سورههای مثانی
سورههای معروف به مثانی کدام هستند و واژه مثانی در اصل به چه معنا می باشد؟
احتمالات مختلفی برای مراد از سورههای مثانی، بیان شده است، سورههای بعد از سورههای مئین، سورههای کمتر از صد آیه، سوره فاتحه و سورههایی که دارای قصه و رویدادها هستند از احتمالات سورههای مثانی دانسته شده است. سیوطی ۳۹ سوره را جزو سورههای مثانی، طبرسی ۷ سوره و برخی همه سورههای قرآن را سورههای مثانی میدانند.
معنای لغوی و اصطلاحی
مثانی در لغت از «ثنی» گرفته شده است که به معنای رد بعضی بر بعضی دیگر آمده است.[۱]
منظور از سورههای مثانی
برای سورههای مثانی احتمالات گوناگونی بیان شده است.
- مثانی سورههایی است که، بعد از سورههای مئین بیاید.
- سورههايی که آیات آن از صد آیه کمتر باشد. این تعریف از «فرّاء» می باشد.
- سورههایی که مثال های آن دو جنبه دارد؟ هم برای پند و عبرت و هم برای خیر.
- سخاوی در کتاب «جمال القراء» معتقد است که علت نامگذاری برخی سوره ها به «مثانی»، آمدن حکایات و قصه و رویدادها در این سورهها می باشد. و گاهی به تمام قرآن کریم و به سوره فاتحه الکتاب، اطلاق می گردد.[۲]
تعداد سورههای مثانی
در تعداد سورههای مثانی اقوال مختلفی وجود دارد.
جلال الدین سیوطی این سورهها را جزو سورههای مثانی میداند:
- سوره احزاب
- سوره حج
- سوره قصص
- سوره نمل
- سوره نور
- سوره انفال
- سوره مریم
- سوره عنکبوت
- سوره روم
- سوره یس
- سوره فرقان
- سوره رعد
- سوره سبأ
- سوره ابراهیم
- سوره محمد
- سوره لقمان
- سوره زمر
- سوره مؤمنون
- سوره زخرف
- سوره سجده
- سوره شوری
- سوره احقاف
- سوره جاثیه
- سوره دخان
- سوره فتح
- سوره حشر
- سوره سجده
- سوره طلاق
- سوره قلم
- سوره حجرات
- سوره ملک
- سوره تغابن
- سوره منافقون
- سوره جمعه
- سوره صف
- سوره نوح
- سوره مجادله
- سوره ممتحنه
- سوره تحریم[۳]
شیخ طبرسی، سورههای مثانی را به دنبال هفت سورهی طولانی می داند که اول سورههای مثانی، یونس و آخرش نحل میباشد که شامل سوره یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر و نحل است.[۴]
برخی، همه ی سوره های قرآنی را «مثانی» می دانند، زیرا اخبار و قصهها در آن تکرار شده است.[۵]
مطالعه بیشتر
- بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۸.
- تبیان، ج۱، ص۲۳، ج۶، ص۳۵۳.
منابع
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، چاپ اول، نشر ادب حوزه، ۱۴۰۵ ق، ج۱۴، ص۱۱۵.
- ↑ سیوطی، جلال الدین، الاتقان، مترجم اسلامی، محمد جعفر، تهران، بنیاد علوم اسلامی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ سیوطی، الاتقان، ج۱، ص۲۲۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، بیروت، موسسه اعلمی، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج۱، ص۴۲.
- ↑ زرکشی، البرهان فی العلوم القرآن، قاهره، داراحیا، چاپ اول، ۱۳۷۶، ج۱، ص۲۴۵.