قیام قائم(ع) در روایت ابن اسباط
ابن اسباط در روایتی از ابوالحسن(ع) سؤال میکند که: «آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟» آیا راوی عقیده دوازده امامی نداشته و نمیدانست که قائم دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح میکند؟
قیام قائم در روایت ابن اسباط از جمله روایاتی است که به مشخصههای قیام حضرت مهدی(ع) اشاره دارد. این روایت از نظر سندی دارای ضعف است زیرا یکی از راویان آن مشترک میان پنج نفر است که تنها یک نفرشان موثق است. از نظر محتوایی نیز با توجه به زیاد بودن روایات جانشینان پیامبر(ص) که دوازده امام بیان شده و همچنین متن حدیث که اشاره به شرایط قیام قائم دارد، این روایت قابلیت تعارض با روایات این باب را ندارد. در بررسی دلالی آن چنین به دست میآید که سوال کننده از قیام قائم، فطحی مذهب است و اعتقاد به امامت امام رضا(ع) نیز ندارد. روایت درباره تعداد امامان شیعه و شرایط قیام و زمان آن در حد تواتر در کتابهای روایی شیعه موجود است.
منبع حدیث
حمیری در کتاب قرب الاسناد از احمد بن محمد بن عیسی از ابن اسباط نقل میکند که به امام رضا گفتم:
« | جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ ثَعْلَبَةَ بْنَ مَيْمُونٍ حَدَّثَنِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ زَيْدٍ الْعَمِّيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: يَقُومُ قَائِمُنَا لِمُوَافَاةِ النَّاسِ سَنَةً. قَالَ: يَقُومُ الْقَائِمُ بِلَا سُفْيَانِيٍّ! إِنَّ أَمْرَ الْقَائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ وَ أَمْرُ السُّفْيَانِيِّ حَتْمٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَا يَكُونُ قَائِمٌ إِلَّا بِسُفْيَانِيٍّ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، فَيَكُونُ فِي هَذِهِ السَّنَةِ؟ قَالَ: مَا شَاءَ اللَّهُ. قُلْتُ: يَكُونُ فِي الَّتِي يَلِيهَا؟ قَالَ: يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ[۱]
فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از امام سجاد که فرمود: قائم ما در سالی برای آسایش مردم قیام میکند. امام رضا فرمود: قائم بدون سفیانی قیام کند؟! همانا امر قائم حتمی از جانب خدا است و کار سفیانی نیز حتمی از جانب خدا است. قیام قائم اتفاق نمیافتد مگر به همراه سفیانی. ابن اسباط گفت: فدایت شوم در همانسال؟ امام فرمود: آنچه خدا بخواهد. دوباره پرسید: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد میکند. |
» |
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار حدیث ابن اسباط را از قرب الاسناد حمیری نقل کرده است.[۲]
بررسی سندی
در سند حدیث از احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی نام برده است. احمد بن محمد بن عیسی مشترک بین پنج نفر است و تنها یک نفر از آنها توثیق شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری است.[۳] چهار نفر دیگر مورد اعتماد در میان علمای حدیثشناسی نیستند. با وجود ثقه بودن احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری اما حمیری در کتاب قرب الاسناد، از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید نیز روایت کرده است،[۴] به همین دلیل ممکن است در این روایت مراد ابن عبید بوده باشد.
بررسی محتوایی
با فرض پذیرش راوی بودن احمد بن محمد بن عیسی اشعری و مورد وثوق بودن او، نمیتوان به این روایت استناد کرد زیرا امام نفرموده است که من قائم هستم، بلکه بهطور مبهم میفرماید: «هر چه خدا بخواهد همان میشود.» میتوان احتمال داد که این مبهم سخن گفتن امام به دلیل جو حاکم در آن دوران باشد که ایشان نخواسته به شکل واضح سخن از قائم نبودن خود کرده باشد، بلکه امام میفرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد بود؛ بنابراین اشکال رفع میشود. همچنین روایات بسیار و معتبری وجود دارد که بیان میکنند جانشینان پیامبر(ص) دوزاده نفر هستند و مهدی(ع) دوازدهمین ایشان است. اما روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، تنها یک روایت است و در تعارض با روایات دیگر که تعدادشان در حد تواتر است، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.
بررسی دلالی
در رابطه با دلالت روایت با چشم پوشی از ضعف سند، ترجمه آن اینگونه است که علی بن اسباط گوید: به ابوالحسن(ع) عرض کردم که: قربانت گردم به راستی که ثعلبه بن میمون به من خبر داد که علی بن مغیره از زید عمی نقل نموده که امام سجاد(ع) فرمودند: قائم ما برای ایفای حقوق مردم در یک سالی قیام میکند، ابوالحسن(ع) فرمود: آیا قائم ما بدون ظهور سفیانی قیام میکند؟ در حقیقت امر و ماجرای قائم ما از طرف خدا حتمی و قطعی هست، و امر و ماجرای سفیانی هم از طرف خدا حتمی و قطعی است و قائم ما نمیآید مگر بعد از سفیانی. علی بن اسباط گوید: به امام(ع) عرض کردم: آیا قیام قائم امسال تحقق پیدا میکند؟ حضرت فرمودند: آنچه که خدا بخواهد همان میشود، عرض کردم: سال دیگر است؟ حضرت فرمود: خداوند هرچه بخواهد انجام میدهد.
شبهه اول، آیا علی بن اسباط دوازده امامی نبوده که اینگونه سؤال میکند؟ باید گفت که علی ابن اسباط هر چند ثقه بود و در نقل روایات صادق، اما از نظر اعتقادی فطحی مذهب بوده و امام رضا(ع) را نیز امام نمیدانست و شاید به دنبال این بود که مهدی و قائمی که قیام خواهد کرد چه کسی است، البته گفته میشود وی در زمان امام جواد(ع) از اعتقاد فطحی برگشت.[۵]
اگر ثابت شود که علی بن اسباط در زمان امام جواد(ع) از مذهب فطحی رویگردان شده است، باز در زمان امام رضا(ع) آن حضرت را نه به عنوان امام، بلکه یکی از اهل بیت پیامبر(ص) که معدن علم پیامبر است، میشناخت.
شبهه دوم، چرا امام(ع) ایشان را متنبه نکرد؟ شاید در پاسخ بتوان گفت: امام بر اساس فهم و باور مخاطب این مطلب را نفرموده است. چرا که مخاطب دوازده امام بودن را قبول نداشت، زمان دقیق قیام حضرت مهدی(ع) برای امامان معصوم(ع) نیز معلوم نبود، امام(ع) آن را مقید به مشیت و خواست خدا کردند.
روایات دوازده امامی بودن شیعیان
روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی(ع) به میزان قابل توجهی در جوامع روایی شیعه وجود دارد.
- کتاب اصول کافی در جلد اول ۶ حدیث وجود دارد.
- بحارالانوار، جلد ۳۶ صفحه ۲۰۱، باب ۴۰ تا ۴۵، روایاتی که بر دوازده جانشین پیامبر(ص) دلالت دارند و اول آنها امیرالمؤمنین علی(ع) و آخرشان حضرت مهدی(ع) است و این روایات بیش از ۴۰ روایت است.
- اعلام الوری، ص۳۸۲، حدود یازده روایت را ذکر نموده است.
عبدالله بن جعفر بن ابیطالب از پیامبر(ص) نقل کرده است که جانشینان من و آنها که بر همه ولایت دارند دوازده نفرند که نه نفر از آنها اولاد امام حسین(ع) هستند.[۶]
این موارد نمونهای از روایات زیادی است که درباره دوازده امام در کتابهای روایی شیعه بیان شده است. با وجود تواتر روایی این احادیث، یک یا چند روایت مشکوک توان تعارض با آنها را ندارند.
مطالعه بیشتر
- مهدی انقلابی بزرگ، تألیف استاد آیت الله ناصر مکارم شیرازی.
منابع
- ↑ حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ق، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، لبنان-بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸.
- ↑ شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.
- ↑ حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ق، ص۳۴۷.
- ↑ نجاشی، احمد، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق، ص۲۵۲.
- ↑ کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۲۹، حدیث ۴، باب ما جاء فی الاثنی عشرو….