اذعان امام علی(ع) به امامت خود
بخشی از سخنان امام علی(ع) در شورای شش نفره:
شما را به خدا قسم آیا کسی جز من در شما هست که پیامبر به او گفته باشد: «هر که من مولای اویم پس علی مولای او است، خدایا هر که ولایتش پذیرفت او را تحت ولایت خود قرار ده، خدایا دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار...»
امام علی(ع) بارها بر حق امامت خود تصریح و برای آن استدلال کرده و مردم را از جایگاه امامت خود آگاه کرده است. بر اساس خطبه ششم نهجالبلاغه امام علی(ع) به حقی که پس از رحلت پیامبر(ص) از او غصب شد تصریح کرده است.[۱] در خطبه شقشقیه نیز، خلافت را به پیراهنی تشبیه کرده، که ابوبکر با اینکه میدانست علی(ع) مستحق آن است، پوشید.[۲] در خطبه دوم[۳] و نامه ۶۲[۴] نیز، به استحقاق اهل بیت(ع) برای خلافت و غصب آن توسط دیگران اشاره شده است.
بر اساس منابع شیعه و اهل سنت، امام علی(ع) بارها به حدیث غدیر برای استحقاق خود نسبت به خلافت، استدلال کرده است. از آن جمله روز شورای خلافت و دوره عثمان بن عفّان خلیفه سوم است. خطيب خوارزمى حنفى در كتاب «مناقب» خود از عامر بن واثله نقل مىكند: «در روز شورى ـ شوراى شش نفرى كه براى انتخاب خليفه بعد از عمر معين شده بود ـ با على(ع) همراه بودم و شنيدم كه او با ساير اعضاى شورا چنين مىگفت: دليل محكمى براى شما اقامه مىكنم كه عرب و عجم توانايى تغيير آن را نداشته باشد ... شما را به خدا سوگند آيا در ميان شما كسى جز من وجود دارد كه پيامبر(ص) در حقّ او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فعلىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ منْ والاهُ وَ انْصرْ مَنْ نَصَرَهُ لِيُبَلِّغْ اَلشّاهِدُ اَلْغائِبَ»؟ همه گفتند: نه». [۵]
اين روايت را حموينى در «فرائد السّمطين» در باب ۵۸ و ابن حاتم در «درُّ النّظيم» و ابن ابى الحديد در «شرح نهج البلاغه» نقل كرده اند. همچنين ابن حجر در «الصواعق» همين مضمون را از دارقطنى نقل نموده است.[۶]
علامه امینی عالم شیعه، برخی روایات اهل سنت در این باره را در کتابی با نام «المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر» گردآوری کرده است.
علامه امینی در آن كتاب بحث جامعى پيرامون «مناشده»؛ (استدلال) امير مؤمنان على(عليه السلام) در موارد متعدّدى، از جمله در ايّام [خلافت] عثمان، در زمان خلافت خودش، روز جنگ جمل، بار ديگر در كوفه، در روز جنگ صفين با مدرك وسيع و گسترده اى ذكر شده. به علاوه شانزده مورد ديگر از احتجاجات فاطمه زهرا(عليها السلام) و امام حسن(عليه السلام) و امام حسين(عليه السلام) و جمعى از صحابه و غير صحابه نقل شده كه از يك سو حكايت از اطّلاعات وسيع و گسترده اين نويسنده بزرگ مى كند و از سوى ديگر نشان مى دهد كه استدلال به اين حديث در قرون مختلف، مورد توجّه بوده است. هر چند سياست هاى خاصّى كه بر اين مسأله در هر زمان حاكم بوده مى كوشيده است كه آن را تا حدّ ممكن كم رنگ نشان دهد.[۷]
بر پایه روایتی دیگر، امام علی(ع) در ماجرای رُحْبَه در ایام خلافتش، مردم را برای یادآوری روز غدیر جمع کرد و از آنان خواست کسانی که در روز غدیر بودند و سخنان پیامبر(ص) را شنیدند به آن شهادت دهند. در آن میان، سی نفر از صحابه درباره حدیث غدیر شهادت دادند.[۸]
منابع
- ↑ ترجمه و شرح نهج البلاغه به قلم سیدعلی نقی فیض الاسلام به خط طاهر خوشنویس، ص۵۸؛ نهج البلاغه به قلم صبحی صالح، بیروت، ص۵۳.
- ↑ فیض الاسلام، ص۴۶؛ صبحی صالح، ص۴۸.
- ↑ نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۴۵؛ صبحی صالح، ص۴۷.
- ↑ فیض الاسلام، ص۱۰۴۸؛ صبحی صالح، ص۴۵۱.
- ↑ خوارزمي، الموفق بن احمد بن محمد المكي، المناقب، تحقيق: شيخ مالك المحمودي، قم، جامعه مدرسين، چاپ دوم، [بیتا]، ص ۲۸۰.
- ↑ علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب،مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴)).
- ↑ علامه امینی، عبد الحسين، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، قم، ۱۴۱۶ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۳۲۸، (مناشدة أميرالمؤمنين(عليه السلام) يوم الشورى سنة(۲۳ ه) أو أول(۲۴))؛ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، پیام قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چاپ نهم، ج ۹، ص ۱۹۹.
- ↑ امامی، محمد جعفر، ترجمه المراجعات، ص۴۳۳.