پرش به محتوا

شمر بن ذی‌الجوشن: تفاوت میان نسخه‌ها

Hrohallah (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Hrohallah (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


=== خصوصیات شمر ===
=== خصوصیات شمر ===
او فردی زشت‌رو و زشت کردار بود. در اینکه به مرض پیسی مبتلا بوده شکی نیست و اکثر مبابع و مقاتل این مسئله را نقل کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=احقاق الحق و ازهاق الباطل|نام خانوادگی=شوشتری، قاضی نور الله|جلد=27|صفحه=304}}</ref>امام حسین (علیه‌السّلام) در ماجرای کربلا با دیدن شمر از پیشگویی پیامبر درباره قاتل اهل بیتش چنین می‌فرماید: «قالَ رَسولُ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «رَاَیتُ کَاَنَّ کَلبا ابقَعَ یَلَغُ فی دِماءِ اهلِ بَیتی...؛ سگی سیاه و سفید را دیدم که به خونِ اهل بیتم، زبان می‌زند و می‌آشامد...»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ|نام خانوادگی=محمدی ری‌شهری، محمد|جلد=7|صفحه=264}}</ref>
همچنین در نقل است که سید الشهدا (علیه‌السّلام) در کربلا در عالم رویا دیدند که سگانی، ایشان را می‌گزند، در میان آنها، سگی سیاه و سفید بود که از همه بیشتر به وی حمله می‌کند. سپس امام (علیه‌السّلام) می‌فرماید: گمان می‌بَرَم کسی که کُشتن مرا به عهده می‌گیرد، مردی کریه‌المنظر و پلید از این قوم باشد که دچار بیماری پیسی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|نام خانوادگی=علامه مجلسی، محمدباقر|جلد=45|صفحه=3}}</ref>او در صورتش نیز آثاری از جراحت جنگ صفین داشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری|نام خانوادگی=طبری، محمد بن جریر|جلد=4|صفحه=20}}</ref>
شمر از پدرش روایت کرده و ابواسحاق سبیعی نیز از شمر روایت نموده است، در حالی که، در منابع اهل‌ سنّت از شمر با نکوهش یاد شده است و گفته‌اند که او از قاتلان امام حسین بوده و شایستگی برای روایت حدیث ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان المیزان|نام خانوادگی=ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|جلد=3|صفحه=152}}</ref> در زیارت عاشورا از شمر با لعن و نفرین یاد شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کامل الزیارات|نام خانوادگی=ابن قولویه، جعفر بن محمد|جلد=1|صفحه=177}}</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۲۳

سؤال
شمر بن ذی‌الجوشن چه شخصیتی است؟ جایگاه او در تاریخ کجاست؟
درگاه‌ها


معنای واژه شمر

در کتاب‌های لغت نام او به صورت شَمِر آمده، اما در نزد عامه مردم به شِمر معروف است. گفته می‌شود شمر واژه‌ای عبری است و اصل آن شامر به معنی سامر (افسانه‌سرای، هم صحبت در شب‌نشینی) است.[۱]کُنیه شمر را ابوسابغه نوشته‌اند.[۲]

نسب شناسی

شِمر بن ذی الجَوْشَن، کنیه‌اش ابوسابغه، از تابعین و رؤسای قبیلۀ هَوازِن از تیرۀ بنی عامر بن صَعْصَعَه و از خاندان ضِباب بن کلاب بود[۳]ازاین رو، از او با نسب‌هایی چون عامری، ضِبابی[۴]و کلابی[۵]یاد کرده‌اند. در مورد تاریخ ولادت شمر، اطلاع درستی در دست نیست.

پدر شمر (ذی الجوشن)

شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو نام داشت.[۶]دربارۀ سبب نام‌گذاری او به ذی الجوشن برخی معتقدند به جهت برآمده بودن سینه‌اش به ذی الجوشن معروف شده است.[۷]به قولی نیز، نام او جَوشن بن ربیعه بود.[۸]ذوالجوشن به خواسته پیامبر اکرم (ص) برای پذیرش اسلام اهمیتی نداد اما پس از فتح مکه، چون مسلمانان بر مشرکان پیروز شدند، اسلام آورد.[۹]درباره مادر شمر اطلاع چندانی در دسترس نیست. در واقعه کربلا، امام حسین(ع) پس از اهانت شمر، وی را پسر زن بُزچران خطاب کرده است.[۱۰]

مادر شمر

از مادر شمر نیز به پلیدی یاد می‌کنند تا جایی که گویند وی هنگام جابجایی گوسفندانش از جایی به جای دیگر، دامنش به گناه آلوده گشت و فرزندش شمر از راه نامشروع به دنیا آمد.[۱۱]امام‌ حسین (ع) نیز در واقعه کربلا او را پسر زن بزچران خطاب کرده است.[۱۲]

خصوصیات شمر

او فردی زشت‌رو و زشت کردار بود. در اینکه به مرض پیسی مبتلا بوده شکی نیست و اکثر مبابع و مقاتل این مسئله را نقل کرده‌اند.[۱۳]امام حسین (علیه‌السّلام) در ماجرای کربلا با دیدن شمر از پیشگویی پیامبر درباره قاتل اهل بیتش چنین می‌فرماید: «قالَ رَسولُ اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «رَاَیتُ کَاَنَّ کَلبا ابقَعَ یَلَغُ فی دِماءِ اهلِ بَیتی...؛ سگی سیاه و سفید را دیدم که به خونِ اهل بیتم، زبان می‌زند و می‌آشامد...»[۱۴]

همچنین در نقل است که سید الشهدا (علیه‌السّلام) در کربلا در عالم رویا دیدند که سگانی، ایشان را می‌گزند، در میان آنها، سگی سیاه و سفید بود که از همه بیشتر به وی حمله می‌کند. سپس امام (علیه‌السّلام) می‌فرماید: گمان می‌بَرَم کسی که کُشتن مرا به عهده می‌گیرد، مردی کریه‌المنظر و پلید از این قوم باشد که دچار بیماری پیسی است.[۱۵]او در صورتش نیز آثاری از جراحت جنگ صفین داشت.[۱۶]

شمر از پدرش روایت کرده و ابواسحاق سبیعی نیز از شمر روایت نموده است، در حالی که، در منابع اهل‌ سنّت از شمر با نکوهش یاد شده است و گفته‌اند که او از قاتلان امام حسین بوده و شایستگی برای روایت حدیث ندارد.[۱۷] در زیارت عاشورا از شمر با لعن و نفرین یاد شده است.[۱۸]




منابع

  1. ابومخنف لوط بن یحیی. وقعه الطف. ج۱. چاپ محمد هادی یوسفی غروی. ص۱۲۴پاورقی۳.
  2. ابن سعد کاتب واقدی، محمد (۱۴۰۵ق). الطبقات الکبری. ج۶. چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر. صص۴۶–۴۷. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  3. ابن عبدربّه. العقد الفرید. ج۳. صص۳۱۸–۳۲۰.
  4. ابن عساکر. تاریخ مدینه دمشق. ج۳۲. ص۱۸۶.
  5. بلاذری. انساب الاشراف. ج۲. ص۴۸۲.
  6. ابن‌سعد. الطبقات الکبری. ج۶. ص۴۶.
  7. فیروزآبادی. القاموس المحیط، ذیل «جشن».
  8. ابن سعد. الطبقات الکبری. ج۶. ص۲۴.
  9. تاریخ مدینه دمشق. ج۲۳. صص۱۸۷–۱۸۸.
  10. شیخ مفید. الارشاد. ج۲. ص۹۶.
  11. قمی، شیخ عباس (۱۳۸۱ ش). منتهی الآمال. ج۱. تهران: انتشارات فراروی. ص۷۱۴. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  12. شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان (۱۴۱۴ ق). الارشاد. ج۲. ص۹۶. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  13. شوشتری، قاضی نور الله. احقاق الحق و ازهاق الباطل. ج۲۷. ص۳۰۴.
  14. محمدی ری‌شهری، محمد. دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ. ج۷. ص۲۶۴.
  15. علامه مجلسی، محمدباقر. بحار الانوار. ج۴۵. ص۳.
  16. طبری، محمد بن جریر. تاریخ طبری. ج۴. ص۲۰.
  17. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی. لسان المیزان. ج۳. ص۱۵۲.
  18. ابن قولویه، جعفر بن محمد. کامل الزیارات. ج۱. ص۱۷۷.