پیش نویس:عرش الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{پاسخ}}روایات مختلفی درباره عرش وجود دارد که از جمله آنها این است که فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در آن قرار دارد. برخی معتقدند که جمله «لا اله الا الله، محمد رسولالله، علی امیرالمؤمنین» بر روی عرش نوشته شده است. در برخی روایات، عرش به عنوان علم بیپایان خداوند معرفی میشود و از نظر عظمت، تمام موجودات در برابر عرش مانند حلقهای در بیابان هستند. عرش از نور ساخته شده و هیچ موجودی نمیتواند به آن نگاه کند. درباره معنای عرش، دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی بر این باورند که عرش تنها باید مورد ایمان قرار گیرد و از تفکر درباره آن پرهیز شود، در حالی که برخی دیگر آن را به مفاهیم مادی یا تمثیلی مانند فرمانروایی و علم خداوند تفسیر میکنند. همچنین در ادیان دیگر نیز به مفهومی مشابه با عرش اشاره شده است، مانند کتاب مقدس که از عرش خدا و ملائکهٔ اطراف آن سخن گفته است. | {{پاسخ}}روایات مختلفی درباره عرش وجود دارد که از جمله آنها این است که فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در آن قرار دارد. برخی معتقدند که جمله «لا اله الا الله، محمد رسولالله، علی امیرالمؤمنین» بر روی عرش نوشته شده است. در برخی روایات، عرش به عنوان علم بیپایان خداوند معرفی میشود و از نظر عظمت، تمام موجودات در برابر عرش مانند حلقهای در بیابان هستند. عرش از نور ساخته شده و هیچ موجودی نمیتواند به آن نگاه کند. درباره معنای عرش، دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی بر این باورند که عرش تنها باید مورد ایمان قرار گیرد و از تفکر درباره آن پرهیز شود، در حالی که برخی دیگر آن را به مفاهیم مادی یا تمثیلی مانند فرمانروایی و علم خداوند تفسیر میکنند. همچنین در ادیان دیگر نیز به مفهومی مشابه با عرش اشاره شده است، مانند کتاب مقدس که از عرش خدا و ملائکهٔ اطراف آن سخن گفته است. | ||
== معنای عرش الهی == | |||
عرش به معنای تخت پادشاه،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب العین|نام=خليل بن احمد|نام خانوادگی=فراهیدی|صفحه=249}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=ابن منظور|نام خانوادگی=انصاری|جلد=6|صفحه=313}}</ref> سقف و چیزی است که به ارتفاع تکیه داده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات|نام=راغب|نام خانوادگی=اصفهانی|صفحه=558}}</ref> در اصطلاح فلسفه و [[عرفان]] به معنای علم<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ممدّ الهمم|نام=حسن حسن زاده|نام خانوادگی=آملی|جلد=3|صفحه=501}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اسرار الحکم|نام=محقق|نام خانوادگی=سبزواری|صفحه=۳۵۰ و ۶۴۸}}</ref> و قدرت [[خداوند]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ممدّ الهمم|نام=حسن حسن زاده|نام خانوادگی=آملی|جلد=3|صفحه=501}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر القرآن|نام=صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی|نام خانوادگی=ملاصدرا|جلد=4|صفحه=182}}</ref> و جسم کل<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفاتیح الغیب|نام=صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی|نام خانوادگی=ملاصدرا|صفحه=۴۵۴}}</ref> است و در اصطلاح علم کلام به معنای ملک<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=التفسیر الکبیر|نام=فخرالدین|نام خانوادگی=رازی|جلد=14|صفحه=270}}</ref> و ماسویالله<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول|نام=محمد باقر بن محمد تقی|نام خانوادگی=مجلسی|جلد=2|صفحه=69}}</ref> بهکار رفته است. [[امامخمینی]] به برخی از این معانی اشاره کرده و افزون بر آن دو معنای دیگر را به آن افزوده است که واحدیت و فیض مقدس میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آداب الصلاة|نام=روح الله|نام خانوادگی=خمینی|صفحه=۲۷۳و۲۷۴}}</ref> در اصطلاح هیئت و نجوم نیز به معنای فلکالافلاک است<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم|نام=محمد بن علی ابن القاضی محمد حامد بن محمد صابر الفاروقی الحنفی|نام خانوادگی=تهانوی|جلد=2|صفحه=۱۱۷۱}}</ref> که از آن به فلک اطلس و فلک اقصی تعبیر میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تشریح الافلاک|نام=محمد بن عزّالدین حسین|نام خانوادگی=بهایی}}</ref> | |||
از الفاظ مرتبط با عرش، کرسی است که به معنای چیزی است که بر آن مینشینند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البحرین|نام=فخرالدّین بن محمدعلی|نام خانوادگی=طریحی|جلد=4|صفحه=99}}</ref> و بر آن تکیه میزنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لسان العرب|نام=ابن منظور|نام خانوادگی=انصاری|جلد=6|صفحه=193}}</ref> در اصطلاح فلسفی فلک اقصای جسمانی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الحکمة المتعالیه|نام=صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی|نام خانوادگی=ملاصدرا|جلد=6|صفحه=۳۰۴و۳۰۵}}</ref> و محل امر و نهی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب التعریفات،|نام=علی بن محمد|نام خانوادگی=جرجانی|صفحه=119}}</ref> و نفس کلی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجموعه رسائل فلسفى صدر المتالهين|نام=صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی|نام خانوادگی=ملاصدرا|صفحه=۴۴۶}}</ref> | |||
== ویژگیهای عرش در روایات == | == ویژگیهای عرش در روایات == |
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۶:۴۰
![]() | این مقاله هماکنون به دست Mohammadaminrazi در حال ویرایش است. |
مقصود از عرش الهی در روایات چیست؟
روایات مختلفی درباره عرش وجود دارد که از جمله آنها این است که فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در آن قرار دارد. برخی معتقدند که جمله «لا اله الا الله، محمد رسولالله، علی امیرالمؤمنین» بر روی عرش نوشته شده است. در برخی روایات، عرش به عنوان علم بیپایان خداوند معرفی میشود و از نظر عظمت، تمام موجودات در برابر عرش مانند حلقهای در بیابان هستند. عرش از نور ساخته شده و هیچ موجودی نمیتواند به آن نگاه کند. درباره معنای عرش، دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ برخی بر این باورند که عرش تنها باید مورد ایمان قرار گیرد و از تفکر درباره آن پرهیز شود، در حالی که برخی دیگر آن را به مفاهیم مادی یا تمثیلی مانند فرمانروایی و علم خداوند تفسیر میکنند. همچنین در ادیان دیگر نیز به مفهومی مشابه با عرش اشاره شده است، مانند کتاب مقدس که از عرش خدا و ملائکهٔ اطراف آن سخن گفته است.
معنای عرش الهی
عرش به معنای تخت پادشاه،[۱][۲] سقف و چیزی است که به ارتفاع تکیه داده باشد.[۳] در اصطلاح فلسفه و عرفان به معنای علم[۴][۵] و قدرت خداوند[۶][۷] و جسم کل[۸] است و در اصطلاح علم کلام به معنای ملک[۹] و ماسویالله[۱۰] بهکار رفته است. امامخمینی به برخی از این معانی اشاره کرده و افزون بر آن دو معنای دیگر را به آن افزوده است که واحدیت و فیض مقدس میباشد.[۱۱] در اصطلاح هیئت و نجوم نیز به معنای فلکالافلاک است[۱۲] که از آن به فلک اطلس و فلک اقصی تعبیر میشود.[۱۳]
از الفاظ مرتبط با عرش، کرسی است که به معنای چیزی است که بر آن مینشینند[۱۴] و بر آن تکیه میزنند.[۱۵] در اصطلاح فلسفی فلک اقصای جسمانی[۱۶] و محل امر و نهی[۱۷] و نفس کلی است.[۱۸]
ویژگیهای عرش در روایات
در روایات عرش را به فرشتگان مقرب الهی عرش را حمل میکنند و تمثال تمام موجودات جهان در عرش وجود دارد[۱۹] یا اینکه جملهٔ ««لا اله الّا اللّه، مُحَمَّدٌ رَسولاللّه، علیٌ امیرالمؤمنین»؛ خدایی جز خدای یگانه نیست. محمد (ع) فرستاده خداست و علی (ع) امیر مومنان است.»بر روی عرش نوشته شده است.[۲۰]در حدیثی از پیامبر(ص) نقل شده است در سفر معراج، هنگامی که به عرش نگاه کردم، مشاهده کردم همهمعصومان در طرف راست عرش قرار دارند. در بعضی از روایات نیز وارد شده که عرش، علم بیپایان پروردگار است.[۲۱]
از دیدگاه روایات، عرش باعظمت است و تمام موجودات در مقابل عرش، مثل حلقهای در بیابانی پهناورند.[۲۲] همچنین فاصلهٔ بین هریک از ستونهای عرش، بهاندازهای است که هزار سال طول میکشد تا پرندهٔ تیزپروازی بتواند از ستونی به ستون دیگر آن برود.[۲۳] عرش از کرسی بزرگتر است.[۲۴] خداوند عرش را از نور خلق کرده است و هیچکدام از مخلوقات نمیتوانند به آن نگاه کنند.[۲۵]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ فراهیدی، خليل بن احمد. کتاب العین. ص۲۴۹.
- ↑ انصاری، ابن منظور. لسان العرب. ج۶. ص۳۱۳.
- ↑ اصفهانی، راغب. مفردات. ص۵۵۸.
- ↑ آملی، حسن حسن زاده. ممدّ الهمم. ج۳. ص۵۰۱.
- ↑ سبزواری، محقق. اسرار الحکم. ص۳۵۰ و ۶۴۸.
- ↑ آملی، حسن حسن زاده. ممدّ الهمم. ج۳. ص۵۰۱.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. تفسیر القرآن. ج۴. ص۱۸۲.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. مفاتیح الغیب. ص۴۵۴.
- ↑ رازی، فخرالدین. التفسیر الکبیر. ج۱۴. ص۲۷۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی. مرآة العقول. ج۲. ص۶۹.
- ↑ خمینی، روح الله. آداب الصلاة. ص۲۷۳و۲۷۴.
- ↑ تهانوی، محمد بن علی ابن القاضی محمد حامد بن محمد صابر الفاروقی الحنفی. موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم. ج۲. ص۱۱۷۱.
- ↑ بهایی، محمد بن عزّالدین حسین. تشریح الافلاک.
- ↑ طریحی، فخرالدّین بن محمدعلی. مجمع البحرین. ج۴. ص۹۹.
- ↑ انصاری، ابن منظور. لسان العرب. ج۶. ص۱۹۳.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. الحکمة المتعالیه. ج۶. ص۳۰۴و۳۰۵.
- ↑ جرجانی، علی بن محمد. کتاب التعریفات،. ص۱۱۹.
- ↑ ملاصدرا، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی. مجموعه رسائل فلسفى صدر المتالهين. ص۴۴۶.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۴۱۷). المیزان. ج۸. ص۱۷۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج۲۷. ص۱.
- ↑ مختاری، بیات. عرش خدا و تفاوت آن با کرسی. ص۵۸.
- ↑ رستمی و آلبویه (۱۳۹۳). سیری در اسرار فرشتگان. ص۱۹۸.
- ↑ رستمی و آلبویه (۱۳۹۳). سیری در اسرار فرشتگان. ص۱۹۸.
- ↑ مختاری، بیات. عرش خدا و تفاوت آن با کرسی. ص۵۹.
- ↑ جعفری، یعقوب. معارف قرآنی دیدگاهها در باره عرش خدا. ج۴۱.