بررسی روایت نزول سوره توحید برای آخرالزمان
در روایتی بیان شده که: «سوره توحید برای آخرالزمان نازل شده است.» آیا این روایت صحت دارد؟ دلیل صحت روایت چیست؟
روایت نزول سوره توحید برای آخرالزمان روایتی است از امام سجاد(ع)، که به گمان برخی، معارف سوره توحید را دارای عمقی میشمرد که عالمانی در آخرالزمان توانایی فهم آن را خواهند یافت.[۱]
«إِنَّ اللّه َ عزوجل عَلِمَ أَنَّهُ يَكونُ في آخِرِ الزَّمانِ أَقوامٌ مُتَعَمِّقونَ، فَأَنزَلَ اللّه ُ تَعالى «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَالآياتِ مِن سورَةِ الحَديدِ إِلى قَولِهِ: «وَ هُوَ عَلِيمُم بِذَاتِ الصُّدُورِ»، فَمَن رامَ وَراءَ ذلِكَ فَقَد هَلَكَ؛ خداوند متعال میدانست که در آخرالزمان اقوامی میآیند که در مسائل تعمق و دقت میکنند؛ سوره توحید و آیات آغاز سوره حدید، را نازل کرد؛ پس هر کس ماورای آن را طالب باشد هلاک میشود».[۲]
از این روایت برداشتهای عرفانی شده، به طوری که برخی از عالمان شیعه منظور امام(ع) از واژه «متعمقون» در این روایت را بزرگان اهل معرفت دانستهاند.[۳] ملاصدرا، فیلسوف شیعه و بنیانگذار حکمت متعالیه، با دیدن این روایت ابراز شادی میکند و سجده شکر بهجا آورده میآورد؛ زیرا این روایت را بشارتی برای اهل تفکر در معارف عمیق الهی میپندارد.[۴]
در مقابل برخی، از جمله ابوالحسن شعرانی، معنای روایت را در نفی و نقد تعمق در ذات الهی دانستهاند.[۵] نیز برخی برداشت بزرگان اهل معرفت از معنای «تعمق» در این روایت را نادرست خواندهاند و معنای تعمق را افراط، تندروى و خارجشدن از مرز اعتدال دانستهاند.[۶]
برخی معتقدند که این حدیث به معنای مختص بودن این آیات برای افراد آخرالزمان و اینکه مردم پیش از آن بهرهای از آنها ندارند، نیست؛ بلکه دلالت بر این دارد که مردم آخرالزمان بهتر و بیشتر از این آیات استفاده میکنند. زیرا هیچیک از آیات قرآن مخصوص برهه خاصی از زمان نیست، بلکه مخصوص تمام افراد در تمام اعصار است.[۷]
منابع
- ↑ فیض کاشانی، محمدمحسن بن شاهمرتضی، الوافی، اصفهان، كتابخانه امام أميرالمؤمنين على(ع)، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۶۹.
- ↑ كلينی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۱.
- ↑ فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۳۶۹.
- ↑ «ذوق و شادی صدرالمتألهین وقتی حدیث امام سجاد (ع) را دید» خبرگزاری شبستان، تاریخ درج مطلب ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ش.
- ↑ فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۳۶۹.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه عقايد اسلامی، قم، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۵۴۸-۵۴۹.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۲۹۵.