گریه حضرت فاطمه(س) برای امام حسین(ع) تا قیامت
بر اساس حدیثی از کتاب کامل الزیارات، چنان که در سؤال مطرح شده است امام صادق(ع) می¬فرمایند:
«اى ابو بصير: فاطمه عليها السّلام بر آن حضرت گريست و ضجّه زده و به دنبال آن جهنّم فريادى كشيد و جيغى زد كه فرشتگان حافظ و نگهبان بر آن، صداى گريه دوزخ را شنيدند و سريع آماده شدند آن را كنترل كنند، زيرا خوف آن بود كه از درون دوزخ آتش زبانه كشد، يا دود آن بيرون رفته و اهل زمين را بسوزاند، لذا تا مادامى كه دوزخ گريان و نالان است، فرشتگان حافظ آن را مهار كرده و به جهت خوف و هراسى كه بر اهل زمين دارند آن را محافظت نموده و دربهاى آن را محكم بستهاند ولى در عين حال دوزخ ساكت و آرام نمىشود مگر صداى فاطمه عليها السّلام آرام گردد. اى ابو بصير درياها نزديك بود شكاف برداشته در نتيجه برخى در بعضى ديگر داخل شوند و قطرهاى از آب درياها نيست مگر آنكه فرشتهاى بر آن موكّل است، لذا هر گاه فرشته موكّل بانك دريا و خروش آن را بشنود با زدن بالش خروش و طغيان را خاموش و ساكت مىكند... »[۱]
احادیث دیگری نیز وجود دارد که ضمن اشاره به گریه¬ی جانسوز فاطمه¬(س) برای فرزندش امام حسین(ع)، به آرام کردن او توسط نبی اکرم(ص) یا علی(ع) نیز اشاره دارد، مثل حدیثی از امام صادق(ع) که می¬فرماید:
« فاطمه اطهر(س) در حالى به زائران امام حسين نظر مي¬كند كه تعداد: هزار پيغمبر، هزار صدّيق، هزار شهيد و هزار هزار ملائكه كروبين با آن بانو هستند و او را در گريه كردن يارى مي¬نمايند. فاطمه زهراء(س) ناله و فريادى مي¬زند كه كليه ملائكه آسمانها به علت ناله آن بانو گريان مي¬شوند.حضرت زهراى اطهر(س) آرام نمىشود تا اينكه پيامبر خدا(ص) مىآيد و به وى مي¬فرمايد: اى دخترم! تو كلّيّه ملائكه آسمانها را گريان نمودى و آنان را از تقديس و تسبيح خدا بازداشتى. آرام باش تا آنان مشغول تقديس و تسبيح باشند. زيرا خدا امر خود را اجرا خواهد كرد»[۲]
بررسی سند حدیث:
در میان روات سلسله سند حدیثی که در ابتدا آوردیم، شخصی است به نام: عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ که نجاشي او را ضعيف غال (غلو کننده) می¬نامد و ابن غضائري او را ضعيف، مرتفع القول و از دروغ¬گویان اهل بصره می¬شمارد.[۳] لذا این حدیث از احادیث ضعیف شمرده می¬شود و نمی¬توان به آن اطمینان نمود.
اگر چه این روایت از حیث سندی ضعیف است، ولی از حیث دلالی با سایر احادیث و عقاید شیعه تضادی ندارد که در ادامه، بیشتر روشن خواهد شد.
پاسخ به سؤال ب :
اولاً: مگر مادران سایر شهدا بر فرزندشان گریه نمی¬کنند با اینکه می¬دانند که فرزندشان زنده است و در نزد خدا از روزی او تناول می¬کنند: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ.[۴]
گريه نشانه عاطفه، عشق، سوز و معرفت است و مظلومیّت یک دلیل معنوی برای گریه است و زمان و مکان نمی¬شناسد، لذا روایاتی زیادی وجود دارد که فرشتگان و آسمانیان بر امام حسین(ع) گریه می¬کنند، همچنین روایات زیادی است که پیامبر اکرم و علی(ع) فاطمه¬ زهرا(س) امام حسن(ع) قبل از شهادت امام حسین(ع) بر ایشان گریه کردند[۵] تا چه رسد بعد از شهادتش؛ بنابراین گریه¬ی حضرت زهرا(س) برای امام حسین(ع) قبل از قیامت چیز بعیدی نیست.
ثانیاً: انسان تا رسیدن قیامت، در عالم برزخ قرار دارد و این عالم، تا حدودی ویژگی¬های دنیا را نیز دارد.
«ميان دنيا وآخرت تفاوتى بنيادى وجود دارد. انسان بايد از دنيا به آخرت پا بگذارد و اين دو سرا، از هر نظر با يكديگر متفاوتاند. انتقال به جايى، كه با جاى پيش متفاوت است، آنگاه تحمّلپذير است كه مرحلهاى ميانى در كار باشد؛ يعنى جايى كه پارهاى از ويژگىهاى هر دو جا را دارا باشد. عالم برزخ اين چنين است و مرحلهاى است ميان دنيا و آخرت.... جهان برزخ نيز- همانند زمين- صبح و شام دارد (مؤمن/ ۴۶) و عمرى مشخص كه تا ظهور قيامت است. برزخيان همانند زندگان- امّا متناسب با زندگى برزخى- مىخورند و مىآشامند و با يكديگر سخن مىگويند و نشست و برخاست دارند. چون روحى از دنيا به برزخ مىرسد، برزخيان به استقبالش مىشتابند و اخبار زندگان را از او مىگيرند» [۶] لذا شاد شدن، گریه کردن و ... از ویژگیهای عالم برزخ است و تا وقتی که خداوند قیامت را ایجاد نکند، همچنان غم و اندوه مصیبت امام حسین(ع) بر دوش مادرش و اهل بیت(ع) سنگینی می¬کند چنانکه اگر فاطمه زهرا(ع) در دنیا بودند یقیناً بر مصائب فرزندش امام حسین(ع) گریه می¬کردند_چنانکه مادران سایر شهدا نیز چنین می¬کنند_ در عالم برزخ نیز بر امام حسین(ع) گریه خواهند کرد، اگرچه می¬دانند که امام حسین(ع) در پیشگاه خداست، زیرا هنوز انتقام خون سیّدالشهدا(ع) از قاتلین واقعی آن حضرت، گرفته نشده است؛ تا اینکه قیامت برسد و قصاص در خور قاتلین امام(ع)، موجب تسکین دل اهل¬بیت(ع) شود.
پیامبراکرم(ص) می¬فرماید: چون روز قيامت فرا رسد، دخترم فاطمه(س)، به همراه جمعى از بانوانى- كه با او نسبتى دارند- قدم در محشر مىگذارند، و از جانب حق به او خطاب مىشود كه وارد بهشت شو! گويد كه: قدم در بهشت نمىگذارم، مگر آنكه بدانم پس از من بر سر فرزندم- حسين عليه السّلام- چه آوردند، به او خطاب مىشود كه: در ميانه محشر نگاه كن! و او حسين عليه السّلام را مىنگرد كه به پا خاسته ولى سر در بدن ندارد،- دخترم- فاطمه (با ديدن اين صحنه دلخراش) شيون مىكند و من نيز با شنيدن شيون او، فرياد برآورم و بخروشم، و بر اثر ضجّه و بي¬قراري¬هاى ما، همه فرشتگان به فرياد آيند، و خداوند به خاطر بي¬تابى ما به قهر آيد و از سر خشم به نوعى از آتش (دوزخ) كه «هبهب» نام دارد و هزار سال (به امر خدا در آن) دميدهاند، لحظهاى از افروختن باز نمانده است و هيچ غم و اندوهى از (گرفتاران به) آن جدا نمىشود فرمان مىدهد كه قاتلان حسين را- اگر چه حاملان قرآن باشند- در كام خود فرو كشد، و چون چنين كنند به خروش آيد و آنان نيز خروشيدن آغاز كنند، با نعره او هم آوا شوند و با غرّش او در غرّش آيند، آنگاه سخن در آيند و با زبانى گويا و كلامى رسا (به ناله در آيند) كه: پروردگارا! چرا پيش از آنكه بت پرستان را به اين آتش (هبهب) كيفر دهى، به عقوبت ما پرداختى و آن را بر ما چيره ساختى؟! به آنان از جانب پروردگار خطاب مىشود كه: براستى، آن كه مىداند با كسى كه نمىداند، همانند و برابرست.[۷]
ثالثاً: فضائلی که برای گریه کنندگان بر ابا عبدالله(ع) در روایات وارد شده است را نمی¬توان فقط مختص اهل زمین دانست، خصوصا مختص کسانی که بعد از شهادت امام حسین(ع) در دنیا زنده بودند و بر ایشان گریه کردند، بلکه مؤمنینی که قبل از امام حسین(ع) از دنیا رفتند، چه پیامبران و اوصیا و چه پیروان آن¬ها، همه دوست دارند بر آن فیض، نایل شوند، پس اگر گریه آن¬ها بعید نباشد، گریه فاطمه زهرا(س) نیز نباید بعید به نظر بیاید.
پاسخ به سؤال ج:
اولاً: مقایسه حضرت زهرا(س) با سایر مادران شهدا قياس مع الفارق است، زیرا او نه تنها سرور تمام مادران شهداست، بلکه سرور تمام زنهای عالم است.[۸] و واقعاً اگر فاطمه¬(س) بر اهل زمین نفرین کند خداوند به خاطر مقامی که حضرت فاطمه(س) در پیشگاهش دارد، به یقین دعایش را مستجاب خواهد نمود امّا فاطمه(س) سایه رحمت و فرزند رحمه للعالمین(ص) است خصوصاً برای محبّانش، چنانکه پیامبر(ص) می¬فرماید: من دختر خودم را فاطمه نام نهادم به اين جهت كه حق¬تعالى او و دوستان او را از آتش منع مي¬كند[۹] خداوند در مورد فاطمه و پدرش و همسرش و فرزندانش می¬فرماید: لَوْلَاهُمْ مَا خَلَقْتُكَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّه وَ النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْض (اگر آن¬ها را خلق نمی¬کردم نه بهشت و جهنمی خلق می¬کردم و نه آسمان و زمینی را)[۱۰]و یقیناً جایگاهی که او درپیش خدا دارد برای ما غیر قابل درک است و رضایت او رضایت خداست : إِنَّ اللَّهَ يَرْضَى لِرِضَاكِ وَ يَغْضَبُ لِغَضَبِك.[۱۱] لذا گریه بر مصائب اهل بیت(ع) در اوج عبادات است: نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ، وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَه.[۱۲]( نفس شخص اندوهگين به خاطر ستمى كه بر ما رفته به منزله تسبيح است، و اندوه او بخاطر ما عبادت است) و ذکر چنین احادیثی، ضمن نشان دادن نهایت مظلومیّت اهل بیت، بر اهمّیّت گریه و عزاداری برای اهل ¬بیت(ع) تأکید می¬کند و ضمن رشد روحی و معنوی شیعیان، باعث پایداری شیعیان، در دفاع از حق و دین اسلام نیز می¬شود.
ثانیاً: مقایسه¬ی فرزند فاطمه(س) یعنی امام حسین(ع)، با سایر شهدا نیز مع الفارق است؛ زیرا او، یکی از دو سرور جوانان اهل بهشت است.[۱۳] چنانکه تمام شهدای کربلا جان خویش را فدای او کردند و همچنین هیچ شهیدی به مظلوممیت او نیست، چراکه در نیم روزی او و تمام مردان خویشاند او و یاران باوفایش را به فجیع¬ترین شکل به شهادت رساندند و هیچ روزی به سختی روز عاشورا نبوده است: ْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه(ع)[۱۴]و از سوی دیگر او امام شیعیان و یکی از معصومین(ع) است که واقعاً هیچ گناهی در طول عمر شریفش از او سر نزده بود و هدفی که او برای قیام علیه ظلم و ظالم داشت فوق العاده بزرگ بود، در حالی که خیلی از شهدای حال حاضر، نه معصومند نه امامند و نه هدفی چون هدف امام حسین داشتند و نه مثل او قیام کردند و نه مثل او مظلومانه به شهادت رسیده¬اند. و به عبارتی دیگر، در واقع امام حسین(ع) به شهادت آبرو داد در حالی که شهدای امروز با شهادت به آبرو رسیده¬اند. "ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا"
ثالثاً: مردم قدردان شهدا هستند و ضمن تشیع باشکوه پیکر شهدا، هر سال یادواره¬های متعدّدی برای ایشان می¬گیرند، ولی آنچه که در پیشگاه خداست افضل و برتر است و اجر پاداشی که خدا برای آن¬ها و پدر و مادر صبورشان در نظر گرفته است، قابل درک برای اهل زمین نیست و باید رفت و دید، و خوشا به سعادت کسانی که با شهادت از دنیا می¬روند.
رابعاً: اگر برای حضرت زهرا(س) چیزی را اثبات می¬کنیم، این دلیل نمی¬شود که از سایر مادران شهدا چیزی را نفی کنیم؛ چه بسا حال برخی از مادران شهدا نیز مثل حال زهراء(س) باشد و ما خبر از عالم آخرت نداریم، امّا اگر واقعاً از مادر شهدا بپرسیم که فرق تو و حضرت زهرا(س) و فرق فرزند شهیدت با فرزند شهید حضرت زهرا(س) چیست؟ به یقین خواهد گفت: من فدای زهرایم و فرزندم فدای فرزند زهرا(س) است.
[۱۵]
منابع
- ↑ ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات ، ترجمه ذهنى تهرانى، انتشارات پيام حق ،تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۷ ش. ص۲۶۳
- ↑ علامه مجلسى، ، زندگانى حضرت امام حسين(ع)(ترجمه¬ی جلد ۴۵ بحارالأنوار)، نجفي، محمد جواد، اسلاميه، تهران، چاپ سوم، ۱۳۶۴ ش. ص۲۵۸
- ↑ معجمرجالالحديث، ج: ۱۰ ص: ۲۴۲ شماره راوی: ۶۹۵۱
- ↑ سوره¬ی آل¬عمران، آیه۱۶۹(هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند، مرده مپندار، بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند)
- ↑ ب مراجعه کنید به بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۲۳ الی ۲۵۰
- ↑ فرهنگ شيعه ، پژوهشكده تحقيقات اسلامى، زمزم هدايت،چ: دوّم، قم، ۱۳۸۶ ش،ص ۱۵۸
- ↑ ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشريف الرضي للنشر ، قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۶ ق. ص۲۱۷
- ↑ علامه مجلسى، ، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ: دوم، ۱۴۰۳ ق. ج۸ ؛ ص۲۲
- ↑ ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، نشر جهان، تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ج۲ ؛ ص۴۶
- ↑ بحارالانوار، ، ج۱۱ ؛ ص۱۶۵
- ↑ همان، ج۳۰ ؛ ص۳۴۷
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، دار الحديث - قم، چاپ: اول، ق۱۴۲۹. ج۳ ؛ ص۵۷۲
- ↑ بحارالانوار، ج۱۷ ؛ ص۲۴۲
- ↑ همان، ج۴۵ ؛ ص۲۱۸
- ↑ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن،« وسائل الشيعه » مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق. ج۲۰ ،ص۲۳۲