هر فریب‌خورده‌ای سزاوار سرزنش نیست

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۰ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (Fabbasi صفحهٔ سرزنش نکردن هر فریب خورده‌ای را به فریب خوردگان سرزنش شده منتقل کرد: هماهنگی متن با عنوان)
سؤال

طبق حکمت ۱۵ نهج البلاغه، چه فریب خورده‌هایی را باید سرزنش کرد؟


متن روایت

امیر مؤمنان در حکمت۱۵ نهج البلاغه فرمود:

مصادیق فریب خوردگان سزاوار سرزنش

فریب همراه با اختیار: اگر کسی با اختیار خود کار ناروایی انجام دهد، باید سرزنش و مؤاخذه شود.[۲] اما اگر از روی جهل و مسایل دیگری وارد کاری شود که اگر آگاه بود، انجام نمی‌داد نباید مؤاخذه شود.[۳]

روش برخورد با افراد جاهل باید با صبر و بخشش و مقابله به مثل نکردن باشد.

تأثیرگذاری سرزنش بر فریب خورده: اگر فردی حق را می‌داند اما زیر بار آن می‌رود و سرزنش و مؤاخذه کردن بر برگشتش تأثیری ندارد؛ لازم نیست ملامت شود نه بدان معنا که چنین فردی عذر شرعی ندارد و بلکه چون تأثیری ندارد به حال خود رها می‌شود.[۴]

از روی شبهه مبتلا نشدن: سرزنش و تلاش برای برگشت از انحراف برای کسی است که از روی شبهه وارد فتنه نشده باشد و اگر کسی شبهه دارد، به جای سرزنش باید شبهه او حل شود.[۵]

فتنه‌انگیزی از روی شهوت‌رانی و فساد: کسانی را باید مورد سرزنش قرار داد که از روی شهوت و گناه خود را به دام فتنه انداخته باشند.[۶]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (صبحي صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص۴۷۱.
  2. سرخسی، علی بن ناصر، أعلام نهج البلاغة، تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۲۹۲.
  3. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶.
  4. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی بن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، مترجمان: قربانعلی محمدی مقدم و علی اصغر نوایی یحیی زاده، مشهد، بنیادپژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۴۶. غروی، محمد، الأمثال والحکم المستخرجة من نهج البلاغة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۵ش، ص۴۴۴.
  5. شوشتری، محمد تقی، بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۶ش، ج۹، ص۵۹۰.
  6. بیهقی، علی بن زید و فرید خراسان، معارج نهج البلاغة، مکان قم‏، کتابخانه عمومی‏ ‏مرعشی نجفی، چاپ اول‏، ۱۳۷۶ش، ص۴۰۱.