جریان سقیفه

نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۶ توسط Golpoor (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}{{سوال}} جريان سقيفه را توضيح دهيد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} سقيفه به م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

جريان سقيفه را توضيح دهيد؟


سقيفه به معناي ايوانچه سقف‌دار (سايبان دار)[۱] در ناحيه شمال غربي مسجدالنبي و با فاصله‌اي كمتر از يك كيلومتر از خانه حضرت رسول اكرم(ص) قرار داشت اين سايبان جمعيتي كمتر از يكصد نفر را در خود جاي مي داد. آنجا محل اجتماع انصار (مردم مدينه از جمله اوس و خزرج) بود.[۲]

پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) گروهي از لشكر اسامه جدا شدند و اجازه ندادند پيامبر(ص) ضمن يك سند كتبي علي عليه‎ السلام را به عنوان جانشين خود انتخاب كند، ‌آنان در حالي كه علي عليه‎ السلام و بني هاشم سرگرم مراسم غسل پيغمبر صلي الله عليه و آله بودند، بدن پيامبر صلي الله عليه و آله را رها كرده و براي تعيين رئيس امّت در سقيفه بني ساعده گرد آمدند .

مهاجرين وانصار در سقيفه هر كدام خود را لايق تر از ديگري مي پنداشتند، مردم مكه مي گفتند:

اسلام در شهر ما و ميان ما آشكار شد، پيامبر صلي الله عليه و آله از مردم ماست؛ ما خويشاوندان او هستيم، ما پيش از شما اين دين را پذيرفته ايم پس زمامدار مسلمانان بايد از مهاجرين باشد.

انصار مي گفتند:

مكه دعوت پيامبر صلي الله عليه و آله را نپذيرفت ،با او به مقابله و دشمني پرداخت و اين ما بوديم كه پيامبر صلي الله عليه و آله را ياري كرديم و اسلام را رونق بخشيديم و... پس زمامدار بايد از انصار باشد.

برخي ديگر از انصار گفتند :

يك امير از ما باشد و يك امير از مهاجرين.

اما ابوبكر اين رأي را نپذيرفت؛ از سوي ديگر دشمني ديرينه اوس و خزرج نيز در پيشبرد نظر مهاجران موثر واقع شد.[۳]

در جريان سقيفه، انصار كه به دنبال رياست سعد ابن عباده بودند شكست خوردند كه در اين ميان با بازي سياسي عمر توافق كردند كه ابوبكر خليفه شود و بلافاصله با او بيعت كردند و بيشتر حاضران نيز از آنان پيروي نمودند و پس از خروج از سقيفه با شيوه هاي مختلف، از ديگران بيعت گرفتند و تلاش هاي حضرت علي عليه‎ السلام و زهرا سلام‎الله عليها و برخي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله در برابر غاصبان خلافت راه به جايي نبرد و حكومت ابوبكر تثبيت شد.

عده اي به بهانه اينكه با جماعت مسلمين نبايد مخالفت كرد، مجبور به بيعت شدند و غاصبان با مغالطه ، موعظه، تطميع ، تهديد ، قتل، ترور و جعل حديث بيعت اكثريت را در مدّت كوتاهي بدست آوردند كه بيعت كنندگان برخي از روي رغبت و برخي با بي ميلي و اجبار با ابوبكر بيعت كردند.[۴]

در اين انتخاب بني هاشم و برخي از سران مهاجران و انصار و نخبگان با سابقه و فداكار پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و علي عليه‎ السلام كه جان پيامبر صلي الله عليه و آله بوده و از طرف خداوند به مقام خلافت مسلمين و جانشيني رسول(ص) منصوب شده بود، حضور نداشت و هم چنين بني هاشم و عباس عموي پيامبر و سلمان و مقداد و عمار و ابوذر و...نيز بی خبر بودند.

حضرت فاطمه سلام‎الله عليها به عنوان خشم و غضب از انحراف خلافت در پاسخ زنان قريش فرمودند:

«از دنياي شما بيزارم و از فراق شما خوشحال، چون حق مرا حفظ نكرديد و پيمان و عهد پيامبر صلّي الله عليه و آله مراعات نشد و وصيت او پذيرفته نگشت و...»

با غصب خلافت توسط ابوبكر و عمر هر چه مردم ازاهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله دورتر شدند، آثار نامطلوب آن بيشتر پديدار شد و اگر انديشه پوياي علي عليه‎ السلام و ائمه اطهار عليهم السلام نبود، امروزه چيزي جز كفر و الحاد مشاهده نمي كرديم.[۵]

مطالعه بيشتر

۱. دانش نامه امام علي عليه‎ السلام ؛ زير نظر علي اكبر رشاد ، ج۸ .

۲. تاريخ تحليلي اسلام؛ سيدجعفر شهيدي

۳. تاريخ تحليلي و سياسي اسلام از جاهليت تا عصر امويان ؛ علي اكبر حسني.

۴. معالم المدرستين ؛ علامه عسگري.


منابع

  1. شهيدي، سيد جعفر، تاريخ تحليلي اسلام، تهران، مركز نشر دانشگاهي، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۱‌.
  2. حسني، علي اكبر، تاريخ تحليلي و سياسي اسلام از جاهليت تا عصر اموي، نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۱۹.
  3. شهيدي، سيد جعفر، تاريخ تحليلي اسلام، تهران، مركز نشر دانشگاهي، چاپ دوم، ۶۳، ص۹۲‌.
  4. رشاد، علي اكبر، دانشنامه امام علي(ع)، تهران، فرهنگ و انديشه اسلامي،۱۳۸۰، ج۸، صصص ۴۰۵ و ۴۵۵.
  5. حسني، علي اكبر، تاريخ تحليلي سياسي اسلام، ‌نشر فرهنگ، اول، ۱۳۷۳، ص۳۲۱.