوفیان تقبیح شده است.[۲۰]

نقل‌هایی درباره تشنگی زنان و کودکان کاروان امام حسین(ع) در جریان عاشورا وجود دارد؛ از جمله در گفت‌و‌گویی میان امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر(ع)، پس از یکی از جنگ‌های حضرت علی اکبر(ع)، او از آزاری که از تشنگی می‌بیند به پدرش شکایت می‌کند.[۲۱] همچنین، کشته‌شدن طفل شیرخوار امام حسین(ع) پس از درخواست امام(ع) از سپاه کوفه برای سیراب‌کردن او رخ می‌دهد؛ در منابع آمده که امام(ع) درباره وضعیت فرزند شیرخوار خود به کوفیان می‌گوید که او از تشنگی به خود می‌پیچد.[۲۲] همچنین، زمانی که حضرت عباس(ع) از امام حسین(ع) درخواست اجازه برای رفتن به جنگ می کند، امام(ع) از او می خواهد که برای کودکان تشنه آب فراهم کند.[۲۳] به نقل از منابع ناله‌های کودکان تشنه حضرت عباس(ع) به آب آوردن به جای جنگیدن مصمم می کند.[۲۴] نیز نقل شده که امام حسین(ع) از شدت تشنگی در هنگام نبرد در روز عاشوراء آسمان را به شکل دود می دید[۲۵]

تشنگی در کربلا در زبان معصومان(ع)

در روایات معصومان(ع) به تشنگی امام حسین(ع)، خاندان و یارانش در جریان واقعه عاشورا اشاره شده است؛ از جمله:

  • از پیامبر(ص) نقل شده که به حضرت فاطمه(س) گفت: جبرئیل بر من وارد شد و من را به دو فرزند از تو بشارت داد؛ سپس به من تعزیت گفت درباره یکی از آن دو و من دانستم که او تشنه و غریب کشته می‌شود.[۲۶]
  • در جریان نبرد صفین، پس از اینکه امام حسین (ع) به دستور پدرش برای سپاهیان کوفه آب مهیا کرد، امام علی(ع) گریست. او دلیل گریه خود را چنین برشمرد: به یاد آوردم که فرزندم حسین (ع) در سرزمین کربلا تشنه‌لب کشته می‌شود.

جستارهای وابسته

منابع

  1. ابن اعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، تحقیق علی شیری، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۹۲؛ نیز: مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۱۷.
  2. فروغی ابری، اصغر، «مسئله آب در کربلا»، تاریخ در آیینه پژوهش، شماره ۴، ۱۳۸۲ش، ص۱۳۳.
  3. فروغی ابری، «مسئله آب در کربلا»، ص۱۳۴.
  4. ابن اثیر،‌ ابوالحسن علی بن محمد، الكامل فی التاريخ، بیروت، دار صادر و دار بیروت، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۲۲.
  5. ابن اثیر،‌ الكامل فی التاريخ، بیروت، ج۳، ص۱۷۲.
  6. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة الصفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، المؤسسة العربیة الحدیثة، ۱۳۸۲ق، ص۱۶۰-۱۶۲.
  7. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاريخ الامم والملوک)، لیدن هلند، مطبعه بریل، ۱۸۷۹م، ج۴، ص۳۱۱.
  8. طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۰۲.
  9. بلاذری، أحمد بن يحيى، جمل من أنساب الأشراف، تحقيق محمدباقر المحمودی، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، ۱۳۹۸ق، ج۳، ص۱۷۶.
  10. طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۱.
  11. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، تحقیق شیخ محمد سماوی، بی‌جا، انتشارات انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۴۷.
  12. طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۲.
  13. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۹۱.
  14. خوارزمی، مقتل خوارزمی، ج۱، ص۳۴۶.
  15. ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۹۱.
  16. صدوق، محمد بن علی، الامالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق، ص۲۲۱.
  17. ابی‌ مخنف، لوط بن یحیی، وقعة الطف، تحقیق محمدهادی اليوسفی الغروی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۷۶ش، ۱۹۱.
  18. ابن‌ شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، مطبعة الحیدریة ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۲۵۶.
  19. طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۱۲.
  20. بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۸۹.
  21. سید ابن‌طاووس،علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، تهران، نشر جهان، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۳.
  22. سید ابن‌طاووس، اللهوف، ص۱۶۹.
  23. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۴۱، ص۴۵.
  24. مجلسی، بحارالانوار، ج۴۱، ص۴۵.
  25. عطاردی، عزیزالله، مسند الإمام الشهيد أبی‌ عبدالله الحسين بن علی(ع)، تهران، انتشارات عطارد، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۲۱۴.
  26. طبری صغیر، محمد بن جریر، دلائل الإمامة، قم، مؤسسة البعثة،‌ ج۱، ص۱۰۲.