آیه «انا لله و انا الیه راجعون»

سؤال
آیه ... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ درباره چیست و تفسیر آن را بفرمایید.

آیه ۱۵۶ سوره بقره درباره صابران است و یکی از ویژگی‌های آنان را بیان می‌کند که زمانی که مصیبت و بلایی به آنان می‌رسد آنها می‌گویند «ما از آن خدا هستیم و به سوی او می رویم.»

متن آیه

تفسیر آیه

آیه ۱۵۶ سوره بقره خطاب به مؤمنان مصیبت دیده است و به مؤمنان می‌گوید همه چیز از جانب خداوند است و این‌چنین به آنان آرامش می‌دهد. امام علی(ع) در تفسیر این آیه می‌فرماید: «هنگامی که می‌گوییم ﴿... إِنَّا لِلّهِ… به مالکیت خداوند نسبت به خود اقرار می‌کنیم و وقتی می‌گوییم ﴿... وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ یعنی ما انسان‌ها از بین رفتنی هستیم و روزی می‌میریم.»[۱]

مملوک خداوند

آیه ﴿... إِنَّا لِلّهِ… را به این معنا دانسته‌اند که وجود انسان، برای خداوند است. خداوند وجود مستقل بوده و انسان وابسته به او است.[۲]

مراد به گفتن (انا للَّه) صرف تلفظ به اين الفاظ و بدون توجه به معناى آن نيست و حتى با گفتن و صرف توجه به معنا هم نيست بلكه بايد به حقيقت معنايش ايمان داشت به اينكه آدمى مملوك خداست و مالكيت خدا به حقيقت ملك است.[۳]


وجود انسان و تمامى موجوداتى كه تابع وجود آدمى هستند، همه قائم به ذات خدا هستند كه انسان را آفريده و ايجاد كرده است... رب انسان و مالك او هرگونه تصرفى كه بخواهد در او می‌كند و خود او هيچگونه اختيار و مالكيتى ندارد و به هيچ وجه مستقل از مالك خود نيست.

علامه طباطبایی ذیل این آیه توضیحات مفیدی داده است:

[۴]

بازگشت به خداوند

تعبیر ﴿... وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ نیز در مورد قیامت دانسته شده، به این معنا که مسیر حرکت انسان‌ها برای حسابرسی و پاداش و جزا به سوی او است. مفسران معتقدند آیه ﴿... إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ به این معنا نیست که ما روزی با خداوند پیوند داشته‌ایم و از او جدا شده و دوباره به خداوند رسیده و جزئی از او خواهیم شد. این تبیین را نادرست دانسته‌اند؛ زیرا خداوند بسیط است و هیچ ترکیبی در او راه ندارد و جزء داشتن، نقص برای خداوند است.

منابع

  1. مرحوم طبرسی، مجمع البیان، المجمع العالی للتقریب بین المذاهب، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۴.
  2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص ۲۹۴.
  3. ترجمه تفسير الميزان، طباطبایی، ج۱، ص: ۵۳۱
  4. ترجمه تفسير الميزان، ج‏1، ص: 533