پیش نویس:دلبسته نشدن به دنیا


سؤال

چگونه انسان به دنیا دلبسته نشود؟


دنیا به‌معنای دوره زندگی هر انسان تا پیش از مرگ است و دوستی آن منشأ همۀ خطاها معرفی شده است. این دوستی، شامل حب مال، مقام، برتری‌جویی، تن‌پروری و غیره است و گاه چنان طوفانی در روح انسان ایجاد می‌کند که موجب می‌شود انسان حیات دنیا را بر آخرت مقدم دارد. دنیادوستی پیامدهای سوئی دارد مانند: فراموشی یاد خدا؛ غفلت از آخرت و آلودگی به انواع [[گناهان]. لذا برای رهایی از آن راهکارهایی بیان شده است مانند: اندیشیدن درباره ماهیت دنیا و توجه به زودگذر بودن آن؛ یاد مرگ و توجه به آخرت؛ افزایش ایمان و تقوا و غیره.

معناشناسی

برخی لغت‌شناسان دنیا را به معنای نزدیک‌تر بودن نسبت به جهان آخرت و مرحله نخست زندگی می‌دانند و برخی دیگر آن را به معنای پست‌تر نسبت به جهان آخرت دانسته‌اند.[۱] در فرهنگ اسلامی دنیا بیشتر به معنای دوره زندگی هر انسان تا پیش از مرگ به کار رفته که محدود بوده و به ندرت به معنای جهان مادی و کیهان آمده است. دنیا مزرعه آخرت «الدنیا مزرعة الآخرة» و محل سعی و کوشش است و آنچه در آخرت نصیب انسان می‌شود جز دستاورد تلاش دنیا نیست: ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى[۲].[۳]

پیامدهای دنیاطلبی

دنیا طلبی و دنیا دوستی آثار ناگوار فراوانی در پی دارد، از جمله:

  1. فراموشی یاد خدا: از آثار ناگوار دنیا دوستی غفلت و فراموشی یاد خداست. قرآن کریم می فرماید: ﴿ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فی‏ جَوْفِه.[۴] اگر محبت دنیا قلب انسان را پر کند دیگر جایی برای تجلی محبت خدا باقی نمی ماند.
  2. غفلت از آخرت: پیامد آشکار مشغول شدن قلب انسان به دنیا، فراموشی آخرت است که موجب خسران ابدی برای انسان است. امام علی(ع) می‌فرمایند: «کسی که سرگرم دنیاست، چگونه برای آخرت کار کند؟!»[۵] انسان دنیا دوست همه توان و توجه خود را در گرد آوری توشۀ ناچیز دنیا صرف خواهد کرد و و دستش از توشۀ آخرت به کلی خالی خواهد بود.
  3. شعله ور شدن آتش طمع: طمع سرچشمه بسیاری از بدبختی‌های انسان است و دنیا دوستی باعث شعله ور شدن آتش طمع در انسان می شود. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص تشنه از آن بیشتر آشامد، تشنگی‌اش بیشتر شود تا او را بکشد».[۶]
  4. آلودگی به انواع گناهان: شعله‌ور شدن میل انسان به ظواهر دنیا باعث می شود انسان از راهی به دنبال رسیدن به خواسته‌های بی‌پایان خود باشد. او چشم و گوش بسته به هر بی‌اخلاقی تن می‌دهد تا به اهدافش برسد. برای چنین انسانی رعایت حدود الهی و مرزهای زهد و تقوا ممکن نخواهد بود. چنانکه امام علی(ع) فرمودند: «بر هر دلی که شیفته دنیاست، حرام است که تقوا در آن خانه کند».[۷]
  5. تباهی خرد: دنیا دوستی آنچنان عقل و جان انسان را احاطه می‌کند که او را از درست اندیشیدن باز می دارد. امام عل(ع) می‌فرمایند: «از برای دوستی دنیا کر شده‌‏اند گوش‌ها از شنیدن حکمت و کور گشته‌اند دل‌ها از نور بصیرت».[۸]

راه‌های دلبسته نشدن به دنیا

برخی از راه‌های دلبسته نشدن به دنیا چنین است:

  1. اندیشیدن درباره ماهیت دنیا: از راه‌های از بین بردن حب دنیا، اندیشیدن درباره ماهیت دنیا دانسته شده است. قرآن بین دنیا و آخرت مقایسه‌هایی انجام داده که تأمل در آنها می‌تواند انسان را به این نکته برساند که دنیا پایدار نیست[۹] یک استدلال عقلی است؛ یعنی بر فرض که لذایذی در دنیا فراهم باشد، ولی همه از بین می‌رود؛ از آن طرف لذت‌های آخرت پایدار بوده و به لحاظ مقدار نیز بی‌نهایت است.[۱۰]
  2. توجه به زودگذر بودن دنیا: خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دست داده و دچار ذلت و خواری شده‌اند، در توجه به بی‌اعتباری دنیا تأثیرگذار است.[۱۱]
  3. یاد مرگ و توجه به آخرت: به یاد آوردن مرگ که سفر حتمی پیش روی انسان است، باعث می‌شود دل بستن به دنیا کم شده، یا از بین برود. یاد مرگ موجب می‌شود انسان در دنیا به انجام کارهای نیک پرداخته و توشه‌ای برای آخرت فراهم کند. باور قلبی به قیامت و آخرت نیز، از غفلت و سرگرم شدن به دنیا جلوگیری می‌کند.
  4. صدقه و انفاق مستحبی: راه دیگر برای زدودن حب دنیا، صدقه و انفاق مستحبی و پرداخت واجبات مالی همچون خمس و زکات معرفی شده است؛[۱۲] زیرا وقتی انسان آنچه را که با زحمت به دست آورده و دوست دارد انفاق می‌کند، عملا دل از آن می‌کَند و این رفتار بر قلب اثر می‌گذارد.[۱۳]
  5. افزایش ایمان و تقوا: هرچه ایمان انسان به خدا بیش‌تر شود، وابستگی به دنیا، کم‌تر می‌شود. پیامبران الهی و اولیای خدا، هرگز دل‌بستگی به دنیا نداشتند. علی (ع) در این باره می‌فرماید: «ای دنیا! غیر علی را فریب بده‌، من تو را سه طلاقه کرده‌ام‌».[۱۴]
  6. خودشناسی: انسان باید خود را به خوبی بشناسد و بداند موجودی است آسیب‌پذیر که فاصلۀ میان مرگ و زندگی او بسیار کم است. امروز سالم است و پر نشاط، فردا ممکن است گرفتار سخت‌ترین بیماری‌ها، یا اندوه‌بارترین مصایب گردد. امروز قوی و غنی و قدرت‌مند است، فردا ممکن است از ضعیف‌ترین و فقیرترین افراد باشد و نمونه‌های آن صفحات تاریخ بشریّت را پر کرده است. این اندیشه در او روحیۀ متعالی هجرت و جهاد را زنده می‌کند.[۱۵]
  7. اندیشه در حرص و اندوختن مال: انسان باید اندیشه کند که حرص در اندوختن و ذخیره‌کردن اموال و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آرزوها و آمال، هرگز مایۀ سعادت انسان نمی‌شود، بلکه دائماً او را به درد و رنج گرفتار می‌سازد؛ از این‌رو باید صبر و استقامت که خمیرمایۀ همۀ کارهای مثبت و پایۀ اصلی هرگونه اطاعت و ترک معصیت و دنیای مذموم است و از جمله اسباب ورود در بهشت و رضوان الهی است، را پیشه سازد.[۱۶] این اندیشه موجب می‌گردد در امور زندگی قناعت پیشه نموده و به ضروریات زندگی اکتفا نماید. به زندگی سادۀ فقرا و مردمی که در سطحی پایین‌تر هستند نگاه کرده و از این طریق روح انفاق و کمک به مستمندان را در خویش تقویت نماید.[۱۷]

منابع

  1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۰۳؛ جوهری، الصحاح، ج۶ ص۲۳۴۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۲۷۲؛ ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۱۳۷.
  2. «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.
  3. ام‌البنین خالقیان، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۹؛ عبدالامیر خادم علی‌زاده، مقاله دنیا و آخرت، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۱۰۹.
  4. سوره احزاب، آیه ۴.
  5. «کیفَ یعْمَلُ لِلْآخِرَةِ الْمَشْغُولُ بِالدُّنْیا»؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۴۱.
  6. «مَثَلُ الدُّنْیا کمَثَلِ مَاءِ الْبَحْرِ کلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یقْتُلَهُ»؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۲، ص ۱۳۶.
  7. «حَرَامٌ عَلَى کلِّ قَلْبٍ مُتَوَلِّهٍ بِالدُّنْیا أَنْ یسْکنَهُ التَّقْوَى»؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۴۲.
  8. «لِحُبِّ الدُّنْیا صَمَّتِ الْأَسْمَاعُ عَنْ سَمَاعِ الْحِکمَةِ وَ عَمِیتِ الْقُلُوبُ عَنْ نُورِ الْبَصِیرَة»؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۴۲.
  9. سوره نحل، آیه ۹۶.
  10. مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راه‌های زدودن آن»، ص۱۲.
  11. برای نمونه نگاه کنید به اسدی گرمارودی، محمد، درس‌هایی از تربیت انسانی، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.
  12. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ۵۰-۵۱.
  13. مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راه‌های زدودن آن»، ص۱۳.
  14. غرر الحکم‌، ج ۲، ص ۸۶.
  15. توبه، ۲۰ - ۲۱.
  16. انسان، ۱۲؛ رعد، ۲۴.
  17. مائده، ۸۵.