اصحاب رقیق
رقیقه از ریشه رِقّ در اصل به چیز نرم، نازک، چیزی مانند کاغذ، نوشته روشن، زمین نرم و هر چیز ناتوان گفته میشود. به برده رِقّ گفته میشود، چون در مقابل مالک خود، ناتوان است و گویا همانند نوشته روی کاغذ، بردگی بر او نوشته شده است.[۱]
اصطلاح اصحاب الرقیق را کلینی در کتاب کافی در سلسله سند روایتی آورده است[۲] این اصطلاح در کتابهای رجالی اولیه نیامده است. الموسوعه الرجالیه فقط سلسله سند کافی را بدون توضیحی درباره اصحاب الرقیق آورده است[۳] مامقانی اصطلاح ""صاحب الرقیق"" را برای ابو الجعيجعة صحابه رسول الله(ص) آورده است.[۴] وی توضیحی درباره این اصطلاح نداده است.
از متن روایت کلینی استفاده میشود که این فرد بردهای را برای امام صادق(ع) خریداری کرده بود[۵] برخی از مترجمان نیز اصحاب الرقیق را به برده فروش ترجمه کردهاند[۶] برای برده فروش اصطلاح بيّاع الرّقيق ؛ «فروشنده برده» نیز آمده است.[۷] این اصطلاح فقط برای بیان شغل راوی گفته شده و ارتباطی به مدح یا ذمِّ راوی ندارد.
منابع
- ↑ رک: صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة - بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق، ج5، ص210. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين - قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق، ج5، ص24. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، قم،مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق، ج2، ص376. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ: دوم، 1374ش.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا مِنْ أَصْحَابِ الرَّقِيقِ.
- ↑ تبریزی، جواد، الموسوعه الرجالیه، ج۵، ص۱۴۱، قم، دارالصدیقه الشهیده(س)، ۱۴۲۹، ه. ق، ج۵، ص۱۴۱.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بینا، چاپ اول، بیتا، ج3الکنی، ص9.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3.
- ↑ بروجردى، آقا حسين، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، مترجم: جمعی از فضلا، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، 1386 ق، ج22، ص651.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بینا، چاپ اول، بیتا، ج1، ص2.