«سجین» و «علیین» در سوره مطففین
قرآن کریم سجده نکردن شيطان را به دو علت ذکر مي کند: تکبر، يا اين که شیطان خود را از عالين حساب کرده بود، منظور از عالين چيست؟
شیطان شناسی از منظر قرآن کریم، بسیار مورد اهتمام است. تا انسان دشمن قسم خورده ی خویش را نشناسد، نمی تواند در میدان مبارزه به پیروزی دست یابد. علامه طباطبائي در تفسير الميزان}}[۱] در خصوص این قسمت از سؤال مي فرمايد: و جمله ی «استکبرت ام کنت من العالين» استفهامي است توبيخي، معنايش اين است که: آيا سجده نکردنت از اين باب است که عارت مي شد و خود را از اين کار بزرگ تر مي دانستي؟ و يا اين که به راستي شأن تو اجل از اين عمل بود. تو از کساني بودي که قدر و منزلت تو بالاتر از آن است که مأمور به سجده بر آدم شوی .
در ادامه علامه به ذکر ديگر اقوال پرداخته و مي فرمايد: از همين جا بعضي از مفسرين استفاده کرده اند که: معلوم مي شود خداي تبارک و تعالي مخلوقاتي عالي دارد که مقام شان اجل از آن است که براي آدم سجده کنند، بندگاني هستند مستغرق در توجه به سوي پروردگارشان و هيچ چيزي را به جز او درک نمي کنند.
بعضي ديگر گفته اند: مراد از «علو»، همان استکبار است، هم چنان که در آيه ی ﴿وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ[۲] به همين معنا است و اگر بگوئي معنا ندارد که بگوييم «آيا تو استکبار کردي و يا از مستکبرين بودي» مي گوييم: هيچ عيبي ندارد، چون اولي راجع به زمان سجده است و دومي راجع به ما قبل آن و معنايش اين است که: «آيا از اين که امر به سجده ات کرديم دچار استکبار شدي و يا آن که از قبل مستکبر بودي..» ليکن اين وجه صحيح نيست؛ چون با مقتضاي مقام نمي سازد، مقتضاي مقام اين است که کسي ابليس را داراي استکبار معرفي کند، نه اين که زمان استکبار او را معين کند که قديمي است يا تازه.
بعضي ديگر گفته اند: مراد از کلمه ی «عالين» ملائکه آسمان است؛ چون آن ملائکه که مأمور به سجده براي آدم شدند، ملائکه زمين بودند. اين هم صحيح نيست، براي اين که آيه عموميت دارد. در تفسير نمونه نيز معناي ديگري براي عالين آمده که: «آيا استکبار کردي يا از برترين ها بودي؟» يعني برتر از اين که فرمان سجود به تو داده شود. بدون شک احدي نمي تواند ادعا کند که قدر و منزلتش ما فوق اين است که براي خدا و به فرمان خدا سجده کند.﴾[۳]
اما در آخر اين که آيا شيطان استکبار کرد يا از عالين بود خود قرآن کريم در آيه ی بعد جواب مي دهد که: {{قرآن|قال انا خير منه خلقتني من نار و خلقته من طين[۴].
علامه مي فرمايد: اين جا است که ابليس از پرسش خدا جواب داده و علت سجده نکردن خود را بيان مي کند، و آن اين است که: من شرافت ذاتي دارم؛ چون مرا از آتش خلق کرده اي و آدم مخلوقي از گل است. در اين پاسخ اشاره اي است به اين که از نظر ابليس، اوامر الهي وقتي لازم الاطاعه است که حق باشد، نه اين که ذات اوامر او لازم الاطاعه باشد. چون امرش به سجده کردن حق نبوده، اطاعتش واجب نيست.[۵]
و نيز در تفسير نمونه آمده است : اما ابليس با نهايت تعجب شق دوم را انتخاب کرده و معتقد بود برتر از آن است که چنين دستوري به او داده شود. لذا با کمال جسارت به مقام استدلال در مخالفتش با فرمان خدا بر آمد و گفت: من از او (آدم) بهترم، مرا از آتش آفريده اي و او را از گل.[۶] این بود خلاصه ای از تفسیر عالین از دیگاه قرآن کریم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ـ تفسير مجمع البيان، طبرسي. با ترجمه گروهي از مترجمان، ج۲۱، ص۱۳۲.
۲ـ تفسير نورالثقلين، عبد علي عروسي حويزي، ج۴، ص۴۷۱.
۳ـ نهج البلاغه ، خطبه ۲۳۴ ، فيض الاسلام.
منابع
- ↑ طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه موسوي، محمد باقر، قم، انتشارات اسلامي، ۱۳۶۳ش، ج۱۷، ص۳۴۴.
- ↑ يونس / ۸۳؛ به درستي فرعون در زمين استکبار و بلند پروازي کرد.
- ↑ مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه «برگزيده»، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ۱۳۸۰ش، ج۴، ص۱۹۹.
- ↑ ص / ۷۶.
- ↑ تفسير الميزان، ج۱۷، ص۳۴۵.
- ↑ تفسير نمونه، ج۴، ص۱۹۹.