تناقض ازدواج با فتنه بودن همسران و اولاد

نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۹ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

بر اساس آموزه‌های دینی از یک سو اسلام ازدواج را مایه حفظ ایمان دانسته است و از سوی دیگر خداوند همسران و فرزندان مؤمنین را دشمن آنان و اموال و اولاد را فتنه معرفی نموده است، پس بهتر که انسان خود را گرفتار دشمنی همسران و فرزندان و فتنه اموال و اولاد نکرده و ازدواج را ترک نموده و به تنهایی زندگی کند تا به اجر عظیمی که نزد خدا است برسد چون خدا فرموده: والله عنده اجر عظیم؟

هیچ تضادی میان ترغیب اسلام به اهمیت ازدواج و دشمن بودن همسران و فرزندان و فتنه بودن اموال و اولاد نیست. ازدواج دارای ثواب است، پاسخ مثبت به خواست فطرت انسان و یک امر فطری می‌باشد. مخالفت با ازدواج مخالفت با اقتضای فطرت و نوع خلقت انسان می‌باشد. تشکیل خانواده هم می‌تواند مورد تشویق الهی و هم سبب امتحان انسان باشد. خدا به وسیله همان‌ها انسان را امتحان کرده و بالا می‌برد. خدا همسران و فرزندان را دشمن و اموال و اولاد را فتنه خوانده، بر همین اساس است که اینها اسباب امتحان هستند. رسیدن به پاداش الهی در صورتی است که انسان با ازدواج و فرزنددار شدن، از امتحان پیروز بیاید. رسیدن به اجر عظیم در این آیات فقط با ازدواج کردن محقق می‌شود و اگر ازدواج نکنند اجر عظیم معنا و نمود پیدا نمی‌کند؛ زیرا زندگی دنیا، نعمت‌ها، بلاها و گرفتاری‌های آن، عوامل امتحان‌اند.

ابزارهای الهی برای امتحان

  • اموال و اولاد نردبانی برای رسیدن به پاداش الهی: میزان علاقه به اموال، اولاد، همسران، چگونگی حفظ اموال، چگونگی خرج کردن و چگونگی نگهداری آن، هریک از مهم‌ترین ابزارهای آزمایش هستند: ﴿إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَه وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ؛ اموال و فرزندان‌تان فقط وسیله آزمایش شما هستند؛ و خداست که پاداش عظیم نزد اوست(تغابن:۱۵) آزمایش بودن اموال، فرزندان و همسران به خاطر این است که این‌ها از زینت‌های جذاب زندگی دنیا است، نفس آدمی به سوی آن‌ها آن چنان جذب می‌شود که از نظر اهمیت همپایه آخرت و اطاعت پروردگارش قرار داده، در سر دو راهی قرار می‌گیرد و از آخرت غافل می‌شود.[۱]
  • اموال و اولاد ابزاری شیطانی برای غفلت از خدا: قرآن غافل شدن از یاد خدا به خاطر توجه مال و اولاد را یادآوری می‌کند: ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال و فرزندان‌تان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، زیانکارانند.(منافقون:۹)

بهره‌مندی از نعمت مال، زن و فرزند و مبتلا شدن به دشمنی آنان، آزمایشی است که با عبور از آن می‌توان به اجر بالاتری دست یافت که بدون ازدواج و امتحان شدن، رسیدن به آن اجر میسر نیست. قرآن بعد از دشمن معرفی کردن همسران و فرزندان و فتنه خواندن اموال و اولاد، سخن از اجر عظیم به میان آورده است.[۲] این مژده به کسانی است که وظیفه دینی را بر محبت مال و فرزند مقدم بدارد. هرگاه انسان بر سر دو راهی جاذبه اموال و دعوت همسر و فرزندان از یک سو و دعوت خدا و رسول از سوی دیگر قرار گرفت و به خوبی از عهده آزمایش برآمد، آنگاه است که نزد خدا اجر عظیم دارد و این پاداش به کسانی تعلق دارد که زحمت امتحان را کشیده‌اند.

  • دشمنی برخی از همسران و فرزندان نه همه آنها: قرآن دشمنی برخی همسران و فرزندان را به «مؤمنین» ارتباط داده است: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَأَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها برحذر باشید؛ و اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را می‌بخشد)؛ چرا که خداوند بخشنده و مهربان است.(تغابن:۱۴)

«مِنْ أَزْوَاجِکُمْ» یعنی بعضی از همسران مؤمنین با مؤمنان دشمنی می‌ورزند نه همه آنان و عداوت به خاطرایماناست و این‌ها می‌خواهند همسران خود را از اصل ایمان یا از کارهای پسندیده، منصرف کنند. یا می‌خواهند کفر و معصیت‌های بزرگ از قبیل بخل و خود داری از انفاق در راه خدا را بر آنان تحمیل کنند، چون دوست می‌دارند همسران‌شان بجای علاقه‌مندی به راه خدا، فقط به اولاد و همسران خود علاقه‌مند باشند و برای تأمین آسایش آنان به مال مردم دست بزنند.[۳]

خدا دستور می‌دهد از این گونه زنان و فرزندان حذر شود و رضای آن‌ها مقدم بر رضای خدا نگردد.

جستارهای وابسته

منابع

  1. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۹ ص۵۱۷.
  2. سوره تغابن، آیه۱۵.
  3. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۹، ص۵۱۶.