ناهم‌گونی متن نامه ۳۱ نهج‌البلاغه با شئون امامت

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۳ توسط Rahmani (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

در نامه ۳۱ نهج البلاغه امام علی(ع) خطاب به فرزندشان سخنانی دارد که با شأن امام حسن(ع) هم‌خوانی ندارد و با اصول روایات و احادیث که امامان را عالم به همه چیز می‌داند و آیه تطهیر که هرگونه ناپاکی را برداشته متضاد است. این تضاد چگونه رفع می‌شود؟

سبک نامه ۳۱ نهج‌البلاغه موعظه گونه بوده و تجربه‌های پدری پیر به فرزند جوان که در مسیر کسب تجربه است را بیان می‌کند. موعظه زبان خاصی است و از بعضی تعارف و احترام‌ها باید خالی باشد. خصوصیات موعظه بدین شکل است که تأثیر است نه خبر، امر و نهی است نه بود و نبود. در غیر این صورت بسیاری از آیات قرآن لغو می‌شد؛ زیرا کافر قرآن را قبول ندارد در حالی که آیات قرآنی فراوانی احوال کفار را بیان می‌کنند، در صورتی که این آیات برای موعظه مؤمنان است.

امام علی(ع) با زیبایی تمام به تأثیر عوامل بیرونی بر ماهیت و شخصیت ذاتی و تجرید شده انسان گوشزد می‌کند، ریسمان‌های نجات و بنیان‌های تکامل را لابلای این جنگل کنش و واکنش نشان داده که عبارت است از: الف) بازگشت و اتکا به مرکز هستی خداوند؛ ب) تقوا؛ ج) دعا. بیان نامه با شیوایی فارغ از تعینات ریاست ظاهری و دنیوی و بدور از تشخصات حسبی و نسبی، به بهترین وجه با امام مجتبی(ع) به انتقال تجربه پرداخته است.

چنین نامه‌ای برای مخاطب آن قابل فهم بوده، همانگونه که قرآن را تنها مخاطبان آن، چهارده معصوم(ع) به نحو کامل در می‌یابند.[۱] البته مطابق برخی روایات، مخاطب این نامه جناب محمد بن حنفیه رضوان الله علیه برادر ناتنی امام مجتبی(ع) است که اگر چنین باشد اصل مسئله منتفی می‌شود.[۲]

در صورت قول به تنافی این نامه با مقام عصمت، و وجود روایاتی که امام را معصوم می‌داند که هم فراوان و هم مستحکم هستند، لذا روایات بر نامه مقدم می‌شود.


از نظر کلی و عمومی:

الف. در مقام تعلیم و هدایت عموم از این نوع مکالمات و شیوه‌های غیر مستقیم استفاده می‌شود.[۳]

ب. استغفار و حدیث نفس از مصادیق تواضع است که از شاخصه‌های بندگان شایسته خدای سبحان است و نصیحت کردن هم از این مصادیق و نصیحت شنیدن از بهترین مصادیق آن است.

ج. آنچه با عصمت منافات دارد اقرار به گناه مشخص است.

در حالیکه در متون قرآنی و حدیثی چنین موردی یافت نمی‌شود. روحیه اقرار و استغفار اطاعت امر خدای سبحان در قرآن کریم است که مؤمنان را به استغفار و توبه سفارش مکرر می‌کند.

د. ممکن است معصوم(ع) به جهت معرفت و مقامات بلندش از کاری یا فکری یا ترک امری استغفار نماید، و این برای رسیدن به مقام بالاتر است.

هـ. آنچه به عصمت ضرر می‌زند، گناه کار بودن فرد است نه اینکه خود فرد، خود را گناهکار ببیند. مانند همین مسئله در بحث عدالت است. به امام جماعتی که گناهکار است نمی‌توان اقتدا کرد ولی به امام جماعتی که خود را گنهکار می‌داند، ولی گناهکار نیست و عادل است، می‌توان اقتداء کرد.


۷. امام صادق(ع) می‌فرماید: همانا خدای عزوجل ما را به خود واگذار نکرده است و اگر ما را به خودمان وا می‌گذارد ما مانند برخی از مردم می‌شدیم.[۴]

۸. چنان‌که در مقدمه اشاره شد، ممکن است مانند برخی از خطابات قرآنی مراد این باشد که ظاهر خطاب به امام حسن(ع) ولی در واقع نحوه تربیت فرزند را به قشرها مردم تعلیم دهد.

بنابراین: این نامه موعظه است و موعظه برای تأثیرگذاری است نه خبر از وضع موجود یا آینده و با توجه به شخصیت نگارنده و خواننده جداسازی فضای موعظه در این نامه از شخصیت هر دو بزرگ(ع) قابل تعمّق است.


مطالعه بیشتر

۱ـ شرح نهج البلاغه، ناصر مکارم شیرازی، ج۲.

۲ـ شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه، آیت الله فاضل لنکرانی.


منابع

  1. بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، افست، بی‌تا، ج۱، ص۱۵–۱۷.
  2. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه، بی‌جا، مؤسسه نصر، ۱۳۸۴، ج۵، ص۲.
  3. فیض کاشانی، تفسیر صافی، مکتبه صدر، افست، ۱۴۱۶، ج۱، ص۳۰. امام صادق(ع): قرآن به روش به در می‌گویند تا دیوار بشنود نازل شده است.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ۱۳۸۷، ج۲۴، ص۳۱۰.