تسویل و تزیین در قرآن
![]() | این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
منظور از «تسویل» و «تزیین» که مفاد برخی آیات قرآنی است، چیست؟
تسویل و تزیین در قرآن تقریباً به یک معنا آمده است و آن خوب نشان دادن بدی است و آراستن زشتیها به زیبایی. تسویل در قرآن به نفس و شیطان نسبت داده شده است و تزیین به شیطان و به خداوند. در تسویل این آراستن همراه با فریب است و به معنای هموار و آسان کردن راه هم است. در قرآن در معنای تسویل آمده است که حضرت یعقوب(ع) به برادران یوسف(ع) میگوید «سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ» نفس شما امری را برایتان آراسته است. و در معنای تزیین آمده است که شیطان اعمال آنان را آراست: «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ»
مفهومشناسی تسویل
تسويل از ماده سُؤل به معنای سست شدن و نرم شدن چیزی را گویند.[۱] تَسْوِيل، نیکو جلوه دادن چیزی، زینت دادن چیزی و دوست داشتنی کردن چیزی را گویند.[۲] تسویل یعنی شر را برای او دوست داشتنی کرد و او را فریب داد است.[۳] برخی گفتهاند که «تسويل» از ماده «سُؤل» (بر وزن قُرب) در اصل به معناى حاجت و آرزويى است كه نفس انسان را به سوى خود تشويق مىكند و تسويل به معناى تزيين چيزى به گونهاى كه نفس به آن راغب گردد و به معناى نشان دادن زشتىها در چهرههاى زيبا آمده است.[۴]
تسویل در قرآن
مفرد تسویل چهار مرتبه در قرآن آمده است که به معنای آراستن، جلوهگر ساختن، زینت دادن و فریب شیطان خوردن است.
- حضرت یعقوب(ع) به فرزندانش که پیراهن خونی حضرت یوسف(ع) را آورده بودند، گفت نفس شما امری را برایتان آراست: ﴿وَجَاءُوا عَلَیٰ قَمِیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَیٰ مَا تَصِفُونَ؛ و پیراهنش را [آغشته] به خونی دروغین آوردند. [یعقوب] گفت: بلکه نَفْس شما کاری [بد] را برای شما آراسته است. اینک صبری نیکو [برای من بهتر است]. و بر آنچه توصیف میکنید، خدا یاریده است.﴾(یوسف:۱۸) و در آیه ۸۳ همین سوره هم همین عبارت تکرار شده است: ﴿قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَميلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَني بِهِمْ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَليمُ الْحَكيمُ؛ يعقوب گفت: بلكه نفس شما اين عمل را برايتان جلوهگر ساخت. من باز هم صبر جميل پيش ميگيرم اميد است خدا همه آنها را به من باز گرداند، در حقيقت او داناى با حكمت است.﴾
- سامری هم بعد از فتنه گوسالهپرستی در پاسخ اینکه اين چه كارى بود كه تو انجام دادى و چه چيز انگيزه تو بود اى سامرى؟![۵][۶] گفت: ﴿قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لي نَفْسي؛ سامرى گفت: من بچيزى آگاه بودم كه مردم از آن اطلاع نداشتند. مشتى خاك از جاى پاى جبرئيل (كه براى غرق فرعونيان نازل شده بود) برداشتم و داخل آن ريختم و دلم چنين خواست.﴾(طه:۹۶)
- قرآن علت اینکه برخی پس از روشن شدن راه هدايت بآنان، دست از دين اسلام كشيده و مرتد شدند را جلوهگری فریب دادن شیطان با آرزوهای دراز دانسته است: ﴿إِنَّ الَّذينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلى لَهُمْ؛ شيطان كفر و عصيان را در نظرشان مقبول جلوهگر ساخت و با آمال و آرزوهاى دور و دراز فريبشان داد.﴾(محمد:۲۵)
مفهومشناسی تزیین
تزیین از زین به معنای زیبایی و زیبا کردن چیزی است.[۷] زین در مقابل زشتی است.[۸] [۹] [۱۰]
زينت اصلى و راستين، آن چيزى است كه انسان را در هيچ يك از حالاتش نه در دنيا و نه در آخرت آلوده و ناپاك نمىسازد.(يعنى آراستگى ظاهرى و باطنى، دنيوى و اخروى، ايمانى و عملى).[۱۱]
تزیین در قرآن
قرآن تزیین را گاهی به خود نسبت میدهد، گاهی به شیطان و گاهی بدون اين كه فاعل آن نام برده شود، ذكر میکند.
زینت دادن خدا
قرآن در مواردی زینت دادن را به خدا نسبت داده است:
- زینت ایمان
﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ فيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطيعُكُمْ في كَثيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾(حجرات:۷)
- زینت زمین
﴿إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾(کهف:۷)
- زینت آسمان
- ﴿وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرينَ﴾(حجر:۱۶)
- ﴿إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ﴾(صافات:۶)
- ﴿فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى في كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ﴾(فصلت:۱۲)
- ﴿أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ﴾(ق:۶)
- ﴿وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطينِ وَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذابَ السَّعيرِ﴾(ملك:۵)
- زینت عمل
﴿وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾(أنعام:۱۰۸)
زینت دادن شیطان
- زینت عمل
- ﴿وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ﴾(انفال:۴۸)
- ﴿فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ﴾(نحل:۶۳)
- ﴿وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرينَ﴾(عنكبوت:۳۸)
- ﴿وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾(انعام:۴۳)
- زینت دنیا
﴿قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ﴾(حجر:۳۹)
بدون آوردن زینت دهنده
قرآن گاهی زینت داده شدن دنیا و کارها را بدون بردن نام فاعل آن آورده است. اینکه زینت دهنده در این ایات چه کسی است، باید از خود آیه استفاده شود.
- خدا زینت دهنده
﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ﴾(آل عمران:۱۴)
زينت دهنده خداوند است از طريق دستگاه آفرينش، نهاد و خلقت آدمى. زيرا خدا است كه عشق به فرزندان، مال و ثروت را در نهاد آدمى ايجاد كرده تا او را آزمايش كند و در مسير تكامل و تربيت پيش ببرد: ﴿إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِينَه لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ ما آنچه را در روى زمين هست زينت براى آن قرار داديم تا آنها را بيازماييم كه كداميك عملشان بهتر است.﴾(کهف:۷) يعنى از اين عشق و علاقه تنها در مسير خوشبختى و سازندگى بهره گيرند نه در مسير فساد و ويرانگرى.[۱۲]
ارتباط معنایی تسویل و تزیین
معنای تسویل و تزیین در قرآن به هم نزدیک است. هر دو به معنای این است که زشتی را زیبایی جلوه میدهند و بدی را خوبی نشان میدهند. تفسیر کشف الاسرار ذیل آیه ۱۸سوره یوسف، «سَوَلَت لکم» را «زَیَنَت لکم» معنا کرده است.[۱۳]
«سول» از ماده «سؤل» (بر وزن قفل) به معنی حاجتی است که نفس آدمی نسبت به آن حریص است. و «تسویل» معنی ترغیب و تشویق نسبت به اموری که به آن حریص است، و نسبت این امر به شیطان به خاطر وسوسههایی است که او در جان انسان میکند، و مانع هدایت او میشود.[۱۴]
تسویل معنای دیگری را هم در خود دارد که آن آسان و هموار کردن راه است. به معنای «تسهیل» و آسان سازی است، یعنی شیطان راه انحراف را برای انسان آسان جلوه میدهد.[۱۵] تسویل زیبا جلوه دادن چیزهایی است که نفس بر آنها حریص است.[۱۶]
در باب معنای تزیین هم زیبا جلوه دادن امری زشت و ناپسند آمده است که با تسویل نزدیک است. «زینت دادن شیطان عمل آدمی را به این است که بوسیله تهییج عواطف درونی مربوط به آن عمل، در دل آدمی القاء میکند که عمل بسیار خوبی است، و در نتیجه انسان از عمل خود لذت میبرد و قلباً آن را دوست میدارد، و آن قدر قلب متوجه آن میشود که دیگر فرصتی برایش نمیماند تا در عواقب وخیم و آثار سوء و شوم آن تعقلی کند»[۱۷]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۱۸.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب - بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۵۰.
- ↑ انیس ابراهیم و منتصر عبدالحلیم، معجم الوسیط، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ص۴۶۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۴۰۴.
- ↑ سوره طه، آیه۹۵.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۲۸۵.
- ↑ ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۴۱.
- ↑ فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۳۸۷.
- ↑ صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغه، بيروت، عالم الكتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۴۹.
- ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۲۰۱.
- ↑ راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی حسین، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۱۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۵۶.
- ↑ کشف الاسرار و عدة الابرار، ج5، ص: 25
- ↑ تفسیر نمونه، ج21، ص: 473
- ↑ تفسیر نور، ج9، ص: 90
- ↑ تفسیر تسنیم، جوادی آملی، ج۴۰، ص۲۳۲
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۹، ص۱۲۷