تحريف‌های واقعه عاشورا از نظر شهید مطهری

سؤال

از نظر شهید مطهری، چه تحریفاتی در روایت واقعه کربلا رخ داده است؟

---

تعریف تحریف

تحریف از نظر لفظی از ماده حرف است و معنای آن منحرف‌کردن چیزی از مسیر و وضع اصلی آن است.[۱] پس، تحریف نوعی تغییر و تبدیل است، اما همیشه تحریف مشتمل بر تغییر و تبدیل موضوع تحریف نیست‌؛ تحریف یعنی شخص گفتار یا نوشتاری را طوری ارائه کند که مقصودی را که‌ آن گفتار یا نوشتار باید برساند نرساند و مقصود دیگری، غیر از مقصود گوینده و نویسنده اصلی، به مخاطب منتقل شود.[۲] تحریف نوعی مسخ‌کردن سخن است با تغییر در پیام اصلی آن سخن و جابه‌جاکردن نکته اصلی مورد نظر گوینده سخن.[۳]

انواع تحریف

تحریف انواعی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

  • تحریف لفظی: تحریفی است که ضمن آن در ظاهر و در لفظ گفتار تصرف کنند به طوری که ظاهر سخن فرد عوض می‌شود؛ مانند اینکه از یک گفتار عبارتی حذف شود یا به آن عبارتی اضافه شود یا اینکه جمله‌ها را چنان پس و پیش کنند که معنی جمله تغییر کند.[۴]
  • تحریف معنوی: این است که تحریف‌کننده در الفاظ تصرف نمی‌کند و لفظ همان است که‌ گوینده گفته، ولی آن جمله را طوری معنی می‌کند که که مطابق مقصود خودش باشد و خلاف مقصود گوینده سخن باشد.[۵] در قرآن کریم، تحریف معنوی را بیشتر‍ به یهودیان نسبت داده است. در یکی از آیات قرآن درباره تحریف معنوی می‌گوید که ای مسلمانان، آیا شما امیدوارید که‌ یهودیان به شما راست بگویند؛ این افراد همان کسانی هستند که سخن خدا را از موسی(ع) می‌شنیدند، اما وقتی که به سوی قومشان برمی‌گشتند تا سخن خدا را نقل کنند آن را تحریف و زیر رو رو می‌کردند.[۶]
  • تحریف از نظر موضوع: گاهی تحریف در یک سخن عادی صورت می‌گیرد؛ مانند اینکه‌ دو نفر در نقل قول و گفتار یکدیگر تحریف کنند. این تحریف مذموم است، ولی میزان تأثیرگذاری منفی آن کم است. اما گاهی تحریف در یک موضوع بزرگ اجتماعی صورت می‌گیرد؛ مانند تحریف در شخصیت‌های بزرگ تاریخ. در تاریخ شخصیت‌هایی هستند که قول و عملشان برای مردم حجت است و اخلاقشان برای مردم‌ نمونه است؛ تحریف سخنان چنین افرادی برای فرد و اجتماع خطرناک است. مانند اینکه کسی در یک حادثه بزرگ تاریخی، که از نظر اجتماعی یک سند و پشتوانه اخلاقی و تربیتی است، تحریف کند.[۷] از نظر مطهری، تحریف در حادثه کربلا، که یک حادثه بزرگ اجتماعی است‌ و در تربیت فردی و اجتماعی انسان‌ها اثر دارد، موجب منحرف‌‌شدن این رخداد و نرسیدن پیام آن به مخاطبان آن در تاریخ بشر می‌شود که خود خسارت بزرگی برای بشریت خواهد بود.[۸]

عوامل تحریف

عوامل تحریف یک رخداد دو قسم است:[۹]

عوامل عمومی

این عواملْ عواملی عمومی هستند که ممکن است هر رخدادی را دچار تحریف کنند و مخصوص واقعه کربلا نیستند.[۱۰] از جمله این عوامل که در تحریف واقعه عاشورا مؤثر بوده‌اند می‌توان به دو مورد اشاره کرد:

اغراض دشمن

دشمنان یک اندیشه برای اینکه به هدف خود برسند، تغییراتی در متن تاریخ یک رخداد مؤثر در آن اندیشه ایجاد می‌کنند و توجیه و تفسیرهای ناروایی از آن رخداد تاریخی ارائه می‌کنند. در تحریف حادثه کربلا هم این عامل دخالت‌ داشته و دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. آنچنان که در تاریخ معمول بوده که دشمنان، نهضت‌های مقدس را به ایجاد فساد و اخلال در نظم اجتماع متهم می‌کنند، حکومت اموی نیز خیلی‌ کوشش کرد برای اینکه نهضت حسینی را به ایجاد نفاق در اجتماع اسلامی متهم کند. از نظر مطهری، امویان در این زمینه در تحریف تاریخ اسلام موفق نشدند و هیچ مورخی تأیید نکرده که‌ که حرکت امام حسین(ع) در انسجام جامعه اسلامی خلل ایجاد کرده باشد.[۱۱]

تمایل بشر به اسطوره‌سازی

عامل دوم عمومی تمایل بشر به اسطوره‌سازی و افسانه‌سازی است. این عامل در تمام‌ رخدادهای دنیا ممکن است که رخ دهد. علت چنین تحریفی این است که در وجود بشر یک حس قهرمان‌پرستی وجود دارد که در اثر آن درباره قهرمان‌های ملی و قهرمان‌های دینی افسانه می‌سازد. قسمتی از تحریفاتی که در حادثه کربلا صورت گرفته معلول حس اسطوره‌سازی‌ است.[۱۲]

عوامل خصوصی

در خصوص حادثه عاشورا عوامل خاصی هم وجود داشته که سبب شده در این رخداد تحریف واقع شود. مهم‌ترین عامل خصوصی تحریف‌کننده رخداد عاشورا این است که پیشوایان دین، از زمان پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) دستور داده‌اند که باید نام امام حسین(ع) زنده بماند و هر سال باید برای مصائب او عزاداری شود تا روح این مکتب، که عدالت‌طلبی، ظلم‌ستیزی و آزادگی است، از طریق این یادآوری‌ها زنده بماند. این عامل باعث شده که برخی بدون شناختن فلسفه این تأکید از هر راهی تلاش کنند تا مردم را بر مصیبت امام حسین(ع) بگریانند و این خود موجب شده تا داستان‌های کذبی را جعل کنند که درون‌مایه آن خلاف روح آزادگی نهضت حسینی و اهداف عالی آن است.[۱۳]

نمونه‌ای از تحریف‌ها

---

وظیفه شیعیان در مقابله با تحریف

---

منابع

  1. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۵۸.
  2. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.
  3. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۸.
  4. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.
  5. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹.
  6. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۵۹-۶۰.
  7. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۶۱.
  8. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۶۲.
  9. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۷۷.
  10. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۷۷.
  11. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۷۷-۷۸.
  12. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۷۹-۸۲.
  13. مطهری، حماسه حسینی، ج۱، ص۸۲-۸۷.