چالشهای سند و متن در روایات اسلامی
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
چرا بسیاری از احادیث اسلامی دارای ضعف سندی یا متنی هستند؟
یکی از چالشهای بنیادین در مطالعات حدیثی، ضعف سندی یا متنی بخش قابل توجهی از روایات است. ضعف حدیث میتواند به علت نقص در سلسلهسند راویان، مشکلات در حفظ و نقل حدیث، یا تغییرات متنی در روایت به وجود آید. عواملی مانند انقطاع یا گسست در سند، عدم وثاقت راویان، و نقل به معنا از مهمترین دلایل ضعف سندی احادیث به شمار میروند. علاوه بر این، اختلاف در معیارهای جرح و تعدیل(ثقه یا ضعیف بودن راوی) نیز میتواند بر تشخیص ضعف سند حدیث تأثیرگذار باشد. در بعد متنی، تغییرات تصادفی مانند جابجایی حروف یا تفاوت در نقلهای مختلف، سبب ضعف در مفاد حدیث میشود. ضعف در حافظه برخی راویان نیز میتواند موجب ناهماهنگیهای متنی شود، هرچند که خود راویان مورد اعتماد باشند.
علم رجال بهعنوان یک علم دقیق، با استفاده از روشهای علمی به تفکیک احادیث صحیح از ضعیف پرداخته و ابزارهایی مانند بررسی اعتبار راویان و تطبیق متن، در شناسایی احادیث معتبر نقش مهمی ایفا میکند.
مفهومشناسی ضعف در حدیث
«ضعف» در لغتشناسی مقابل «قوت» قرار دارد[۱] و در علم رجال ضعیف در مقابل معتبر است که شامل صحیح، حسن و موثق میشود. [۲][۳] ضعف به معنای کاستی در شرایطی است که موجب از بین رفتن حجیت حدیث میشود. [۴][۵] حدیث ضعیف، روایتی است که فاقد یکی از ارکان لازم برای اعتبار باشد.[۳][۶]
در اصطلاح محدثان، هرگاه راویان یک سند همگی عادل و ضابط یا مدح شده باشند و اتصال سند تا معصوم برقرار باشد، حدیث «صحیح»، «موثّق» و «حسن» خوانده میشود؛[۷] اما اگر در یکی از این ارکان خللی پدید آید، حدیث در مرتبه ضعف قرار میگیرد.[۳] بنابراین، ضعف در حدیث پدیدهای تصادفی یا حاشیهای نیست، بلکه امری طبیعی در فرآیند نقل شفاهی و تاریخی روایات است.
عوامل ضعف سندی احادیث
انقطاع و گسست در سلسله راویان
یکی از رایجترین علل ضعف سند، قطع ارتباط میان راویان و معصوم است. به این پدیده ارسال [۸][۹] یا انقطاع[۱۰] گویند. به همین سبب، در منابع رجالی، بسیاری از روایات به دلیل «عدم اتصال»[۱۱][۱۲] یا «جهالت واسطه»[۱۳] یا افتادن برخی از راویان در سند،[۱۴] مورد قبول واقع شدهاند.
وثاقت راویان
احادیث اسلامی به صورت زنجیرهای از راویان نقل شدهاند که به آن سلسلهسند گویند. [۱۵] اگر یکی از راویان در این زنجیره از نظر ثقه بودن، مورد تایید نباشد، سند روایت دچار ضعف میشود. [۱۶] و روایت از حجت و قابل استناد بودن میافتد.[۵] مانند راویانی که فاسق، جعل کننده حدیث، دروغگو، نداشتن دانش کافی یا ناشناخته باشند.[۳][۶][۱۷] اصطلاحاتی چون «سیئ الحفظ؛ حافظه خوبی نداشتن»،[۱۸] «مختلط؛ جابجا کننده متن یا سند روایت»، [۱۹][۲۰] و «مجهول؛ ناشناخته»[۲۱] در منابع رجالی نشانه همین امر است.
نقل به معنا و تصرف راویان
نقل به معنا در میان راویان امری شایع بود. گاه راوی حدیث، عین الفاظ معصوم(ع) را بدون هیچ گونه تغییری در واژهها روایت میکند و گاهی هم شنیدههای خود را با الفاظی دیگر یا ساختاری مشابه که اصل معنا را میرساند، نقل میکند که به آن نقل به معنا گویند. [۲۲] این امر هرچند در مواردی مجاز شمرده شده، اما در طول زمان باعث اختلاف در تعبیرها و تغییر در مفاد حدیث گردید. همین تفاوتها موجب شد که برخی نسخهها از نظر محدثان، دارای ضعف سندی یا اضطراب شناخته شوند. نقل به معنا آثاری را در پی دارد:
- نقل به معنا در احادیث، از عوامل مهم پیدایش اختلاف در اخبار است.[۲۲][۲۳][۲۴]
- نقل به معنا در مواردی تعارض در متن حدیث پیش میآورد.[۲۵][۲۶]
- گاه نقل به معنا سبب ابهام در معنای حدیث میشود و فهم آن را مشکل میسازد.[۲۷]
- نقل به معنا بوجودآورنده اضطراب و تشویش در متن پارهای از روایات. [۲۸][۲۹]
اختلاف در معیارهای جرح و تعدیل
اختلاف دیدگاه میان مکتبهای حدیثی در تشخیص ضعف حدیث نقش داشته است. برخی از علما با تکیه بر قرائن مختلف، حدیث معتبر را از غیر معتبر تشخیص میدادند.[۳۰][۳۱] در این رویکرد، ویژگیهای راوی به عنوان یکی از قرائن اعتبار حدیث و در کنار سایر قرائن اطمینانبخش در نظر گرفته میشد.[۳۲] با این نگاه برخی از حدیثشناسان، روایاتی را بر اساس قرائن جزء روایات صحیح میشمردند؛ اما با رویکرد دیگر حدیثشناسان که فقط به راوی توجه داشتند، حدیث صحیح محسوب نمیشوند.[۳۳][۳۴] ممکن است راوی در یک رویکرد «ثقه» باشد و حدیثش معتبر؛ اما همین راوی در رویکرد دیگر، «ضعیف» تلقی شود. یعنی بخشی از ضعفهای سندی حدیث، نسبی و وابسته به مبانی هر مکتب است، نه ضعف مطلق سند.
عوامل ضعف متنی احادیث
تغییر و کم و زیاد شدن
در دوران تدوین حدیث، واژههایی با حروف مشابه دچار تغییر میشدند و این تغییرات گاه معنا را دگرگون میکرد. اینگونه خطاهای متنی، از عوامل مهم ضعف متنی است. مانند کلمه «تسع: نه» که ممکن است با جابجا شدن نقطه، «سبع: هفت» خوانده شود. [۳۵]تغییر کلمه «الحجامه» به «الجمعه».[۳۶] این تغییرات گاهی به خاطر درست نشنیدن راوی اتفاق میافتد که دو کلمه شبیه هم را اشتباه میگیرد.[۳۷]
نقلهای مختلف
برخی از احادیث در قالبهای مختلف نقل شدهاند. این اختلاف نقلها، سبب بروز اضطراب در متن و ضعف در اطمینان به حدیث میشود. گاه روایتی در کتابی آمده که در نسخه دیگر، همان روایت نکاتی بیشتری دارد که مشکلساز نیست و میتوان به همه نکات عمل کرد. [۳۸] گاهی هم کلمه از نظر معنا به هم نزدیک است. در روایتی آمده است: «الْفَقْدُ أَحْزَانٌ؛ نداشتن و نداری موجب غم است.»[۳۹] در بعضی نسخهها همین روایت به جای « الْفَقْدُ» کلمه «الْفَقْرُ» را آورده است که در معنا تفاوت چندانی ندارد. [۴۰] اما گاهی کلمهای در دو نسخه از یک راوی، متفاوت میآید که معنا را تغییر میدهد. در روایتی آمده است اگر کسی بعد از طلوع فجر غسل کند، از غسل جمعه کفایت میکند؛[۴۱] اما در نقل دیگر به جای «اَلْجُمُعَه» کلمه « اَلْحِجَامَه» آمده است[۴۲] که معنای روایت مبهم میشود.
نقص در حفظ و ضبط
راویان حدیث در برخی موارد به خاظر ضعف در حافظه، نتواستهاند احادیث را بهطور صحیح و دقیق حفظ کنند. خود راوی مورد اعتماد و ثقه بود، اما چون حافظه خوبی نداشت، نمیتوانست حدیث را کامل حفظ کند و موقع نوشتن با تغییر یا فراموش کردن برخی مطالب، باعث ناهماهنگی متن حدیث میشد. احادیث اینگونه افراد به خاطر ضعیف بودن حافظهشان مورد استناد قرار نمیگیر هر چند خودشان ثقه و راستگفتار باشند. [۴۳] [۴۴] [۴۵]
علم رجال بهعنوان یک علم دقیق در طول تاریخ در تلاش بوده است که با استفاده از روشهای علمی، احادیث صحیح را از احادیث ضعیف جدا کند. [۴۶] [۴۷] [۴۸] علمای حدیثشناس از ابزارهایی مانند بررسی اعتبار راویان[۴۹] [۵۰] و تقویت و تضعیف متن، برای شناسایی احادیث صحیح استفاده میکنند. [۵۱]
پانویس
- ↑ سند، محمد، بحوث فى مبانى علم الرجال، قم، مدين، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۳۳۰.
- ↑ مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدرايه و الرجال، بیروت، موسسه العروه الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۴۲.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ قهپايى، عنايهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۱۹۷.
- ↑ سند، محمد، بحوث فى مبانى علم الرجال، قم، مدين، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۲۵۹.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ايروانى، باقر، دروس تمهيديه فى القواعد الرجاليه، قم، مدين، چاپ دوم، ۱۴۳۱ق، ص۵۱.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۸.
- ↑ قهپايى، عنايهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۱۹۵.
- ↑ مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدرايه و الرجال، بیروت، موسسه العروه الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۷۰.
- ↑ محسنى، محمد آصف، بحوث فى علم الرجال، قم، مركز المصطفى(ص) العالمي للترجمه و النش، چاپ پنجم، ۱۴۳۲ ه.ق، ص۲۲۸.
- ↑ مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدرايه و الرجال، بیرت، موسسه العروه الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه.ق، ص۷۷.
- ↑ سبحانى تبريزى، جعفر، كليات في علم الرجال، قم، مركز مديريت، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۴۲.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسه آل البيت(ع) لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۹۵.
- ↑ كلباسى، محمد بن محمدابراهيم، الرسائل الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۴۴۴.
- ↑ كلباسى، محمد بن محمدابراهيم، الرسائل الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۷۰.
- ↑ حلى، حسن بن يوسف، ترتيب خلاصه الأقوال في معرفه الرجال، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۸.
- ↑ حسينى صدر، على، الفوائد الرجاليه، قم، دليل ما، چاپ اول، ۱۴۳۰ق، ص۲۶.
- ↑ عليارى تبريزى، على بن عبدالله، بهجه الآمال في شرح زبده المقال، تهران، بنياد فرهنگ اسلامى كوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۳۵.
- ↑ مازندرانى حائرى، محمد بن اسماعيل، منتهى المقال في أحوال الرجال، قم، موسسه آل البيت(ع) لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۶، ص۷۹.
- ↑ اعرجى كاظمى، محسن بن حسن، عده الرجال، قم، اسماعيليان، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۴.
- ↑ نجاشى، احمد بن على، رجال النجاشي، قم، مؤسسه النشر الإسلامي، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۱۷۲.
- ↑ سبحانى تبريزى، جعفر، كليات في علم الرجال، قم، مركز مديريت، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۲۲.
- ↑ ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ صدر، محمدباقر، بحوث فی علم الاصول، قم، الغدیر، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۳۲.
- ↑ سیستانی، علی، الرافد فی علم الاصول، به کوشش سید منیر سیدعدنان، ص۲۶.
- ↑ سبحانی، جعفر، المحصول فی علم الاصول، ج۴، ص۴۳۴.
- ↑ دلبری، علی، مبانی رفع تعارض اخبار، ص۱۳۷.
- ↑ طوسی، محمدبن حسن، الاستبصار، ج۴، ص۱۳۳، ب۸۰، ح۱ و ۳. ص۲۳۷، ب ۱۳۸، ح۵.
- ↑ طباطبایی،محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۵۲.
- ↑ نادعلی عاشوری تلوکی، پژوهشی در علم الحدیث، ص۱۶۲.
- ↑ مقصود فراستخواه، روش نقد حدیث در تفسیر المیزان، مجله کیهان اندیشه، شماره ۴۴، ص۴۹، مهر و آبان ۱۳۷۱ ش.
- ↑ صاحب معالم، حسن بن زینالدین الشهید الثانی، منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان، قم، مؤسسة النشر الإسلامي،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲.
- ↑ بهایی، محمد بن حسین، مشرق الشمسين و اكسير السعادتين، مشهد، آستانه الرضويه المقدسه، مجمع البحوث الاسلاميه، ۱۴۱۴ق، ص۲۴-۲۶.
- ↑ حسینی شیرازی، علیرضا، اعتبار سنجی احادیث شیعه، تهران، سازمان مطالعه و تدوین متون علوم انسانی دانشگاهها (سمت) و موسسه رهجویان راه امام هادی(ع)، ۱۳۹۸ش، ص۹۳.
- ↑ خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، بیجا، بینا، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۲۰.
- ↑ سبحانی تبریزی، جعفر، اصول الحديث وأحكامه في علم الدّراية، قم، موسسه امام صادق، ۱۴۲۸ق، ص۱۸.
- ↑ طوسى، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، تهران، دار الكتب الإسلاميه ، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش، ج۱۰، ص۱۱.
- ↑ ابن شهيد ثانى، حسن بن زين الدين، منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان، قم، مؤسسه النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۵.
- ↑ ابن شهيد ثانى، حسن بن زين الدين، منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان، قم، مؤسسه النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۱۹۵.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۳.
- ↑ ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ، قم، دار الحديث، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ص۳۵.
- ↑ تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ دوم، ۱۴۱۰ ق، ص۲۰.
- ↑ كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۱.
- ↑ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۶۱، باب۴۳، حدیث۱.
- ↑ شبسترى، عبدالحسين، الفائق في رواه و أصحاب الإمام الصادق عليه السلام، قم، مؤسسه النشر الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۱۸.
- ↑ مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بینا، چاپ اول، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ كاظمى، عبدالنبى، تكمله الرجال، قم، أنوار الهدى، چاپ اول، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ استرآبادى، محمدجعفر بن سيفالدين، لب اللباب في علم الرجال، تهران، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۲۶.
- ↑ كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۳۸.
- ↑ كنى تهرانى، على، توضيح المقال في علم الرجال، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ص۲۹.
- ↑ بصرى، احمد بن عبد الرضا، فائق المقال فى الحديث و الرجال، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول۱، ۱۴۲۲ق، ص۳۳.
- ↑ عليارى تبريزى، على بن عبدالله، بهجه الآمال في شرح زبده المقال، تهران، بنياد فرهنگ اسلامى كوشانپور، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۲.
- ↑ خاقانى، على بن حسين، رجال الخاقانى، قم، مكتب الإعلام الإسلامي، مركز النشر، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ص۱۸۸.
منابع
- حسن بن زين الدين، ابن شهيد ثانى (۱۳۶۲). منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان. قم: مؤسسه النشر الإسلامي.
- محمدجعفر بن سيفالدين، استرآبادى (۱۳۸۸). لب اللباب في علم الرجال. تهران: اسوه.
- محسن بن حسن، اعرجى كاظمى (۱۴۱۵). عده الرجال. قم: اسماعيليان.
- ايروانى، باقر (۱۴۳۱). دروس تمهيديه فى القواعد الرجاليه. قم: مدين.