پیش نویس:حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

سؤال

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) چه جایگاهی دارد؟


منزلت

حضرت عبد العظیم حسنی(ع) یکی از محدثین جلیل القدر و روات بزرگوار که شرافت نسب و طهارت مولد را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته است. وی سیدی شریف و بزرگوار، متقی، پارسا، پرهیزگار، از مشایخ حدیث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود. مرحوم شیخ عباس قمی (ره) در کتاب خود می‌فرماید: «حضرت عبد العظیم (ره) مکنی و أبوالقاسم است و قبر شریفش در ری معروف و مشهور است و به علو مقام و جلالت شأن معروف و از أکابر محدثین و أعاظم علما و از زهاد و عباد بوده و از اصحاب حضرت امام جواد و امام هادی(ع) است و محقق داماد (ره) در رواشح فرمود احادیث بسیاری در فضیلت و زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) روایت شده است که هر که قبر او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود».[۱]

جایگاه ایشان نزد اهل بیت(ع)

از مطالعه تاریخ زندگانی حضرت عبد العظیم(ع) این مطلب روشن می‌شود که او نسبت به ائمه زمان(ع) اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومین(ع) رسیده و از آن بزرگواران نقل حدیث کرده است. از روایات به‌طور وضوح استفاده می‌گردد که وی مورد علاقه و مورد اطمینان حضرات ائمه اطهار(ع) بوده است. در پیامی که حضرت امام رضا(ع) برای شیعیان فرستاده‌اند و حدیث «عرض دین» که در خدمت امام هادی(ع) بودند و تصدیق اعتقادات حضرت عبد العظیم(ع) توسط ایشان، شاهدی روشن بر ایمان و قداست و عقیده ثابت او به ائمه هدی(ع) و مذهب حنیف جعفری می‌باشد.

ایمان، مقام علمی و فضایل اخلاقی عبد العظیم(ع) از زبان ائمه معصومین(ع)

صدوق (ره) در کتاب کمال الدین[۲] در ضمن حدیث «عرض دین» آورده است: وقتی که حضرت عبدالعظیم(ع) خدمت امام هادی(ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی. أبو نصر بخاری در بیان حالات فرزندان امام حسن مجتبی(ع) از ابو علی محمد بن همام از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت کرده که در نزد آن جناب از عبدالعظیم حسنی(ع) صحبت به میان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظیم حسنی(ع) نبود، می‌گفتم علی بن حسن بن زید بن حسن(ع) فرزندی از خود باقی نگذاشته است.[۳] مؤلف کتاب جنة النعیم یا روح و ریحان و دیگران نوشته‌اند: شخصی به نام اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری با مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علی النقی(ع) رسید و مسائلی را پرسید. پس امام پاسخ او را چنین داد: «اما بعد یا أباحماد اذا اشکل علیک شیء من امر دینک فاسئل عنه من عبدالعظیم الحسنی و اقرأه منّی السلام». ای اباحماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»[۴]

جایگاه ایشان نزد اصحاب اهل بیت(ع)

حضرت عبد العظیم(ع) در زمان خود، موقعیتی بس عظیم داشت. وی با بزرگان شیعه و روات درجه اول ارتباط کامل داشته و با عده کثیری از اصحاب حضرت امام صادق و امام کاظم و امام رضا(ع) معاصر و هم‌نشین بود. هشام بن حکم، ابن أبی عمیر، حسن ابن محبوب، که از مشایخ او هستند، دلیل بارزی است که وی دارای مقام رفیع و ارجمندی بوده، و با این گونه اشخاص که از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسی بن جعفر(ع) بودند، مجالست داشته است. علمای رجال و فقهای بزرگ، حضرت عبدالعظیم(ع) را در کتب خود آورده و او را توصیف و تمجید کرده‌اند، و همگان او را به خلوص عقیده و صفای باطن و اعتقاد صحیح و راسخ ستوده و معرفی می‌نمایند.[۵][۶][۷][۸][۹]

نسب شریف حضرت عبد العظیم(ع)

نسب آن حضرت با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) منتهی می‌شود. سلسله نسب ایشان بدین صورت است: عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسین الامیر بن زید بن امام حسن مجتبی(ع).[۱۰] جدة مادری او «لبابه» از بنی هاشم و دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب است. لبابه در ابتدا همسر حضرت أبوالفضل العباس(ع) بود که از او عبید الله به دنیا آمد و پس از شهادت آن حضرت به همسری زید بن امام حسن(ع) درآمد و از آن جناب حسن الأمیر به دنیا آمد. پس معلوم شد که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) عبدالله قافه و مادرش دخترزاده اسماعیل بن ابراهیم یا به گفته منتقلة الطالبیه ام ولد بوده است. اما ابونصر بخاری نام مادر حضرت عبدالعظیم(ع) را امینة دختر اسماعیل بن ابراهیم می‌داند.[۱۱]

کنیة حضرت عبدالعظیم، ابوالقاسم بود و به آن شهرت داشت. به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، کنیه و شهرتش بوده است.[۱۲]

حضرت عبدالعظیم(ع) از نظر علمای رجال

سید جلیل القدر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در میان فرزندان ائمه هدی(ع)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلکه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شیخ بزرگوار صدوق (علیه الرحمه)[۱۳] او را چنین ستوده است: «کان عبدالعظیم الحسنی عابداً ورعاً مرضیاً؛ حضرت عبدالعظیم(ع) شخصی خداپرست، پارسا و پسندیده خدا و رسول خدا(ص) و مردم بوده است». اسماعیل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، که وزیر فخر الدوله دیلمی بود، می‌گوید: «عبدالعظیم حسنی(ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خداپرست، معروف به امانت داری، و دارای صداقت لهجه، و دانای به امور دین، و گویای توحید، و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین(ع) را دارا بود. هیچ‌کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه(ع) می‌نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) کسی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است»[۱۴]

تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)

از تاریخ تولد حضرت عبدالعظیم(ع) اطلاع درستی در دست نیست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ری و این که آیا وی به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا به شهادت رسیده است، اخبار دقیقی نقل نکرده‌اند و هر یک قولی را برگزیده اند و دربارة تاریخ ولادت و وفات یا شهادت او، کمتر سخن به میان آورده‌اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شیخ آغا بزرگ تهرانی(ره) با تحقیقات فراوان در کتاب خود[۱۵] تاریخ تولد و وفات آن حضرت را به دست آورده است. ایشان در کتاب بسیار پراهمیت الذریعه الی تصانیف الشیعه از کتابی به نام الخصائص العظیمیه در شرح زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع) نام می‌برد و نویسنده آن کتاب را شیخ جواد بن مهدی لاریجانی متوفای سوم جمادی الثانی ۱۳۵۵ هـ. ق معرفی می‌کند. او می‌گوید: این نویسنده، کتاب دیگری به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، که این کتاب در سال ۱۳۴۴ هـ. ق به چاپ رسیده است، و در این کتاب از کتاب الخصائص العظیمیه نقل کرده است که ولادت آن حضرت چهارم ربیع الثانی به سال ۱۷۳ هجری[۱۶] در مدینه واقع شده و در روز جمعه پانزدهم شوال ۲۵۲ هـ. ق، در شهر ری وفات یافته‌اند.[۱۷] روی این حساب، حضرت عبدالعظیم(ع) ۷۹ سال عمر کرد اما کیفیت شهادت یا وفات حضرت عبد العظیم نیز دقیقاً معلوم نیست، و برخی از مورخان او را مسموم می‌دانند و بعضی دیگر می‌گویند که حضرت عبدالعظیم را زنده به گور کرده‌اند. چنان‌که در کتاب روح و ریحان[۱۸] به نقل از فخر الدین طریحی که در منتخب خود نوشته: «و ممن دفن حیا عبدالعظیم حسنی بری…؛ از کسانی که زنده به گور دفن شد، جناب عبدالعظیم حسنی(ع) می‌باشد که در شهر ری دفن گردیده است». فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه»[۱۹] می‌نویسد: «از فرزندان عبدالله بن علی، دو تن دارای فرزند پسر بودند که یکی از آنها عبدالعظیم مقتول در شهر ری می‌باشد که مشهد او معروف و مشهور است.» با وجود گفتار طریحی و فخر رازی، مشهور چنین است که آن حضرت بر اثر بیماری از دنیا رفته است، صاحب بن عباد هم که رساله ای درباره آن حضرت نوشته، همین قول را اختیار کرده است.

همسر و فرزندان حضرت عبدالعظیم(ع)

علمای انساب و نویسندگان، زوجه و همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) را به نام «خدیجه بنت قاسم بن حسن الامیر»[۲۰] که دختر عموی پدر آن حضرت بود، ثبت نموده‌اند. در حالات قاسم نوشته‌اند که وی به زهد و ترک دنیا معروف بوده و از طرف پدر و مادر به حضرت امام حسن مجتبی(ع) بر می‌گردد، زیرا مادرش ام سلمه دختر حسین بن اثرم بن حسن بن علی بن أبی طالب(ع) می‌باشد. در رابطه با فرزندان حضرت عبدالعظیم بین مورخین اختلاف نظر وجود دارد؛ لذا ما به جهت جمع این اقوال می‌گوییم: اولاً: به‌طور یقین برای حضرت عبدالعظیم(ع) فرزندی به نام محمد بوده، که به جهت فرزند نداشتن محمد، عده ای از علمای انساب از جمله صاحب کتاب تهذیب الأنساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور می‌نماید. می‌توان این نگاه را چنین توجیه نمود که چون تنها فرزند حضرت عبدالعظیم(ع) محمد بود و او فرزند نداشت، لذا علمای انساب، خود عبدالعظیم(ع) را بدون فرزند تصور نموده‌اند. ثانیاً: همان طوری که بیان گردید، عده ای از مورخان و علمای انساب، نسبت به نام و نسب همسر محترمه حضرت عبدالعظیم(ع) اختلاف کرده و برخی زوجه حضرت عبدالعظیم را خدیجه بنت قاسم بن حسن بن زید و برخی دیگر فاطمه بنت عقبة بن قیس الحمیری[۲۱] می‌دانند. باید گفت که خدیجه دختر قاسم بن حسن بن زید به اتفاق جمیع علمای انساب و مورخان زوجه جناب حضرت عبدالعظیم(ع) بوده و مؤلف کتاب انساب مجدی به آن تصریح کرده، و هیچ جای تردید نیست، اما مؤلف کتاب «منتقلة الطالبیه» هم، در کتابش برای آن حضرت زوجه ای به نام فاطمه دختر عقبه ذکر کرده که احتمال داده می‌شود، هر دوی این بانوان محترمه، با جناب عبدالعظیم(ع) ازدواج کرده‌اند. اما در این که کدام یک از فرزندان، (محمد، خدیجه، رقیه، ام سلمه، قاسم، احمد، صفیه و فاطمه) متعلق به این بانوان باشد، اختلاف است. اما چون اکثر علما اتفاق دارند در این که «محمد» و «ام سلمه» از «خدیجه بنت قاسم» هستند، می‌توان برای آن بانو، این دو فرزند را قائل شد. ابن طباطبا در «منقلة الطالبیه»، خدیجه، رقیه و أحمد را که اتفاق نظر در آن است، برای فاطمه دختر عقبة بن قیس محسوب نموده است.

عبادت و سخاوت حضرت عبدالعظیم(ع)

در کتاب زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، تألیف دانشمند محترم جناب آقای شیخ محمد شریف رازی، بعد از مبحث روش آن حضرت در مدینه و عراق قبل از مهاجرتش به ایران، که همراه با تقیه و اختفا بوده است، می‌نویسد: «در عبادت حضرت عبدالعظیم(ع) رسیده است که در مدت عمر شریفش بیشتر روزها، بلکه غالب ایام را روزه و شب‌ها را به عبادت و ستایش خداوند متعال می‌گذرانید».[۲۲] این مطلب را صاحب بن عباد بیان نموده که مرحوم نوری در آخر کتاب مستدرک الوسائل[۲۳] خود چنین آورده: «حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) از حکومت زمان خود در هراس و مورد تهدید بود. به همین دلیل وطن خود را ترک کرد و به‌طور ناشناس از این شهر به آن شهر می‌گریخت، تا این که وارد «شهر ری» شد و در محله «ساربانان»، در خانه یکی از شیعیان، در «کوی بردگان» ساکن گردید و به عبادت و راز و نیاز با قاضی الحاجات و پروردگار خود مشغول شد. وی روزها را در «سرداب» خانه به سر می‌برد و روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز و مناجات می‌پرداخت.» از این رو علامه نسابه سید جعفر اعرجی نجفی حسینی متوفای ۱۳۳۲ هـ. ق می‌نویسد؛ «اما عبدالعظیم بن عبدالله بن علی، فهو السید الجلیل الزاهد العابد التقی النقی، سنی الفضائل و المناقب»[۲۴] عبدالعظیم حسنی(ع) سیدی جلیل، پرهیزگار، عابدی متقی و پاک می‌باشد که دارای فضایل و مناقب بی شماری است. اما در بذل و بخشش و جود و سخاوت آن بزرگوار وارد شده است که تنها کسی که اقتدا و تبعیت از جد بزرگوار خود امام حسن مجتبی(ع) نمود، او بوده است یعنی همان طوری که حضرت امام حسن مجتبی(ع)، سخی‌ترین مردم در زمان خود بود، به گونه ای که چند مرتبه تمام اموال خویش را میان فقرا و بی نوایان تقسیم نموده و چیزی را برای خود نگه نداشت، همین‌طور فرزند ارجمند و نواده بزرگش حضرت عبدالعظیم(ع) چندین مرتبه اموال خود را میان فقرا و ضعفا تقسیم نمود و بیچارگان را مدد و یاری کرد.

ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)

بدون شک از سوی امام معصوم(ع) برای اصل زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) توصیه شده است. در بیانی مرحوم محدث قمی (ره) از امام معصوم(ع) پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) را بهشت روایت می‌کند.[۲۵] و ابن قولویه قمی (ره) در کامل الزیارات با واسطه علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (ره)، و محمد بن یحیی عطار قمی (ره)، که همگان از رجال بزرگ علم حدیث و از ثقات بوده‌اند،[۲۶] از قول مردی از «ری» روایت کرده‌اند که گفته است: من به هنگام بازگشت از کربلاء در شهر سامراء به حضور امام هادی(ع) رسیدم و آن حضرت فرمود: کجا بوده‌ای؟ گفتم: از زیارت حضرت سید الشهدا(ع) بر می‌گردم. آن حضرت فرمود: اَما انَّکَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدُالْعَظیم عنْدَکُمْ، لَکُنْتَ کَمَنْ زارَ الْحُسَیْنَ(ع)[۲۷]؛ اما اگر تو قبر حضرت عبدالعظیم(ع) را که نزد خود شماست زیارت می‌کردی، مثل کسی بودی که حضرت امام حسین(ع) را زیارت کرده باشد.

در روایت دیگری آمده است که شیعه‌ای از شهر ری نزد امام هادی(ع) رفت. او در پاسخ به سؤال امام که کجا بوده، گفت به زیارت امام حسین(ع) رفته بود. امام به او می‌گوید: «أَمَا إِنَّكَ لَوْ زُرْتَ قَبْرَ عَبْدِ الْعَظِيمِ عِنْدَكُمْ لَكُنْتَ كَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ؛ اگر قبر عبدالعظیم را که در جوار شماست، زیارت کنید، مانند آن است که قبر حسین(ع) را زیارت کرده باشید»[۲۸]

عالمان دینی در علت یکسان دانستن زیارت یک امامزاده با زیارت امام حسین(ع) توسط امام معصوم، مواردی را ذکر کرده‌اند:

  • این روایت را تجلیلی دانسته‌اند از مقام عبدالعظیم حسنی تا جایگاهش نزد مخاطبان و سایر شیعیان، بالاتر رود.[۲۹]
  • این تشبیه را به‌جهت تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ دانسته‌اند؛ ائمه اطهار(ع) خواستار نشر احکام دینی توسط شیعیان بودند و با مهم جلوه دادن عبدالعظیم حسنی، سعی در شکل‌دهی پایگاه و محل تجمعی برای این امر بودند.[۳۰]
  • برخی معتقدند امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهای زیارت امام حسین(ع) از طرف حکومت‌های وقت، زیارت عبدالعظیم را سفارش می‌کردند.[۳۱]


منابع

  1. قمی، شیخ عباس (1379 شمسی). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۱. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  2. قمی، ابن بابویه (1395 هجری قمری). کمال الدین. ج. ۲. تهران: دار الکتب الإسلامیة. ص. ۵۱. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  3. عطاردی، عزیزالله (۱۳۷۳). عبد العظیم حیاته و مسنده. تهران: عطارد. ص. ۲۶.
  4. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۹.
  5. عباس، قمی (1379 شمسی). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۱. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  6. عطاردی، عزیزالله (۱۳۷۳). زندگانی حضرت عبدالعظیم. تهران: عطارد. ص. ۲۴.
  7. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۳.
  8. شریف‌رازی، محمد (۱۳۷۰). ، اختران فروزان ری و طهران، ص15. قم: مکتبة الزهراء. ص. ۱۵.
  9. عالمی دامغانی، محمدعلی (۱۳۷۱). شاگردان مکتب ائمه(ع)، ج3، ص4. ج. ۳. مؤلف. ص. ۴.
  10. شیخ الشرف عبیدلی، محمد بن محمد (1413 هجری قمری). تهذیب الأنساب و نهایة الأعقاب. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). ص. ۱۳۹. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  11. بخاری، ابو نصر سهل بن عبدالله (1389 هجری شمسی|1432 هجری قمری|2011 میلادی). سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة. قم: کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی. ص. ۲۴. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  12. بخاری، ابو نصر سهل بن عبدالله. سر السلسلة العلویة فی أنساب السادة العلویة. قم: کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). گنجینه جهانی مخطوطات اسلامی. ص. ۲۴.
  13. قمی، ابن بابویه (صدوق) (1363 هجری شمسی|1404 هجری قمری). من لا یحضره الفقیه. ج. ۲. قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی. ص. ۸۰. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  14. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۲.
  15. تهرانی، آغا بزرگ. الذریعه الی تصانیف الشیعه. بیروت: دار الأضواء. ص. ۱۶۹.
  16. شاه عبدالعظیمی شریف رازی لاریجانی، جواد بن مهدی (۱۳۴۴). نورالآفاق. تهران: مطبعه حاجی عبدالرحیم. ص. ۱۵.
  17. تهرانی، آغا بزرگ (1403 هجری قمری|1983 میلادی). الذریعه الی تصانیف الشیعه. ج. ۷. بیروت: دار الأضواء. ص. ۱۶۹. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  18. صداقت، سید علی اکبر (۱۳۸۳). روح و ریحان. بکاء. ص. ۳۹۹.
  19. رازی، فخر الدین. الشجرة المبارکة فی أنساب الطالبیة. قم: مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره). ص. ۶۴.
  20. قمی، عباس (1379 هجری شمسی). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: دلیل. ص. ۴۶۰. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  21. منتقله الطالبیه. قم: المکتبة الحیدریة. 1377 شمسی. ص. ۱۵۷. پارامتر |first1= بدون |last1= در Authors list وارد شده‌است (کمک); تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  22. شریف رازی، محمد. زندگانی حضرت عبدالعظیم. ص. ۲۸.
  23. نوری، میرزا حسین (1408 هجری قمری|1987 میلادی). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. ج. ۳. بیروت: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث. ص. ۶۱۳. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  24. اعرجی، جعفر بن محمد (1377 هجری شمسی|1419 هجری قمری). مناهل الضرب فی أنساب العرب. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره). ص. ۱۶۲-۱۶۳. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  25. قمی، عباس (1388 هجری شمسی|1430 هجری قمری). سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار. ج. ۲. مشهد مقدس: آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامی. ص. ۱۲۱. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  26. صادقی اردستانی، احمد (۱۳۸۰). زندگانی عبدالعظیم(ع). تهران: حافظ نوین. ص. ۲۰۸.
  27. ابوالقاسم، جعفر بن محمد قمی (ابن قولویه) (۱۳۷۷). کامل الزیارات. نجف اشرف: المطبعة المبارکة المرتضویة. ص. ۳۲۱.
  28. ابن قولویه، جعفر بن محمد (1356 هجری قمری). کامل الزیارات. نجف اشرف: المطبعة المبارکة المرتضویة. ص. ۳۲۴. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  29. تقدیری، «دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»، خبرگزاری شبستان . (1400 شمسی). ««دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»». دریافت‌شده در 19/8/1400. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی=،|سال= را بررسی کنید (کمک)
  30. تقدیری (1400). ««دلیل برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) با زیارت سیدالشهدا(ع)»». دریافت‌شده در 19/8/1400. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی= را بررسی کنید (کمک)
  31. محمدی، ری‌شهری (۱۳۹۱). حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع). قم: موسسه فرهنگی دارالحدیث. ص. ۲۲.