ایمان دینی و ایمان غیردینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
ایمان دو گونه است؛ دینی و غیر دینی. میان ایمان دینی و غیر دینی تفاوت‌های متعددی وجود دارد که آن‌ها را از زبان استاد شهید مطهری می‌شنویم:<ref>ر. ک. مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، ۴۷–۴۲.</ref>
در تقسیم‌بندی [[ایمان]] دو گونه دینی و غیر دینی نیز برای آن بیان نموده‌اند. میان ایمان دینی و غیر دینی تفاوت‌های متعددی وجود دارد.<ref>نگاه کنید به مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، ۴۷–۴۲.</ref>
# اگر ایمان و عقیده مذهبی باشد، قداست میهمان اعتقاد می‌شود و از این روی انسان مؤمن با کمال رضایت دست به ایثار و فداکاری خواهد زد. در این صورت انسان به معنای دقیق کلمه دست به «انتخاب» می‌زند؛ نه این که بر اثر تحمیل وضعیت بیرونی یا عقده‌های درونی حالت «انفجار» روی دهد.
# ایمان دینی از انسان، مؤمنی راستین می‌سازد. مؤمن از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها می‌رهد؛ به گونه‌ای که در هیچ‌یک از مسایل مکتبی دچار تردید نخواهد شد. هم‌چنین شخص مؤمن هرگز سرگردان، متحیر، دودل، مضطرب، مشوش، و بی‌غیرت نخواهد شد. این در حالی است که ایمان و عقاید غیر دینی برای انسان قداست، ایثار و غیرت دینی به ارمغان نخواهد آورد.
# از آن‌جا که ایمان دینی مبتنی بر جهان‌بینی دینی است و جهان‌بینی دینی، تفسیر و بینشی فراماده پیش روی انسان می‌نهد، برای شخص مؤمن جهان هرگز خشک، سرد و مکانیکی جلوه نمی‌کند. از این روی ایمان مذهبی از بشر، انسانی با روح، سرزنده، بانشاط، پرتحرک و آرمان‌گرا خواهد ساخت.
# گذشته از تفاوت‌های پیش‌گفته ایمان دینی پاسخی به نیازهای واقعی انسان است. در سرنوشت هر فرد تمایلات و استعدادهای معنوی و غیر مادی وجود دارد. این تمایلات اکتسابی یا تلقینی نیست. از این روی باید آن‌ها را پرورش داد. در غیر این صورت در مسیر انحرافی قرار گرفته زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت. رشد و پرورش این سرچشمهٔ معنویت‌ها تنها در سایهٔ ایمان دینی و اعتقاد مذهبی ممکن است.
نتیجهٔ اول آن‌که ایمان دینی برای بشر یک ضرورت است. اگر بشر آرمان و قداستهایی دارد، اگر خودخواهی، پوچی و اضطراب و دلهره، آسیب‌هایی اساسی برای انسان محسوب می‌شود و اگر در انسان یک سلسه نیازها و تمایلات معنوی وجود دارد که باید به آن‌ها پاسخ مثبت داد، در این صورت تنها ایمان الهی و دینی است که می‌تواند منجی انسان باشد.


نتیجهٔ دیگر این‌که تفاوت ایمان دینی و غیر دینی تنها در متعلق ایمان نیست. به این معنا که بگوییم متعلق ایمان دینی، دین و مقوله‌های دینی است، اما متعلّق ایمان غیر دینی عناصری است که جنبهٔ معنوی و الهی ندارد. بلکه باید گفت ایمان دینی و غیر دینی به لحاظ ذات و ماهیت متفاوت و متغایرند.
* '''قداست داشتن'''؛ اگر ایمان و عقیده مذهبی باشد، [[قداست]] میهمان [[اعتقاد]] می‌شود و از این روی انسان مؤمن با کمال رضایت دست به [[ایثار]] و [[فداکاری]] خواهد زد. در این صورت انسان به معنای دقیق کلمه دست به «انتخاب» می‌زند؛ نه این که بر اثر تحمیل وضعیت بیرونی یا عقده‌های درونی حالت «انفجار» روی دهد.
 
* '''مومن راستین بودن'''؛ ایمان دینی از انسان، مؤمنی راستین می‌سازد. [[مؤمن]] از [[خودخواهی]]‌ها و [[خودپرستی]]‌ها می‌رهد؛ به گونه‌ای که در هیچ‌یک از مسائل مکتبی دچار تردید نخواهد شد. هم‌چنین شخص مؤمن هرگز سرگردان، متحیر، دودل، مضطرب، مشوش، و [[بی‌غیرت]] نخواهد شد. این در حالی است که ایمان و [[عقاید]] غیر دینی برای انسان قداست، ایثار و غیرت دینی به ارمغان نخواهد آورد.
 
* '''جهان‌ببینی غیر مادی'''؛ از آن‌جا که ایمان دینی مبتنی بر جهان‌بینی دینی است و جهان‌بینی دینی، [[تفسیر]] و بینشی فراماده پیش روی انسان می‌نهد، برای شخص مؤمن جهان هرگز خشک، سرد و مکانیکی جلوه نمی‌کند. از این روی ایمان مذهبی از بشر، انسانی با [[روح]]، سرزنده، بانشاط، پرتحرک و [[آرمان‌گرا]] خواهد ساخت.
 
* '''پاسخ به نیازهای واقعی'''؛ ایمان دینی پاسخی به نیازهای واقعی انسان است. در سرنوشت هر فرد تمایلات و استعدادهای معنوی و غیر مادی وجود دارد. این تمایلات اکتسابی یا تلقینی نیست. از این روی باید آن‌ها را پرورش داد. در غیر این صورت در مسیر انحرافی قرار گرفته زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت. رشد و پرورش این سرچشمه معنویت‌ها تنها در سایه ایمان دینی و اعتقاد مذهبی ممکن است.
 
'''نتیجه'''
 
نتیجه اول آن‌که ایمان دینی برای بشر یک ضرورت است. اگر بشر آرمان و قداست‌هایی دارد، اگر خودخواهی، پوچی و اضطراب و دلهره، آسیب‌هایی اساسی برای انسان محسوب می‌شود و اگر در انسان یک سلسه نیازها و تمایلات معنوی وجود دارد که باید به آن‌ها پاسخ مثبت داد، در این صورت تنها ایمان الهی و دینی است که می‌تواند منجی انسان باشد.
 
نتیجه دیگر این‌که تفاوت ایمان دینی و غیر دینی تنها در متعلق ایمان نیست. به این معنا که بگوییم متعلق ایمان دینی، دین و مقوله‌های دینی است، اما متعلّق ایمان غیر دینی عناصری است که جنبه معنوی و الهی ندارد. بلکه باید گفت ایمان دینی و غیر دینی به لحاظ ذات و ماهیت متفاوت و متغایرند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{کلام}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = کلام جدید
| شاخه فرعی۱ = کلام جدید
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = -
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ب
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۴

سؤال

ایمان دینی و ایمان غیر دینی یعنی چه و وجه تمایز آن دو چیست؟

در تقسیم‌بندی ایمان دو گونه دینی و غیر دینی نیز برای آن بیان نموده‌اند. میان ایمان دینی و غیر دینی تفاوت‌های متعددی وجود دارد.[۱]

  • قداست داشتن؛ اگر ایمان و عقیده مذهبی باشد، قداست میهمان اعتقاد می‌شود و از این روی انسان مؤمن با کمال رضایت دست به ایثار و فداکاری خواهد زد. در این صورت انسان به معنای دقیق کلمه دست به «انتخاب» می‌زند؛ نه این که بر اثر تحمیل وضعیت بیرونی یا عقده‌های درونی حالت «انفجار» روی دهد.
  • مومن راستین بودن؛ ایمان دینی از انسان، مؤمنی راستین می‌سازد. مؤمن از خودخواهی‌ها و خودپرستی‌ها می‌رهد؛ به گونه‌ای که در هیچ‌یک از مسائل مکتبی دچار تردید نخواهد شد. هم‌چنین شخص مؤمن هرگز سرگردان، متحیر، دودل، مضطرب، مشوش، و بی‌غیرت نخواهد شد. این در حالی است که ایمان و عقاید غیر دینی برای انسان قداست، ایثار و غیرت دینی به ارمغان نخواهد آورد.
  • جهان‌ببینی غیر مادی؛ از آن‌جا که ایمان دینی مبتنی بر جهان‌بینی دینی است و جهان‌بینی دینی، تفسیر و بینشی فراماده پیش روی انسان می‌نهد، برای شخص مؤمن جهان هرگز خشک، سرد و مکانیکی جلوه نمی‌کند. از این روی ایمان مذهبی از بشر، انسانی با روح، سرزنده، بانشاط، پرتحرک و آرمان‌گرا خواهد ساخت.
  • پاسخ به نیازهای واقعی؛ ایمان دینی پاسخی به نیازهای واقعی انسان است. در سرنوشت هر فرد تمایلات و استعدادهای معنوی و غیر مادی وجود دارد. این تمایلات اکتسابی یا تلقینی نیست. از این روی باید آن‌ها را پرورش داد. در غیر این صورت در مسیر انحرافی قرار گرفته زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت. رشد و پرورش این سرچشمه معنویت‌ها تنها در سایه ایمان دینی و اعتقاد مذهبی ممکن است.

نتیجه

نتیجه اول آن‌که ایمان دینی برای بشر یک ضرورت است. اگر بشر آرمان و قداست‌هایی دارد، اگر خودخواهی، پوچی و اضطراب و دلهره، آسیب‌هایی اساسی برای انسان محسوب می‌شود و اگر در انسان یک سلسه نیازها و تمایلات معنوی وجود دارد که باید به آن‌ها پاسخ مثبت داد، در این صورت تنها ایمان الهی و دینی است که می‌تواند منجی انسان باشد.

نتیجه دیگر این‌که تفاوت ایمان دینی و غیر دینی تنها در متعلق ایمان نیست. به این معنا که بگوییم متعلق ایمان دینی، دین و مقوله‌های دینی است، اما متعلّق ایمان غیر دینی عناصری است که جنبه معنوی و الهی ندارد. بلکه باید گفت ایمان دینی و غیر دینی به لحاظ ذات و ماهیت متفاوت و متغایرند.


منابع

  1. نگاه کنید به مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، ۴۷–۴۲.