پیشگویی‌های پیامبر(ص) درباره امام علی(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۷ توسط Golpoor (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیا پیامبر(ص) در مورد علی(ع) پیشگویی کرده است؟


پیامبر اکرم(ص) در مقاطع و مواقع مختلف با بیان پیش گوئی‌هایی، جایگاه امام را به مردم می‌شناساند. یکی از ویژگی‌ها و فضیلت‌های امام علی(ع) تربیت و پرورش در دامان پیامبر اسلام(ص) است؛ از این رو رسول اکرم(ص) از آن جائی که به واسطه پیامبری و به اذن خداوند از آینده و گذشته مطلع بود، در مواقع و مقاطع مختلف برای جا افتادن جانشینی حضرت علی(ع) برخورد ویژه‌ای با آن حضرت داشت که در این زمینه روایات زیادی نقل شده است. در برخی از این بیانات به اتفاقات و حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) مانند واقعه غصب خلافت، جنگ با نهروان، واقعه صفین و صلح با معاویه و شهادت حضرت علی(ع) در ماه رمضان و... اشاره شده است.

ب

غصب خلافت

برخی از روایات رسول خدا بیانگر اطلاع آن حضرت از وقایع بعد از رحلت و رفتار بد قریش با خاندان نبوت است که حضرت علی(ع) را به صبر دعوت می‌کند. از سلمان فارسی صحابه پیامبر(ص) نقل شده است که پیامبر(ص) در آخرین لحظات عمر، علی(ع) را فراخواند و فرمود: یا علی، قریش در حق تو ظلم خواهند کرد. اگر اعوان و انصاری یافتی با آن‌ها برای گرفتن حقت مبارزه و مجاهده کن؛ اما اگر یار و انصاری نیافتی، صبر پیشه کن و دست نگه‌دار و خودت را به کشتن نده.[۱] در روایت دیگر نقل شده است پیامبر(ص) در اواخر حیات خود خبر داد که برخی افراد هم پیمان شده‌اند که نگذارند حکومت به دست امام علی(ع) برسد. امیرمؤمنان از پیامبر(ص) خواست که تکلیف را در آن زمان بیان کند. حضرت فرمودند: «اگر یارانی یافتی با آنان بجنگ و در غیر این صورت بیعت کن و خون خود را حفظ کن».[۲]

صلح با معاویه

سال ششم هجری در جریان صلح حدیبیه که بین پیامبر(ص) و مشرکان مکه منعقد شد؛ نماینده قریش، سهیل بن عمرو، برای انعقاد قرارداد صلح آمد و علی(ع) قرارداد را می‌نوشت. وقتی که به نام پیامبر(ص) رسید، نماینده قریش با نوشتن نام پیامبر به عنوان رسول خدا مخالفت کرد و گفت اگر ما به نبوت محمد اقرار داشتیم که کار به این‌جا نمی‌کشید، پس نام محمد و پدرش را بنویس. امام علی(ص) پافشاری کرد. پیامبر(ص) با دستان خود، لفظ رسول الله را پاک کرد و به امام فرمود: علی جان روزی را می‌بینم که عده‌ای با تو چنین برخوردی می‌کنند. بعد از گذشت سالیان متمادی در جریان جنگ صفین امام علی(ع) با ساده لوحی گروهی از یاران خود، مجبور به صلح با معاویه شد و قرار شد صلح‌نامه نوشته شود. کاتب نوشت این صلح‌نامه بین علی امیر المؤمنین(ع) و معاویه بن ابی سفیان منعقد می‌گردد که در این لحظه عمرو بن عاص همان کرد که سهیل بن عمرو با پیامبر(ص) کرد[۳] و نگذاشت که عنوان امیرالمؤمنین کنار نام علی(ع) نوشته شود.

جنگ نهروان

از ابو سعید خدری نقل شده است: پیامبر(ص) بعد از جنگ حنین مشغول تقسیم غنائم جنگی میان اصحاب بود که فردی به نام ذوالخویصره تمیمی به حضرت اعتراض کرد که چرا عدالت را رعایت نمی‌کند! در این زمان عده‌ای از اصحاب از پیامبر(ص) خواستند که اجازه بدهد تا گردن این شخص را بزنند؛ اما حضرت اجازه نداد و فرمودند: رهایش کنید و به حال خود واگذارید. من روزی را می‌بینم که اصحاب و پیروان این مرد در حالی که نماز می‌خوانند و قرآن قرائت می‌کنند، بسان تیری که از کمان خارج می‌شود، از دین خارج می‌شوند و در برابر بهترین مسلمین قرار می‌گیرند. ابو سعید می‌گوید: من شاهد بودم همان‌گونه که پیامبر(ص) فرموده بود، این عده در زمان خلافت علی(ع) با همان خصوصیات که پیامبر فرموده بود در برابر علی(ع) قرار گرفتند و جنگ نهروان را به‌راه انداختند.[۴]

شهادت امام علی(ع)

پیامبر(ص) در یکی از خطبه‌هایش که معروف به خطبه شعبانیه است به اوصاف روزه‌داران اشاره کرده و اعمال این ماه را تشریح نمودند. امیرمؤمنان(ع) از پیامبر(ص) سوال کرد: یا رسول الله، بهترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: بهترین اعمال در این ماه دوری جستن از محرمات الهی است. بعد از بیان این جمله پیامبر(ص) گریه کرد و فرمود: یا علی در این ماه پیش آمدی ناگوار بر تو وارد می‌شود؛ گویا می‌بینم که تو مشغول به نماز هستی و شقی‌ترین (پست‌ترین) فرد از اولین و آخرین، برادر و هم ردیف پی‌کننده (کشنده) شتر صالح، ضربتی بر جلوی سرت می‌زند که محاسن تو را به خون سرت رنگین می‌نماید.[۵] حدود سی سال بعد از رحلت پیامبر(ص) در ۱۹ رمضان سال چهلم هجری قمری در مسجد کوفه این پیشگویی پیامبر اکرم(ص) در مورد علی(ع) تحقق یافت.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ اسرار آل محمد، محمد باقر انصاری زنجانی.

۲ فروغ ابدیت، جعفر سبحانی.

۳ منتهی الآمال، ج۱، شیخ عباس قمی.

۴ فروغ ولایت، جعفر سبحانی.


منابع

  1. تحقیق انصاری زنجانی، محمد باقر، کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۳۲.
  2. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق بهادری، ابراهیم، تهران، اسوه، ۱۴۱۳ ه.، ج۱، ص۲۱۵.
  3. ابن اثیر، عز الدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ ه.، ج۳، ص۳۲۰ و شیخ مفید، الارشاد، قم، مهر، ۱۴۱۳ه، ج۱، ص۱۲۰ ۱۲۱.
  4. ابن اثیر، عز الدین، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ه.، ج۲، ص۲۰.
  5. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ـ(ع) ـ ، تحقیق حسین اعلمی، بیروت، موسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۶۶.