عفو در حق کسی که ظلم کرده

از ویکی پاسخ
سؤال

امام باقر(ع) در روایتی فرمودند: «از بزرگواری‌های دنیا و آخرت عفو کردن کسی است که به تو ظلم کرده» یعنی آیا جنایتکاران را بدون هیچ قصاصی، مورد عفو قرار داد؟ فلسفه این بخشش چیست؟

عفو و بخشش در آیات قرآن و روایات معصومین(ع) از مواردی است که با توجه به شرایطی بر آن تاکید شده است. در صورتی که این بخشش موجب راه‌یابی شخص به مسیر درست و توجه به جامعه اسلامی شود، دارای جایگاه بوده و توصیه شده است. اما نه در آیات قرآن و نه احادیث به عفو بخششی که نشانه تسلیم در برابر ظالم و یا جرات یافتن شخص ظالم باشد، توصیه نشده، بلکه سفارش به مبارزه با ظلم و ستم‌گر کرده است.

بخشش و گذشت در قرآن

قرآن حدود ۳۵ بار از کلمه عفو و مشتقاتش استفاده کرده‌ است و نیز روایاتی که می‌فرماید: «کسانی را که به شما ظلم کرده‌اند ببخشید.» حدود ۷۰ روایت است، برای بخشیدن فضیلت‌های آن ذکر شده‌ است که با اشاره به چد نمونه، فلسفه بخشش روشن خواهد شد.

قرآن برای بخشش مولفه‌هایی را ذکر می‌نماید:

  • بخشش موجب شکرگزار بودن بخشنده است؛
  • از صفات نیکو کاران است؛
  • موجب جذب افراد به سوی هدایت و سعادت می‌شود؛
  • عفو نکردن موجب پراکندگی افراد می شود؛
  • عفو نکردن باعث دوری از رهبری جامعه و به گمراهی کشانده شدن است؛
  • بخشندگی موجب رضایت الهی است؛
  • و بخشش خداوند از گناهان انسان‌ها و … .[۱]

بخشش و گذشت در روایات اسلامی

در روایات اسلامی برای بخشش کسی که به انسان ظلم کرده‌، این نتایج ذکر شده‌ است؛

  • شخص بخشنده بهترین انسان‌ها در دنیا و آخرت؛
  • بخشش بزرگترین کار است؛
  • بخشنده اهل فضل و داخل شونده در بهشت است؛
  • شخض بخشنده عزت‌مند است؛
  • بخشش سیره اهل بیت(ع)؛
  • جلب کننده مغفرت الهی؛
  • دربردارنده اوصاف عاقل و مؤمن و شیعه و مخلص و متقی؛
  • دارای حساب رسی آسان در قیامت؛
  • و این که خداود متعال پشتیبان شخص بخشنده است و …[۲]

جایگاه عفو

سوال مهمی که در اینجا مطرح است ایکه عفو در چه مواردی وارد می شود؟ آیا همه جنایت‌کاران باید بخشیده شوند؟ یا نه؟ آنچه از آیات و روایات و تفاسیر استفاه می‌شود این است که منظور از بخشیدن، کسی است که به خود انسان ظلم کند نه به دیگران، بنابر این حاکم اسلامی یا حتی یک انسان مؤمن حق ندارد به استناد به این آیات و روایات عفو، حق دیگران را با بخشیدن ظالم پای‌مال کند.

دوم این که مورد عفو از ستم‌گر، از مورد مبارزه با ظلم و ظالم جدا است؛ به همین دلیل در دستورات اسلامی بیان می‌کنند که نه ظلم کنید و نه تن به ظلم دهید، و در همچنین سفارش می‌کند که با ظالمان پیکار کنید تا به حکم خدا گردن نهند، و …[۳]

از سویی دیگر دستور عفو و گذشت داده شده: اگر گذشت کنید به پرهیزکاری نزدیکترید، ببخشید دیگران را تا خداوند هم شما را ببخشد و …[۴]

پس در جایی که انسان بر دشمن خویش و ستم‌گر غلبه پیدا کرده‌ است و دیگران از سوی او احساس خطر نمی‌کند و گذشت از ستم‌کاری او باعث اصلاح و تربیت می‌شود، قرآن می‌فرماید: ما آنها را بخشیدیم تا شکر گزار باشند.[۵] و اگر بخشش او را به تجدید نظر در مسیر وادار می‌سازد، بایستی ظالم را بخشید و در سیره معصومین(ع) از این نوع بخشش‌ها فراوان است.

اما اگر بخشش باعث جرات پیدا کردن ستم‌گر شود و او دست از ظلم بر ندارد یا دشمنی که هنوز خطرش احساس می‌شود یا عفو ستم‌گر یک نوع تسلیم در مقابل ظلم و رضایت به ستم محسوب شود، در دین اسلام هیچ‌گاه به چنین موردی اجازه گذشت داده نشده‌ است و هرگز پیشوایان اسلام در چنین مواردی راه گذشت را اختیار نکرده‌اند.[۶]

بنابر این عفو کردن یعنی انسان به یکی از صفات کمال خداوند که همان «عفو» است متصف گشته و پیامبر نیز چنین عفوی را که باعث اصلاح و تربیت ظالم شود و نه جرأت پیدا کردن و تسلیم شدن، یک عزت دانسته و می‌فرماید: بر شما باد گذشت کردن که باعث زیادی عزت می‌شود پس ببخشید تا خداوند شما را عزت دهد.[۷]


منابع

  1. بقره / ۵۲، آل عمراً / ۱۳۴ و ۱۵۹، نور / ۲۲ و …
  2. کافی، ج۲، ص۱۰۷، باب العفوف وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۷۲، بابا ۱۱۳؛ استحباب العفو عن الظالم
  3. بقره / ۲۷۹، حجرات / ۹.
  4. بقره / ۲۳۷؛ نور / ۲۲؛ نشاء / ۱۴۹؛ تغابن / ۱۴؛ بقره / ۲۱۹؛ اعراف / ۱۹۹؛ و ….
  5. بقره / ۵۲.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه؛ ج۴، ص۱۸۶.
  7. کلینی، محمد؛ کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ هـ ش، ج۲، ص۱۰۸، باب العفو.