پرش به محتوا

اعتبارسنجی توقیعات امام مهدی(عج)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۲ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (منابع اصلی توقیعات)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


سؤال

آیا توقیعات امام مهدی(ع) در عصر غیبت صغری قابل اعتماد هستند و از لحاظ سندی می‌توان به آنها استناد نمود؟


توقیعات منسوب به امام مهدی(عج) یکی از مهم‌ترین مستندات دوره غیبت صغری هستند و معتبرترین بخش آنها از طریق نوّاب خاص در منابع حدیثی شیعه نقل شده است. از نظر سندشناسی، نوّاب اربعه با اوصاف وثاقت، امانت و نزدیکی ویژه به امام(ع) توصیف شده‌اند؛ ازاین‌رو گزارش‌های صادرشده از کانال آنان در بالاترین سطح اعتبار قرار می‌گیرد. همچنین ضبط توقیعات در منابع اولیه‌ شیعه، به دلیل نزدیکی زمانی این مؤلفان به دوره غیبت صغری، احتمال جعل یا دست‌کاری را به حداقل می‌رساند.

از نگاه تاریخی شواهدی وجود دارد که اصلِ ارتباط کتبی میان شیعیان و وکلای اهل بیت(ع) تأیید شده است؛ این گزارش‌ها وقوع اصل توقیعات را تقویت می‌کند. از حیث محتوایی نیز توقیعات با اصول اعتقادی و فقهی امامیه هماهنگ‌اند و فاقد نشانه‌های غلو یا آموزه‌های گروه‌های انحرافی‌اند؛ همچنین سبک نگارش آنها با زبان مکتوبات قرن سوم و چهارم سازگار است.

باید توجه داشت که برخی توقیعاتی مرسل‌اند و در مقایسه با توقیعات دارای سند متصل، نیازمند احتیاط بیشتری‌اند و از اعتبار پایین‌تری برخوردار هستند.

مفهوم توقیع

واژه توقيع، از ريشه وقع، به معناى نشان نهادن بر يك نوشته است، خواه به شكل امضا كردن، يا اعلام رد و تأييد و خواه با نوشتن پاسخ در ميان، حاشيه و يا پشت آن باشد.[۱] [۲] [۳] توقیع در اصل به نوشته‌ای در حاشیه و پشت شکایات، به خط خلیفه یا سلطان یا برخی از فرمانروایان گفته می‌شد که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد. [۴]

معناى اصطلاحى توقيع نيز به همين معنا و بيشتر در باره پاسخ يك شخصيت برتر (مانند: پيشواى دينى، حاكم و نمايندگان ارشد آنها) به درخواست‌ها، نامه‌ها و استفتائات دیگران به كار مى‌رود.[۵] در فرهنگ شيعى ، واژه «توقيع» بر مكاتبه‌ها و نامه‌هاى امامان(ع) اطلاق مى‌شود و گاه برخى پيام‌هاى شفاهى امام عصر(ع) را نيز توقيع ناميده‌اند. [۶]

از نخستين نوشته‌ها از امامان(ع) كه آن را توقيع ناميده‌اند، دست خطّ امام كاظم(ع) است. [۷] فردی در نامه‌ای درخواست كرده بود تا امام(ع) براى پسردار شدن وى دعا كند و امام(ع) چنین پاسخ داد: «فَوَقَّعَ‏ فِي‏ الْكِتَابِ‏: قَدْ قَضَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَاجَتَكَ، وَ سَمِّهِ مُحَمَّداً [۸]؛ در ذيل نامه نوشت: خداوند(تبارك و تعالى)، حاجت تو را برآورْد. اسم او را محمّد بگذار.» روايت‌هايى نيز به توقيعات امام رضا(ع) اشاره دارند.[۹] [۱۰] به موازات تشديد حصر امامان(ع) و گسترده شدن جامعه شيعى، مكاتبات و توقيعات امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) فراوان‌تر شد. [۱۱]

توقیعات یا به خط خود امامان بوده است یا آن‌ها املا می‌کرده‌اند و دیگران نوشته‌اند. [۱۲]

منابع اصلی توقیعات

توقیعات چون از طریق نوّاب خاص امام مهدی(ع) به جامعه شیعه منتقل می‌شد، در سنت حدیثی امامیه جایگاهی ممتاز یافته و محدثان آنها را ضبط کرده‌اند. [۱۳] بيشتر توقيع‌ها و مكاتبه‌هاى امام مهدی(ع)، در كتاب‌های معتبر و مشهور شیعه نقل شده است.

  1. کتاب کمال‌الدین و تمام‌النعمة: شیخ صدوق(متوفای۳۸۱ق) در جلد دوم این کتاب بابی را اختصاص به توقیعات امام مهدی(ع) داده و ۵۲ توقیع از امام(ع) آورده است که بیش از ۴۰ توقیع با سلسله سند کامل آمده است.[۱۴]
  2. كتاب الغيبة للحجة: شیخ طوسی (متوفی ۴۶۰ هجری) کتابی در مورد غیبت امام مهدی (ع) تألیف کرده است. فصل چهارم این کتاب که حدود پنجاه صفحه می‌باشد، به بیان معجزات و توقیعات امام مهدی (ع) از سوی نواب خاص ایشان پرداخته است. ‏[۱۵] در فصل‌های دیگری نیز توقیعاتی نقل شده است. ‏[۱۶] گفته شده که بیش از ۴۰ توقیع در این کتاب نقل شده است. [۱۷]
  3. کتاب الاحتجاج: طبرسی از علمای قرن شش قمری نیر توقیعاتی از امام مهدی(ع) آورده است. [۱۸]

بررسی سندی توقیعات

وثاقت نوّاب خاص

چهار نایب خاص امام عبارت بودند از:

  • عثمان بن سعید عمری
  • محمد بن عثمان بن سعید عمری
  • حسین بن روح نوبختی
  • علی بن محمد سمری

تمامی این افراد در منابع رجالی همچون رجال نجاشی، فهرست شیخ طوسی، رجال کشّی و منابع تاریخی دیگر با اوصاف وثاقت، امانت، زهد و جایگاه رفیع در جامعه شیعه معرفی شده‌اند. شیعیان معاصر این افراد نیز آنان را به عنوان «باب امام» می‌شناختند. اعتماد عمومی جامعه شیعه نسبت به آنان، اعتبار نقل‌هایشان را چند برابر می‌کند.

اعتبار توقیعات

توقیعات را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

  1. توقیعات با سند متصل و معتبر در کتاب‌های اولیه مانند کمال‌الدین شیخ صدوق و الغیبة شیخ طوسی.
  2. توقیعات مرسل اما مشهور (در الاحتجاج)

منابعی مانند کمال‌الدین و الغیبة طوسی در میان محدثان شیعه از جایگاه بسیار بالایی برخوردارند. نزدیکی زمانی این دو کتاب به عصر غیبت صغری، احتمال جعل یا تحریف را کاهش می‌دهد. در مقابل، کتاب الاحتجاج (قرن 6) دو توقیع از امام مهدی(عج) خطاب به شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق) نقل کرده است که مربوط به دوره غیبت کبری است.[۱۹] آیت‌الله خویی در اعتبار این توقیع‌ها تردید کرده است.[۲۰]


تحلیل محتوایی توقیعات

هماهنگی با قرآن و سنت

توقیعات منقول با اصول کلان آموزه‌های امامیه همخوانی دارد و نشانی از غلو، تناقض یا آموزه‌های منسوب به جریان‌های انحرافی در آنها دیده نمی‌شود.

انسجام سبک شناختی

توقیعات از نظر ادبی و سبکی دارای عبارت‌بندی مشخص و متعادلی‌اند. سبک نگارش رسمی و دقیق آنها با سطح فکری امامیه و ادبیات روایی قرن سوم و چهارم هماهنگ است و این یکی از قرائن صدور آنهاست.

مواضع روشن نسبت به جریان‌های انحرافی

در برخی توقیعات، امام به‌صراحت بسیاری از مدعیان دروغین بابیت یا نیابت را طرد می‌کند؛ این مواضع با گزارش‌های تاریخی مستقل هم هماهنگ است و این هماهنگی احتمال صحت توقیعات را افزایش می‌دهد.

تحلیل تاریخی صدور توقیعات

شرایط سیاسی و اجتماعی دوران غیبت صغری

این دوره، زمانه فشار شدید سیاسی عباسیان و لزوم پنهان‌کاری شدید بود. شبکه وکالت که از دوران امام هادی و امام عسکری(ع) پایه‌گذاری شده بود، همچنان فعال بود. طبیعی است که ارتباط با امام در چنین شرایطی عمدتاً از طریق مکاتبه انجام شود.

شواهد تاریخی خارج از منابع حدیثی

گزارش‌های تاریخی، حتی از غیرشیعیان، نشان می‌دهد که مکاتباتی میان شیعیان و «باب» یا «وکلا» وجود داشته است. این گزارش‌ها مستقل از منابع حدیثی بوده و وقوع اصلِ ارتباط کتبی را تأیید می‌کنند.

سازگاری محتوای توقیعات با واقعیات زمانه

توقیعات مرتبط با مسائل مالی، پاسخ به شبهات، تأیید وکلای مورد اعتماد و ردّ مدعیان، کاملاً با وضعیت اجتماعی شیعه در دوره غیبت صغری سازگار است.

تحلیل‌های سندی، تاریخی و محتوایی نشان می‌دهد که اصل توقیعات امام مهدی(عج) و بخش عمده آنچه در منابع اولیه ثبت شده، از اعتبار بالایی برخوردار است. توقیعاتی که از طریق نوّاب خاص و ناقلان معاصر نقل شده‌اند، به‌ویژه در منابعی چون کمال‌الدین، الغیبة طوسی، الغیبة نعمانی، در زمره معتبرترین اسناد دوره غیبت صغری قرار می‌گیرند. توقیعات مرسل در کتاب‌هایی مانند الاحتجاج، هرچند از حیث سند ضعیف‌ترند، اما از نظر محتوایی و تاریخی با مجموعه توقیعات معتبر هماهنگی دارند و به همین دلیل در میان دانشمندان امامیه مورد پذیرش نسبی واقع شده‌اند.

مطالعه بیشتر

  • توقیعات مقدسه، اثر جعفر وجدانى
  • مجموعه سخنان، توقیعات و ادعیه حضرت بقیة الله، خادمى شیرازى
  • موسوعة توقیعات الامام المهدی، محمدتقی اکبرنژاد


منابع

  1. جوهرى، اسماعيل بن حماد، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربيه، بیروت، دار العلم للملايين، چاپ اول، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۳۰۳.
  2. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاييس اللغه، بیروت، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۳۴.
  3. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۷۷.
  4. مرتضى زبيدى، محمد بن محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۵.
  5. شبیری، محمدجواد، «توقیع»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ۱۳۸۳ش،ج ۸، مدخل «توقيع».
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی(عج)، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵.
  7. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی(عج)، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۳ش ، ج۴، ص۱۱۵.
  8. حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البيت عليهم السلام‏، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ص۳۳۲.
  9. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵، حدیث۱.
  10. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تحقيق: خرسان، تهران، دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۴۴، حدیث۳۶.
  11. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۹۵، حدیث۵۴۴۷. ص۲۱۸، حدیث۵۵۱۳.
  12. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، حدیث۲. ص۱۰۲، حدیث۵. ص۱۰۷، حدیث۳. ص۵۱۰، حدیث۱۶.
  13. ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۰.
  14. ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمه، تهران، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۲، باب۴۵ باب ذكر التوقيعات الوارده عن القائم، ص۴۸۲ تا ص۵۲۲.
  15. طوسى، محمد بن الحسن، كتاب الغيبه للحجه، قم، دار المعارف الإسلاميه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، فصل ۴، ص۲۸۱ تا ص۳۲۸.
  16. طوسى، محمد بن الحسن، كتاب الغيبه للحجه، قم، دار المعارف الإسلاميه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۳۴۵ تا ص۴۱۷.
  17. محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۷.
  18. طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج، مشهد، نشر المرتضى، چاپ اول، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۴۷۹.
  19. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۹۷-۵۰۰.
  20. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم، مرکز نشر الثاقه الاسلامیه فی العالم، ۱۳۷۲ش، ج۱۸، ص۲۲۰.