تقرب الهی
این مقاله هماکنون به دست mohammad7576 در حال ویرایش است. |
نزدیکی بنده به خدا به چه معنی است؟ آیا نزدیکیِ حقیقی و خارجی و واقعی است؟ نزدیک شدن بنده به خدا به چه چیزی حاصل می شود؟ در مقابل نزدیک بودن خدا به بنده چگونه است؟
نزدیکی بنده به خدا به معنای نزدیک شدن شخصی به یک جایگاه و یا به یک شخص دیگری که دارای مقام خاصی باشد، نیست. منظور از نزدیک شدن و تقرّب بنده به خدا نزدیک شدنی واقعی و حقیقی است. مقصود از نزدیک بودن خدا به بنده که در قرآن کریم و منابع آمده است احاطه و اشراف کامل حقیقی خدا بر بندگان می باشد.
قُرب حقیقی و قُرب مجازی
قُرب و نزدیکی و مقابل آن بُعد و دوری، گاهی حقیقی و خارجی است و گاهی مجازی و قرار دادی است؛ به این معنی که گاهی واقعاً و حقیقتاً دوری و نزدیکی در واقع اتفاق می افتد اما گاهی در واقعیت نزدیک شدن یا دور شدنی اتفاق نمی افتد بلکه افراد جامعه از روی قرار داد و مجازاً بر اموری نزدیکی یا دوری اطلاق می کنند. نزدیک شدن حقیقی مثل این که شخصی به سمت مکانی در حال حرکت باشد. هر چه این شخص به سمت این مکان حرکت کند، واقعاً و حقیقتاً به آن نزدیک تر می شود. نزدیک شدن قراردادی مثل این که گفته می شود فلان شخص به فلان شخص دیگر نسبت به دیگران نزدیک تر است. در این موارد نزدیک شدن به معنای نزدیک شدن حقیقی و خارجی نیست بلکه به این معنی است که فلان شخص اعتبار و جایگاه بالاتری نسبت به آن شخص دارد.
نزدیکی بنده به خدا
نزدیک شدن بنده به خدا از نوع نزدیک شدن واقعی و حقیقی است. وقتی گفته می شود بنده به خدا تقرّب و نزدیکی پیدا می کند به معنای این نیست که خداوند یک جایگاه اعتباری و قراردادی همانند رئیس یک مجموعه دارد و بنده نزد او عزیزتر می شود و اعتماد بیشتری را از سوی رئیس جلب می کند؛ بلکه به معنای این است که وجود بنده به وجود بی نهایت خداوند نزدیک تر شده است. بنابراین نزدیک شدن فرضی و قراردادی نیست و کاملاً نزدیک شدنی حقیقی و خارجی و واقعی است.
عمل به شریعت، عامل نزدیکی بنده به خدا
عامل نزدیک شدن بنده به خدا عمل کردن او به دستورات شریعت است.
امام سجاد(ع) در دعای سحر ماه رمضان که به دعای ابوحمزه ثمالی معروف است، چنین فرمودهاند که «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ؛ کوچکننده به سوی تو راهش نزدیک است.»[۱] در تفسیر این تعبیر آوردهاند کسی که به سوی خداوند حرکت نماید فاصله معنوی او تا رسیدن به رحمت خداوند کوتاه میشود. نزدیکی و دوری انسان از خداوند، نزدیکی و دوری معنوی است نه مسافت مکانی. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیکتریم﴾(ق:۱۶)، این تعبیر تشبیه و مبالغه است و نزدیکی به انسان با علم و قدرت است نه به مکان و مسافت. خداوند همیشه به انسانها نزدیک است به این معنا است که کاملاً از احوالات آنها خبر دارد، اما نزدیک شدن انسانها به خدا و نزدیکی معنوی آنان به اعمال و رفتار خودشان بستگی دارد.[۲]
کلمه «قریب» در مورد خداوند در قرآن استفاده شده است؛ در سوره بقره آمده: ﴿هنگامی بندگانم از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم؛ دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم.﴾(بقره:۱۸۶) و در سوره هود: ﴿از او آمرزش بطلبید سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابتکننده (خواستههای آنها) است﴾(هود:۶۱)، و در سوره سبأ: ﴿إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ؛ او شنوای نزدیک است﴾(سبأ:۵۰).
مقابل قریب، کلمه بعید است که موارد مختلفی از این ماده در قرآن آمده است. در سوره بقره آیه ۱۷۶: ﴿لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ؛ در شکافی بعید (عمیق) قرار دارند﴾ و در سوره ابراهیم، آیه ۳: ﴿أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ؛ آنها در گمراهی دوری هستند﴾. مقصود در این موارد، دور بودن مکانی نیست بلکه مراد، دور بودن از حقیقت و رحمت و لطف و فیوضات الهی است.