نظر اهلسنت پیرامون برتری عثمان بر امام علی(ع)
این مقاله هماکنون به دست Golpoor در حال ویرایش است. |
اهلسنت چگونه عثمان را که خود معترف به انحراف او هستند، قبول دارند و حتی از علی(ع) هم بالاتر میدانند؟
انحراف عثمان
انحراف و غارت بیتالمال از ناحیه عثمان و بنیامیه و دیگر اعمال خلاف شرع آنها بر کسی از شیعه و اهلتسنن پوشیده نیست، ولی هر یک از مذاهب عکسالعمل خاصی در مقابل آن دارد:
دیدگاه شیعه: شیعه از آنجا که بین صحابه و غیرصحابه فرقی قائل نیست، تمام آن اعمال را خلاف مقررات و قوانین مقدس اسلام دانسته و آنان را غیرمشروع میداند.
دیدگاه اهلسنت: اهلسنت به خاطر اعتقاد به عدالت تمام صحابه، همه آن عملکردها را حمل بر صحت و غیرقابل خدشه و از روی اجتهاد آن صحابه دانستهاند و او را از گناه دور میدانند و حتی او را سلطان و حاکم عادل معرفی کردهاند؛ هر چند مورد اعتراض سایر صحابه چون همسر پیامبر اکرم(ص) یعنی عایشه قرار گرفته باشد، زیرا او مصون از خطا است.
دیدگاهها در مورد افضلیت عثمان
افضل بودن عثمان از امام علی(ع) نزد اهلتسنن، امری اتفاقی و قابل قبول تمامی آنها نیست. بلکه بسیاری از آنان امام علی(ع) را افضل از عثمان بلکه از خلیفه اوّل و دوّم هم برتر میدانند.
اشخاصی چون ابن ابیالحدید شارح نهج البلاغه، امام علی(ع) را افضل از خلیفه اوّل و دیگران میداند.[۱] همچنین او نقل میکند که خود اهلسنت در مورد افضلیت علی(ع) بر ابیبکر اختلاف دارند.[۲] بصریون معتقد که رتبه عددی خلفا دلیل بر فضیلت خلیفه پیشین است؛[۳] ولی بغدادیون عقیده به افضلیت مطلق علی(ع) بر سایرین دارند.[۴] واصل بن عطاء از بزرگان معتزله، قائل به افضلیت علی(ع) بر عثمان میباشد.[۵]
بنابراین آنچه مانع جرح و تنقیص صحابه بالخصوص خلفای ثلاث میشود، نظریه عدالت صحابه است و هیچ چیز حتی افضل بودن علی(ع) بر سایرین، مانع مشروعیت خلافت و صحت اعمال آنان در نزد اهلتسنن نمیباشد.
دلائل اهلسنت
همچنین ببینید: عدالت صحابه
از نظر شیعه صحابی بودن یک امتیاز و فضیلت است؛ اما صرف صحابی بودن سبب عدالت نمیباشد. زیرا در تاریخ صحابی غیر عادل وجود داشتند؛ مانند ولید که در شأن او آیه نباء[۶] که دلالت بر فسق او میکرد، نازل شد؛ بنابراین صحابی بودن تأثیری در جرح و تعدیل اشخاص ندارد. این مسأله در جای خود با نصوص آیات و روایات بررسی و اثبات شده است.[۷]
اهلتسنن، صحابی بودن را نه تنها امتیاز و فضیلت دانسته، بلکه مصحّح عدالت نیز میدانند. در میان کلمات بزرگان اهلتسنن، افراط در مدح صحابه و مذمّت در حق منتقدان آنان به چشم میخورد که برای نمونه به بعضی اشاره میشود:
۱ – انتقاد بر صحابه مساوی با ارتداد و کفر: کسانی که یکی از صحابه رسول خدا(ص) را مورد انتقاد قرار دهند، زندیق و کافر هستند.[۸]
۲- طرد انتقاد کننده صحابه از جامعه: هر کسی از صحابه عیبجویی کند یا نقصی بر آنان بگیرد، با او چیزی نخورید و نیاشامید و بر جنازهاش نماز نخوانید.[۹]
بنابراین نظر، همه صحابه عادل بوده، سخنانشان صحیح و اعمالشان درست است، اگر چه سخن و عمل آنها با کتاب و سنت منافات داشته باشد، چون آنان مجتهد بوده و خود بهتر به سنت آگاهی داشتند.
ابن حجر مینویسد: اهلسنت بر این نظر که تمامی صحابه عادلند، اتفاق نظر دارند و به جز اندکی بدعتگزار (منظور شیعه امامیه) کسی با آن مخالفت نکرده است و باید به پاکی و درستی اصحاب پیامبر(ص) معتقد باشیم. چون ثابت است که تمامی صحابه اهل بهشت بوده و هیچ یک از آنان وارد آتش نمیشود.[۱۰]
آنان احادیثی مثل «اصحابی کالنجوم بأیهم اقتدیتم اهتدیتم»[۱۱] تمسک کرده عدالت صحابه، را ثابت میکنند؛ در حالی که خود این حدیث مورد طعن عدهای مانند ابنتیمیه میباشد.[۱۲]
مطالعه بیشتر
۱. پژوهشی در عدالت صحابه ؛احمد حسین یعقوب، ترجمه قاضیزاده.
منابع
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، سال ۱۴۰۴، ج۱، ص۳.
- ↑ همان، ص۷.
- ↑ یعنی در فضیلت، اول ابوبکر بعد عمر بعد عثمان و بعد علی بن ابی طالب علیهالسلام.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۸.
- ↑ همان.
- ↑ حجرات/۹}}...ان جائکم فاسق بنباء....{{قرآن|
- ↑ یعقوب، احمد حسین، پژوهش در عدالت صحابه، ترجمه محمد قاضی زاده، نشر دارالثقلین، چاپ اول، ۷۶، ص۹۳.
- ↑ همان، ص۳۴، به نقل از الاصابه، ابن حجر العسقلانی، ص۱۷ و ۱۸.
- ↑ همان، ص۳۴، به نقل از الکبائر، الذهبی، ص۲۳۸.
- ↑ همان، ص۳۱، به نقل از الاصابه، ص۹.
- ↑ همان، ص۳۳ به نقل از آراء العلماء المسلمنی فی التقیه و الصحابه، ص۸۱.
- ↑ همان.