اگر دین ندارید در دنیای خود آزاده باشید

سؤال

آیا جمله «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید» از امام حسین(ع) است؟ معنای آن چیست؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


اگر دین ندارید در دنیای خود آزاده باشید ترجمه جمله‌ای است از امام حسین(ع) در روز عاشورا که منشور جهانی آزادی و آزادگی خوانده شده است. این جمله در میان مردم به‌صورت «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید» مشهور شده است.

گفته شده که امام حسین(ع) با این شعار همه جهانیان را در همه ادوار تاریخ مخاطب قرار داده و به آنها می‌گوید که حتی اگر تابع دین و مذهبی نیستید، به اصول انسانیت، شرافت انسانی و اخلاق بشری در همه حال پایبند باشید.

عبارت «اگر دین ندارید در دنیای خود آزاده باشید» در آخرین ساعات واقعه عاشورا از امام حسین(ع) صادر شده است؛ زمانی که امام حسین(ع) تنها بود و سپاه کوفه به سمت خیمه‌ها حمله کرد. امام حسین(ع) با این جمله آنان را از این کار منع نمود.

جایگاه

«فَکونوا أحراراً فی دُنیاکُم هذِه»، پوستر تایپوگرافی بر پایه خط ثلث

عبارت «اگر دین ندارید در دنیای خود آزاده باشید» ترجمه جمله‌ای از امام حسین(ع) در روز عاشوراست که منشور جهانی آزادی و آزادگی، منشور آزادی و حدیث حریت خوانده شده است.[۱]

از نظر برخی محققان، امام حسین(ع) با این شعار همه جهانیان را در همه ادوار تاریخ مخاطب قرار داده و به آنها می‌گوید که حتی اگر تابع دین و مذهبی نیستید، به اصول انسانیت، شرافت انسانی و اخلاق بشری در همه حال پایبند باشید.[۲] از نظر آنان، این سخن امام حسین(ع) همان شعار رعایت حقوق بشر است.[۳]

برخی محققان معتقدند از آنجایی که امام حسین(ع) می‌دانست که جنگجویان لشکر کوفه افرادی هستند که بنیادهای دین برای آنان اهمیت ندارد (هرچند به ظواهر دین پایبند هستند)، وجدان اخلاقی آنان را مخاطب قرار داد تا از عمل غیرانسانی آنان جلوگیری کند.[۴]

سید محمدتقی مدرسی، مفسر و عالم شیعه، به آیه ۲۲ شعراء ﴿وَ تِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَیَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنی إِسْرائیل‏؛ و اینکه فرزندان اسرائیل را بنده [خود] ساخته‌ای، نعمتی است که منّتش را بر من‌می‌نهی؟[۵] استناد کرده است. در این آیه موسی(ع) با مخاطب قرار دادن فرعون تلاش کرد بنی اسرائیل را از بندگی او رهایی بخشد.[۶] در واقعه عاشورا نیز امام حسین(ع) با مخاطب قرار دادن دشمنانش تلاش کرد آنان را از بندگی آل ابوسفیان نجات دهد.

متن و ترجمه

بستر صدور روایت

امام حسین(ع) در روز عاشورا و پس از به شهادت رسیدن تمام افرادش، به میدان رفت. شمر بن ذی‌الجوشن با عده فراوانی پیش آمدند و همگی با هم با امام جنگیدند. امام حسین(ع) نیز با آنان جنگید تا آن که میان او و خیمه‌گاهش فاصله افتاد. برخی از دشمنان به خیمه‌ها حمله بردند. امام(ع) بر آنان فریاد زد «وای بر شما، ای پیروان خاندان ابوسفیان! اگر دین ندارید و از حساب روز جزا نمی‌هراسید، در دنیای‌تان آزاده باشید و به خوی نیاکان عرب خود بازگردید، اگر آنگونه که می‌گویید، عرب هستید». شمر فریاد زد: ای حسین! چه می‌گویی؟ امام(ع) گفت: می‌گویم که من با شما می‌جنگم و شما با من می‌جنگید، ولی زنان و کودکان که گناهی ندارند. پس سرکشان و بی‌خردانتان را از دست‌درازی به حرمم، تا زمانی که زنده هستم، بازدارید. شمر گفت: ای پسر فاطمه، این حق برای تو هست. پس شمر بر یارانش بانگ زد و گفت: از حریم حرم این مرد دور شوید و در پیِ خودش باشید، که به خدا سوگند، او هماوردی شایسته و بزرگوار است.[۸]

در برخی منابع متأخر گفته شده که این عبارت در زمانی که امام حسین(ع) در گودال قتلگاه افتاده بود از او صادر شده است. زمانی که دشمنان برای مطمئن‌شدن از زنده‌بودن او سعی کردند تا به خیمه‌ها نزدیک شوند؛ چون می‌دانستند که امام(ع) در صورت زنده‌بودن حتماً به این عمل واکنش نشان خواهد داد.[۹]

منابع

  1. صحتی سردرودی، محمد، عاشوراپژوهی (با رویکردی به تحریف‌شناسی تاریخ امام حسین علیه السلام)، قم، انتشارات خادم‌الرضا(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۶؛ نیز: نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۳۲۸.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، قم، مدرسه امام علی بن ابی‌طالب(ع)، ۱۳۸۴ش، ص۵۲۲؛ نیز: نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۳۲۸.
  3. مکارم شیرازی، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، ص۵۲۲.
  4. سند، محمد، بحوث معاصرة فی الساحة الدولیة، قم، مرکز الابحاث العقائدیة، ۱۴۲۸ق، ص۱۰۰.
  5. سوره شعراء، آیه ۲۲.
  6. مدرسی، سید محمدتقی، عاشورا امتداد حرکة الانبیاء، تهران، مکتب العلامة مدرسی، ۱۴۰۷ق، ص۴۶.
  7. ابن‌اعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۱۷..
  8. ابن‌اعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۱۷.
  9. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدارا، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۰۸–۲۰۹.